سلاااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااام بهمنی های گل گلاب
یلدا مبارک
اینم هندونه ی شب چله که ایشالا نوش جونتون بشه .. ایشالا گوشت بشه بچسبه به تنتون
اینم چند تا عکس دیگه مخصوص شب یلدا :
خب حالا همه با هم
۱
۲
۳
۴
دست دست دست دست!!!
خب دیگه حالا خودتون رو اماده کنین تا برین سراغ شمارش جوجه هاتون!!!
خوش بگذره
سلام بچه ها
امروز دیگه اصلا شارژ نیستم و این که اصلا هم خنده ام نمیاد
در هر حال
میخواستم بگم که کلاس حل تمرین تحقیق در عملیات کنسل شده و این که بهتره بشینین خونه زور بزنین و بخونین تا یه نمره ی معمولی بتونین بگیرین
دیگه اینم همون موردی بود که روز انتخابات انجمن اقای قاسمی بهش افتخار کرد ... صلوات
برای موفق شدن، مرزی است در بی باکی که باید به آن رسید، اما از آن عبور نکرد.
پیوست:
اینم دومین پست کارافرینی:
mall Business | Entrepreneurial Venture |
مالکیت،مدیریت و سرمایه گذاری مستقل | وجود نوآوری |
تعداد کارکنان کمتر از 100 نفر | اهداف،سودآوری و رشد هستند |
بر نوآوری تاکید نمی کند | فرصت ها را جستجو می کند |
تاثیر کم بر صنعت | اشتیاق به مخاطره پذیری |
کسب و کارهای کوچک الزاماً کارآفرینانه نیستند، خلاقیت و به دنبال فرصت ها بودن لازمه کارآفرینی است. کسب و کارهای کوچک می توانند رشد کنند و تبدیل به کسب و کار کارآفرینانه شوند. البته در مورد تعداد کارکنان نظرات مختلفی وجود دارد. مثلاً در تعریف دیگری، شرکتی با کمتر از 500 پرسنل در حیطه کسب و کار کوچک قرار می گیرد.
کارآفرینان بیشتر بر مبنای روال های اکتشافی تصمیم می گیرند. مدیران اطلاعات آماری، اعتبار و... را بررسی می کنند و رشد بیشتر در آینده را با بودجه های عددی خود مقدور می کنند. مدیریت صرف بر مبنای واقعیت ها است ولی کارآفرینی بر مبنای باورها و تجربیات مهم است. کارآفرینان جهش های ذهنی دارند و همیشه از سیستم خطی تفکر مدیریتی استفاده نمی کنند. کارآفرینان در شرایط پر ابهام و عدم قطعیت تصمیم گیری می کنند. تصمیم گیری بر مبنای واقعیت گاه رویارویی با فرصت جدید را هزینه بر و غیر ممکن می سازد. مدیریت کارآفرینی تلفیقی از این دو مقوله خواهد بود و کارآفرینی سازمانی را مطرح می کند.
کارآفرینی به فرهنگ خاصی نیاز دارد. افراد تمایل و توانایی کمی در این زمینه دارند. همچنین افراد در مقابل تغییر مقاومت می کنند (رفتار سازمانی). به همین علت و با توجه به اهمیت کارآفرینی در اقتصاد های نوین (شرکت های کوچک و متوسط) دولت ها درصدد آموزش های لازم برمی آیند. موفق ترین کشور در این زمینه امریکا است. متاسفانه در کشور ما روحیه "کارمندی و رئیس- مرئوس"وجود دارد تا کارآفرینی و ریسک پذیری. فرهنگ را باید مجموعه ای از باورها،آیین ها، اندیشه ها،آداب و رسوم و ارزشهای حاکم بر جامعه دانست. فرهنگ در سطح جامعه و گروه و در تعامل میان آن ها معنا می یابد و شیوه برقراری ارتباط بین افراد را بیان می کند. فرهنگ نظامی فکری است که در رفتار افراد نمود پیدا می کند. در نگرشی کلی «فرهنگ شیوه زندگی» است از این رو فرهنگ در حال تحول است. ارتباط میان فرهنگ و کارآفرینی از دو سو قابل بحث است. از یک سو تاثیری که کارآفرینی بر تحولات فرهنگی جامعه دارد و از سوی دیگر بستر فرهنگی جامعه برای پذیرش این مقوله. کارآفرینی با ایجاد فرصت های شغلی، تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، زمینه ای برای ارتقای سطح فرهنگ است.با براورده شدن نیازهای اولیه زندگی زمینه برای بروز نیازهای عالی ایجاد می شود که با هدایت در مسیر درست موجب شکوفایی افراد می شود (سلسله نیازهای مزلو). نوآوری از خصوصیات کارآفرینی است و موجب تولید خدمات و محصولات متنوع می شود، محدوده انتخاب گسترده تر شده و زندگی آسان تر می شود. با بالا رفتن سطح رفاه و آسایش، اوقات فراغت افراد بیشتر می شود و بیشتر به فعالیت های فرهنگی می پردازند. این امر در دراز مدت موجب افزایش سطح فرهنگی جامعه می شود. از سوی دیگر شکل گیری کارآفرینی روش های خاصی را می طلبد که بر پایه ارزش های ویژه ای استوار شده است(فرهنگ).
میزان ریسک و خطرپذیری باید بر اساس عقل و منطق تعیین شود زیرا در غیر اینصورت نه تنها عامل موفقیت نیست بلکه شکست را نیز به دنبال خواهد داشت.