یک روز... یک خاطره ی خوب ...سه تفنگدار !!!

                                 به نام خدا

خدایا از سر تقصیرات ما بگذر

نظر <<تا دوشنبه>>یادتونه؟؟؟؟؟اگه یادتون نیست حتما نگاش کنید!!!!!!!!
میخواستیم همون دوشنبه بگیم اما شرایط طوری شد که نتونستیم...
از اینجا شروع شد که استاد محمدی نژاد گفتن که بشما بگیم ما هم تصمیم داشتیم که بگیم اما ...
امان از شیطنت های دوران دانشجویی!!! خلاصه ما تصمیم گرفتیم یه کاری بکنیم که یادگاریه خوبی از دوران دانشجویی داشته باشیم

میدونید چی شده...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
امتحان رو ما گرفتیم نه استاد
امتحانه سه شنبه رو  ما گرفتیم نه استاد
امتحان از رشته ی کامپیوتر رو هم ما گرفتیم نه استاد

سوال سه گزینه ی درست نداشت ما طرح کردیم نه استاد
سوال 4 دو گزینه درست د اشت ما طرح کردیم نه استاد
سوال 5 همه گزینه ها همگرا بودن ما طرح کریم نه استاد
سوال 8 سری توانی نبود  ما طرح کریم نه استاد
سوال 9 ماتریس 4*4 الحاقی رو ما طرح کریم نه استاد
در ضمن آقای قرایی،آقای محمدی و آقای اسلامی در جریان نبودند و فکر میکردند که سوالات رو خانم محمدی نژاد داده اند
ما هدفمون داشتن خاطره ی خوب از دوران دانشجویی برای همه ی بهمنی ها بود.
از همه ی بهمنی های گل عذر میخواییم امیدواریم که این شیطنت ما رو به بزرگیه خودتون ببخشید
راستی  اگه از دست ما ناراحت نبودید و خواستین یادگاری داشته باشید میتونید ورقه هارو از ما بگیرید وگرنه ما خودمون به عنوان یادگاری نگه میداریم


به اونایی هم که به وبلاگ هم نمیان خبر بدهید بزارید ما امشب راحت بخوابیم


                                                   امضاء سه تفنگدار