مهندسی صنایع
دیباچه: "آیا این بهترین روش است؟" این سؤالی است که فکر یک مهندس صنایع را دائماً به خود مشغول میکند تا به این وسیله بهترین راه را برای تولید محصول و حل مسائل و مشکلات یک واحد صنعتی یا خدماتی پیدا کند. در واقع فارغالتحصیل این رشته تلاش میکند تا با یک نگرش سازمان یافته، مسائل و مشکلات کارخانه را تحلیل کرده و به گونهای عمل کند که با حداقل ورودی مواد، حداکثر خروجی را داشته باشد. زیرا امکان دارد که طراحان یک واحد صنعتی وقتی مشغول طراحی میشوند به مسائل اقتصادی، افزایش بهرهوری و سایر مسائل توجه کافی نداشته باشند، اما یک مهندس صنایع هنگام برنامهریزی برای اداره کارخانهای که دارای کارگران زیاد و ماشین آلات بسیار است برای مثال به این مسأله توجه میکند که چگونه میتوان بیکاری ماشینآلات را به حداقل رساند و از نیروی انسانی نیز بهترین استفاده را کرد و در ضمن محصول کارخانه کمترین ضایعات را داشته و نگهداری و تعمیرات ماشینآلات نیز به بهترین نحو انجام بگیرد. این رشته در دوره کارشناسی دارای چهار گرایش تولید صنعتی ، تحلیل سیستمها، تکنولوژی صنعتی و ایمنی صنعتی است. گرایش تولید صنعتی گرایش تولید صنعتی فن بهکارگیری مهارتهای تکنیکی ـ اقتصادی و استفاده مؤثر و نظامیافته از نیروی انسانی، زمان، ماشینآلات، ساختمان و مواد به منظور تولید کالا با کیفیت مطلوب میباشد. در واقع هدف این گرایش تربیت مدیران تولید واحدهای صنعتی است.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس مشترک در گرایشهای مختلف مهندسی صنایع:
ریاضی، معادلاتدیفرانسیل، برنامهنویسی کامپیوتر، محاسبات عددی، فیزیک ، شیمی عمومی ، مبانی مهندسی برق ، اقتصاد مهندسی، نقشهکشی صنعتی ، استاتیک، مقاومت مصالح، علم مواد، اقتصاد عمومی ، اصول حسابداری و هزینهیابی، ارزیابی کار و زمان، طرحریزی واحدهای صنعتی، برنامهریزی و کنترل تولید، موجودیها ، کنترل پروژه، کنترل کیفیت آماری، تحقیق در عملیات ، روشهای تولید ، تئوری احتمالات و کاربردهای آن، آمار مهندسی، آزمایشگاه اندازهگیری دقیق، کارگاه ماشینابزار ، کارگاه عمومی جوش، کارگاه ریختهگری.
دروس تخصصی گرایش تولید صنعتی :
زبان تخصصی، پروژه طراحی ایجاد صنایع، مهندسی فاکتورهای انسانی، برنامهریزی تولید، برنامهریزی و کنترل تولید و موجودیها ، کاربرد کامپیوتر در مهندسی صنایع، برنامهریزی نگهداری و تعمیرات، اصول مدیریت و تئوری سازمان، پروژه، کارآموزی.
گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها
گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها تا حدودی جنبه نرمافزاری دارد و بیشتر به ارائه راهکار سیستماتیک میپردازد. در واقع هدف این گرایش تربیت کارشناسانی است که بتوانند با بهرهگیری از روشهای جدید و سیستماتیک و مدلهای ریاضی مسائل واحدهای صنعتی بزرگ را تجزیه و تحلیل نموده و بیشترین رهنمودها را برای استفاده از منابع موجود در عملکرد اجزاء تشکیل سیستم ارائه بدهند.
دروس تخصصی گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها:
زبان تخصصی، برنامهریزی حمل و نقل، اصول شبیهسازی، تحلیل سیستمها، کاربرد کامپیوتر در مهندسی صنایع، پروژه پایانی، اصول مدیریت و تئوری سازمان، کارآموزی، سیستمهای اطلاعاتی و کنترل مدیریت .
گرایش تکنولوژی صنعتی:
گرایش تکنولوژی صنعتی نسبت به گرایشهای تولید صنعتی و تحلیل سیستمها فنیتر بوده و به مهندسی مکانیک نزدیکتر میباشد. هدف این گرایش تربیت تکنولوژیستهای کارخانه است.
دروس تخصصی گرایش تکنولوژی صنعتی:
ماشینهای افزار ، قید و بندها (جیک و فیکسچر)، طراحی قالب ، کنترل عددی، مونتاژ مکانیکی، عملیات حرارتی، زبان تخصصی، پروژه.
گرایش ایمنی:
صنعتی گرایش ایمنی صنعتی به مسائل مشکلساز در صنعت از لحاظ ایمنی میپردازد؛ یعنی تلاش میکند تا با اجرای دستورالعملها از خطرات احتمالی جلوگیری کند و در صورت بروز مشکل یا خطری، راهی برای رفع آن پیدا نماید. از جمله این مسائل میتوان به کورهها یا آلودگی هوا اشاره نمود.
دروس تخصصی گرایش ایمنی:
ایمنی در برق، اعلام و اطفاء حریق، دیگها و ظروف تحت فشار، عوامل شیمیایی محیط کار، عوامل فیزیکی محیط کار، حفاظت صنعتی (ایمنی صنعتی)، مهندسی احتراق، گازرسانی.
تواناییهای لازم :
این رشته ارتباط نزدیکی با مدیریت دارد و دانشجوی آن باید تواناییهای مدیریتی داشته و قدرت تحلیل و درک بالایی داشته باشد. دانشجویان رشته مهندسی صنایع باید در دو درس ریاضی و فیزیک قوی باشند. بخصوص در درس ریاضیات جدید که آمار و احتمالات این درس تا حدی به مهندسی صنایع مربوط میشود. همچنین یک دانشجوی مهندسی صنایع باید از خلاقیت و نوآوری برخوردار باشد.
موقعیت شغلی در ایران :
این رشته در چند سال اخیر جایگاه خود را یافته است و اکثر مسؤولان و متخصصان نیز به این موضوع واقف شدهاند که جامعه نیاز بسیاری به تخصص فارغالتحصیلان این رشته دارد. چرا که رشته مهندسی صنایع افراد را برای مدیریت پرورش میدهد و بهترین و نزدیکترین رشته به کارهای مدیریتی و برنامهریزی و اداره امور است و اگر قرار باشد برای مدیریت بخش تولید یک واحد صنعتی بین مهندس مکانیک، برق و صنایع که دارای شرایط مساوی هستند، یک نفر را انتخاب کرد، مهندس صنایع اولویت اول را دارد. بنابراین این رشته از نظر بازار کار مشکلی ندارد.
لجستیک چیست؟
لجستیک یک سیستم جامع نگر است که اهتمام آن در نظر گرفتن راه حل بهینه برای رسیدن به مقصود است. یعنی همه ابزار ها را در دسترس قرار می دهد و آنگاه با توجه به موقعیت تصمیم می گیرد که ازچه روش و ابزاری استفاده کند. لجستیک به عنوان یک روش کلی دید خود را به پهنه ای وسیع تر می گستراند و از بالا دست به قضایا می نگرد و تصمیم می گیرد که چه فرایندی انجام شود و یک مدیریت دست بالا است.
درصنایع تولیدی یا خدماتی ،هدف یا رسالت کلی به نوعی دستیابی به رضایت مشتری عنوان می شود. در حقیقت این رضایت مشتری است که باعث دستیابی سازمان به سود می شود.
اولین فرایندی که در تعریف لجستیک مهم به نظر می رسد شامل برنامه ریزی اجرا وکنترل می باشد
اهمیت اقتصادی لجستیک:
روند رو به رشد جمعیت و به تبع آن رشد تقاضا باعث شکلگیری بازارهای فروش کالا و همینطور مراکز عرضه خدمات و کالاها شده است.
توزیع کالاها از مبدأ تولید تا رسیدن به دست مصرفکننده نهایی به عنوان یک جزء مهم از تولید ناخالص ملی کشورها مبدل شده است. با توجه به این مهم، فعالیتهای لجستیکی بر میزان نرخ تورم، نرخ بهرهوری، نرخ سود و هزینههای مربوط به انرژی و دیگر خصوصیات اقتصادی تأثیرگذار است.
مدیران مؤسسات تولیدی و صنعتی و همینطور سازمانهای خدماتی بر این باورند که سیستم لجستیک چیزی فراتر از مجموعهای از کارکردها و وظایف گسسته است. مفهوم کارآمدی که طبق آن نیازمندیهای مشتری بایستی به مقدار مناسب، در مکان مناسب و زمان مناسب به دست مشتری رسانده شود، تأثیر گسترده و عمیقی بر تعادل مؤسسات به صورت کلی و همینطور سیستم اقتصادی در سطح ملی و بینالمللی گذاشته است.
تعریف لجستیک از نگاه انجمن مدیریت لجستیک (CLM):
"لجستیک بخشی از فرآیند زنجیره عرضه است به طوریکه جریان مؤثر و کارای انبارش کالاها، خدمات و اطلاعات وابسته به آنها را از نقطه شروع تا نقطه مصرف به منظور برآورده نمودن نیازمندیهای مشتری برنامهریزی، اجراء و کنترل مینماید."
۳ویژگی اساسی لجستیک:
1 . صرفه جویی های هنگفت در هزینه ها
2 . کسب رضایت مشتری وافزایش فروش
3 . عامل موثر در کسب برتری رقابتی در بازار
محققین لجستیک را علمی چند رشته ای که ترکیب مهندسی ،اقتصاد و تئوری سازمان می باشد قلمداد می کنند. بطوری که در امور خرید،برنامه ریزی ،تولید،بازاریابی و... نقش اساسی بازی می کند.
مدیریت زنجیره تامین داراى سه فرآیند عمده است که عبارتاند از:
1)مدیریت اطلاعات
2)مدیریت لجستیک
3)مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT)
مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات براى همگان بدیهى است . گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث مىشود تا فرآیندها موثرتر و کاراتر گشته و مدیریت آنها آسانتر گردد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهاى در سرعت، دقت، کیفیت و جنبههاى دیگر وجود داشته باشد. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگى بیشتر در زنجیره خواهد شد.
مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستم هاى تولیدىموضوع لجستیک بخش فیزیکى زنجیره تامین را در بر مى گیرد. این بخش که کلیه فعالیتهاى فیزیکى از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایى شامل فعالیتهاى حمل و نقل، انباردارى، زمانبندى تولید و... را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعالیتهاى زنجیره تامین را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهاى زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتیبان آن براى بهبود در فعالیتها هستند.
مدیریت روابط: مدیریت روابط ، تاثیر شگرفی بر همه ی زمینه های زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد . بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره ی تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات وتوقعات و نتیجه رفتارهایی است که بین طرفین در گیر در زنجیره به وقوع می پیوندد. علاوه بر این ، مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است به گونه ای که شرکا اعتماد متقابل به قابلیتها وعملیات یکدیگر داشته باشند. کوتاه سخن اینکه در توسعه هر زنجیره تامین یکپارچه ، توسعه اطمینان واعتماد در میان شرکا وطرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی ومهم برای نیل به موفقیت است.
لجستیک تجاری:
همکاری سازمانهای بزرگ یا بازارهای بین المللی باعث احساس نیاز به لجستیک جهانی وشبکه لجستیک جهانی شده اند.
تعریف لجستیک از نگاه انجمن مدیریت لجستیک :
لجستیک فرایند برنامه ریزی ،اجرا و کنترل موثر وکارایی جریان وانبارش کالاها وخدمات واطلاعات وابسته به آنها از نقطه ی شروع تا نقطه ی مصرف به منظور برآوردن احتیاجات مشتری می باشد.گستره لجستیک وابسته به 2 مفهوم نقطه مصرف ونقطه شروع می باشد. لجستیک مدیریتی جامع است که بر کلیه سیستم های تولیدی احاطه داشته وکلیه ی فعالیت های یک شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد به عبارت بهتر لجستیک بر تمام فعالیت های عملیاتی یک شرکت یا مجموعه ای از شرکت ها که هدف مشترکی را دنبال می کنند تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم دارد. این هدف مشترک برای شبکه شرکت ها می تواند همان برآورده کردن نیازهای مشتری باشد.
منبع مقاله : http://hu-ie.com
آیا شش سیگما نظیر سایر موارد کیفیت مدار دیگری نیست که در گذشته آغاز شدند و تقریباً تمام آن ها به شکست انجامیدند؟
پاسخ:
این پرسش رایجترین پرسشی است که میشنویم. همچنان که پیشتر هم مطرح شد، شش سیگما از ابزارها و روشهایی مشابه با فعالیتهای کیفیتافزایی استفاده میکند اما تفاوتهای بسیاری بین شش سیگما و تلاشهای قبلی موجود است.
نخست آن که دیگر فرایندهای کیفیتی هرگز نظر مدیران ارشد را جلب نکردند. حال فرایندها هر چه بود، چه کنترل آماری فرایند، مدیریت کیفیت جامع، برنامهریزی و چه دیگر موارد، خیلی به ندرت مدیریت در آنها درگیر شده است.
آن چه به طور معمول رخ میداد این بود که تیم پروژه بلافاصله از افرادی که به بهبود علاقهمند بودند، شکل میگرفت.
این تیمها تلاش کردند از روشها و ابزارهای کیفیت استفاده کنند و آنها را به کار ببرند؛ اما تمام این قبیل فعالیتها بدون حمایت مدیریت بودهاند. بنابراین هم تلاشها و هم نتایج حاصل شده ناقص بودهاند.
شش سیگما متفاوت است زیرا مدیریت در آن حضور فعال دارد. جک ولش در جنرال الکتریک میگوید شش سیگما مهمترین راهکاری بوده است که در طی 20 سال خدمت خود در جنرال الکتریک به آن وارد کرده است. جفری ایمت، جانشین او، نیز در اولین گفتگوی خود با وال استریت ژورنال گسترش شش سیگما تا چهار برابر را یادآور شد. دو نفر از جانشینان بعدی ولش، جیمز مکنری و رابرت ناردلی، شش سیگما را در اولین ماه پس از ترک جنرال الکتریک به سازمانهای جدید خود بردند (شرکتهای 3M، HOME DEPOT)
چگونه شش سیگما حمایت چنین مدیران سطح بالایی را کسب کردهاست؟ زیرا مدیران مزبور از شش سیگما به صورت راهبردی و به عنوان ابزاری سطح بالا که آنها را قادر میکند به اهداف کسب و کار سازمان منبوعشان دست یایند مینگرند. با وجود حمایت، تشویق و تخصیص منابع از سوی مدیریت، شش سیگما بدل به راهی برای انجام کسب و کار در سازمانهایی شده است که از آن استقبال کردهاند. این مورد برای هیچ کدام دیگر از راهکارهای کیفیتی دیگر صورت نگرفته است. چه تعدادی از دیگر ابزارهای کیفیتی مانند شش سیگما حمایت مدیریت را همراه خود داشتهاند.
با چنین حمایتی از سوی مدیریت، نتایج مثبت هم بلافاصله از پی خواهند ماند. در ماههای اخیر سازمان مشاورهای ما (شرکت اکس و شرکا) به مشتریان خود برای کسب چندین میلیون دلار صرفهجویی و نیز جلب رضایت مشتریان کمک کرده است. یکی از مشتریان که در مبحث خدمات بازرگانی فعال است توانست زمان توزیع کارت اعتباری خود را از 38 روز به کمتر از 3 روز کاهش دهد. مشتری دیگر که تأمینکنندهی خدمات بهداشت و سلامت است، توانستهاست شکایتهای نامنتظر را کاهش داده و روند پذیرش بیماران را تسهیل کند. اگر راهکاری موفقیتآمیز باشد، به کار برده خواهد شد. این نوع نتایج باعث جلب مشارکت فعال مدیریت خواهد شد. هرگاه مدیریت از روندی حمایت کند، روند به کار خواهد افتاد. تفاوت شش سیگما و سایر فعالیتهای کیفیت افزایی در همین نهفته است.
برگردان از کتاب six sigma for everyone
نوشته : George Eckes