سلام
بیننده های ثابت بلاگ میدونن که من اکثرا شبها بین ساعت 11 تا 1 به بلاگ سر میزنم و نظرارو میبینم و پست میزارم.(البته در دوران مدیریت قبلی)
ولی الان یکی دو هفته ای که یه ذره سرم شلوغ بود و نمیرسیدم که سر یه وقت مشخص بیام.
ولی از فردا مثل قبل میشه.
و تاریخ امتحانات:
چهارم دینی 2 15-17
هفتم تفسیر 15-17
یازدهم جمعیت 15-17
و مطلب مهندس BOOکوچولو:
دستشان ندردد. مطلب مفیدی بود.
European Foundation for Quality Management(EFQM)
هر سازمانی صرف نظر از نوع فعالیت . اندازه. ساختار و یا میزان کامیابی در تامین اهداف سازمانی خود نیاز به مدلی دارد که بر اساس آن میزان موفقیت خود را در نیل به آرمانها و راهبرد های کسب و کار خویش مورد سنجش و اندازه گیری قرار بدهد
مدل های تعالی سازمانی ابزاری جهت کمک به سازمانها برای سنجش میزان قرار داشتن در مسیر تعالی سازمانی و رشد متوازن هستند این مدلها به سازمانها کمک می کنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود . تفاوت ها را شناسایی و سپس بر اساس این تفاوت ها و بررسی علل وقوع آنها راه حل های بهینه سازی وضع موجود را شناسایی کرده و آنها را اجرانماییند
لازم است سازمان ها ماقبل از اقدام به اجرای مدل های تعالی سازمانی . موجود بودن زیر ساخت های ضروری برای انجام این مهم به خصوص زیر ساخت های فکری. رفتاری و انسانی نسبت به اصول ک یفیت را بررسی و از موجود بودن آن نها در سازمان خود اطمینان حاصل نمایند .از این رو اجرای مدلهای تعالی سازمانهای ایرانی منوط به اجرای دو مرحله اصلی زیر است
•بررسی وجود زیر ساختهای لازم برای تعالی سازمانی و تعیین درجه بلوغ سازمانی
•عارضه یابی بر اساس یکی از مدلهای تعالی سازمانی و تعیین میزان فاصله از آن
یکی از معضلات ما در ساز مانهای ایرانی . موضوع سبک رهبری این سازمانها است بی شک در صورتی که ما ایرانیان انرژی و وقت لازم را برای ترمیم این قسمت از نقاط ضعف خود صرف کنیم می توانیم به تعالی کسب و کار خود امیدوار بلشیم
اصول پایه کیفیت
•تمرکز بر مشتری و مشارکت و همکاری با مشتری
Øبازدید مرتب کارکنان با مشتری
Øدرک و شناخت کامل مشتریان
Øلحاظ کردن نیاز های مشتریان در فعالیت های جاری سازمان
Øفعالیت بیش از انتظار مشتری
Øارضاءمشتری بعنوان اولویت شماره یک
Øجمع آوری اطلاعات مرتبط به تغییرات حاصله در نیازهای مشتری بطور سیستماتیک وهدایت و بهبود سازمان در مسیر آن
Øجلوگیری از بروز شکایات مشتری و تلاش برای مراجعه به مشتری برای کسب نظرات وی
•مشارکت کلیه کارکنان
Ø مشارکت داوطلبانه کلیه کارکنان
Øوجود تیمهای که بر اساس ارتباطات باز.اعتماد و علاقه نسبت به یکدیگرهمکاری و معاضدت دارند
Øمهارتهای افراد بر اساس آموزش های مستمر و دایمی توسعه می یابد
Øتصمیم گیری لر اساس حقایق و واقعیات انجام می شود
Øامکان تحلیل شرایط موجود برای همه وجود دارد
Øسرمایه گذاری سازمان روی دانش
Øتقویت کارکنان
Øوجود نگرش کارآفرینی و توسعه مهارتهای رهبری در کلیه سطوح سازمانی
•نگرش فرایند مداری
Øرضایت مشتریان داخلی مورد نظر است
Øفرایندها مهمتر از نتایج هستند
Øاثر بخشی فرایندها اندازه گیری می شوند
Øنتایج مورد نر اندازه گیری شده اند
Øفرایند ها در قالب برنامه ها وروشهای کاری استاندارد مستند شده اند
Øفرهنگ تعالی خواهی به تامین کنندگان نیز توسعه داده شده است
Øکاهش مستمر تغییر پذیری فرایند مورد نظر است
•سازگاری بین اهداف
Øوجود آرمان وماموریت روشن در کلیه سطوح سازمان
Øتعیین وابلاغ اهداف معیین .قابل اندازه گیری.دست یافتنی.واقعی وزمان بندی شده به کلیه سطوح سازمانی
Øمتناسب بودن رفتار مدیران با اهداف تعیین شدهچ
Øوجود اطلاعات متناسب برای اهداف بهبود کیفیت فرایندها
Øتعهد مدیریت ارشد به این اهداف و اتقاء کیفیت
•عمل بر اساس واقعیات
Øانجام فعالیت ها وکارها بر اساس حقایق و نه بر احساسات
Øمسایل ریشه ای بر اساس اندازه گیری میزان واقعیات مورد تحلیل قرار می گیرد
Øاهدافی که بر اساس حقایق جمع آوری می شود تحلیل می شوند
Øهزینه های کیفیت مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد÷
•تمرکز روی بهبود مستمر
Øعملکرد کارکنان و توانایی های آنان وسایر توانایی های سازمان بهبود می یابند
Øبه مسایل به عنوان روشی برای بهبود وفرصت ارتقاء فرایندها نگریسته میشود
Øتاکید بر پیشگیری از وقوع مسایل تا اصلاح آنها
Øبهبودها بر اساس نگرشهای چند تخصصی .سازمان یافته و واقعی سازماندهی و اجرا می شوند
Øگروههای چند تخصصی در سازمان تشکیل شده اند
Øبهبود جامع مورد نظر است وبه آن به عنوان یک کار زود گذر نکاه نمی شود
مدل EFQMدر جایگاه یک ابزار عارضه یاب
توضیحات :
1- در تیم خود ارزیابی معمولا افرادی خارج از شرکت مثلا مشاوران نیز حضور دارند
2- روشهای معمول برای ارزیابی بر اساس مدل EFQMعبارتند از روش پرسشنامه .کارگاه . پروفرما.ماتریس و شبیه سازی جایزه
3- در جمع بندی نتایج و شناسایی نشانه ها معمولا به روشهای تصمیم گیری به روش عبارتند از روش پرسشنامه .کارگاه . پروفرما.ماتریس و شبیه سازی جایزه
3- در جمع بندی نتایج و شناسایی نشانه ها معمولا به روشهای تصمیم گیری به روش Expert choice عمل می شود
4- تعیین علل بروز مسئله مهمترین بخش در فرایند عارضه یابی است در واقع با شروع این مرحله عملا مدل عارضه یابی کنار می رود
5- اولویت بندی علل باید بر اساس روش علمی علمی و مهمول و پذیرفته شده باشد
6- در تعیین و شناسایی راهکارها باید میزان تاثیر گذاری آنها روی سایر نشانه ها و علل موجود در نظر گرفته شود
7- اولویت بندی راه کارها حداقل باید بر اساس معیارهایی مثل هزینه. زمان. تاثیر گذاری. اثر بخشی و غیره انجام شود
مهمترین رکن مدلEFQM بحث خودارزیابی آن می باشد در واقع فرایند خود ارزیابی که روشهای مختلفی برای آن در سازمان بیان شده است ضمانتی است برای اطمینان از نفذ مدل در سازمان
در این روش مدل در ابتدا روشهای ابتدایی و ساده تر را برای خود ارزیابی پیشنهاد می کند و در واقع سازمان را نسبت به مدل تست می کند و وقتی از رفع خطر دفع پیاده سازی مدل اطمینان حاصل شد . روشهایی که بیشتر سازمان را با خود درگیر می کند را ارایه می دهد.
روشهای خود ارزیابی در مدل EFQM
1- پرسشنامه
2- کارگاهی
3- ماتریسی
4- پروفرما
پیشنهاد می شود در سازمان هایی که برای اولین بار قصد خود ارزیابی دترند از روش پرسشنامه و کارگاهی به صورت توامان استفاده کنند. با توجه به اینکه اکثر سازمانهای داخل ایران دارای چنین شرایطی هستند . روش پرسشنامه تخصصی به همراه روش کارگاهی پیشنهاد شده است
نکته حایز اهمیت این است که فرایند خود ارزیابی همیشه در سازمان خواهد ماند و بر حسب نیاز سازمان هر چند مدت این ارزیابی تکرار میگردد
منبع:
با تشکر از BOO کوچولو
سلام
اولا : عکس روز عید کار من نیست و فقط از رو مجله گرفتمش
دوما: دیگه به رستم و تهمینه جون گیر نمیدم که ۲نفرن یا ۱ نفر و اینکه تو بهترین حرفای سوم تو جواب آیسان دلیل این کارمو گفتم لطفا اگه خواستین بخونین
سوما : به قسمت اولا مراجعه شود!!
چهارما: مهندس پسته مطلب باحالی زده بود تو نظرات. با هم بخونیمش خیلی باحاله:
"تاریخچهی موشک"
موشک یک موتور درونسوز است که برای کارکردن، نیازی به هوای بیرون ندارد. موشک هم سوخت و هم مادهی اکسیدکننده را با خود حمل میکند. این دو ماده با هم در اتاقک احتراق میسوزند و گازهای داغی تولید میکنند که از طریق دهانهی خروجی تخلیه میشوند. درون اتاقک احتراق، گازهای داغ بر تمام جهات فشار میآورند.
اگر اتاقک کاملا مسدود باشد، فشار در تمام جهتها یکسان خواهدبود و موشک حرکت نخواهدکرد. اما اتاقک احتراق چنان ساخته میشود که این گازها با سرعت زیاد از دهانهی خروجی تخلیه شوند. این کار باعث میشود که فشار گاز در تمام جهتها یکسان نباشد؛ چون فشار واردشده به طرف جلو بسیار بیشتر از طرف عقب است، موشک به سمت جلو حرکت میکند. این حرکت، از قانون سوم نیوتن پیروی میکند:« برای هر عمل، عکسالعملی وجود دارد برابر و در جهت مخالف». در موشک، گازهای در حال فوران از دهانهی خروجی، عمل و فشار رو به جلو، یا پیشرانه، عکسالعمل است. چون موشک سوخت و اکسیدکننده را با خود حمل میکند، و از آنجا که قانون سوم نیوتن در همه جا صدق میکند، پس موشک میتواند هم در جو زمین و هم در خلاء فضا حرکت کند.
"داستان موشک":
گمان میرود موشکهای اولیه در چین ساختهشدند. هنگامی که در سال 1232 میلادی مغولان شهر کایفنگفو را رد شمال چین به محاصرهی خود درآوردند، مردم شهر با شلیک تیرهای آتشین که لولههایی پر از باروت بودند محاصرهی شهر را شکستند. براساس یک دستنوشتهی قدیمی این موشکها چنین توصیف شدند:« صدایی چون رعد تولیدمیکردند و مسافت زیادی را میپیمودند.»
مدت زمان چندان زیادی نگذشت که هنر موشکسازی به خاورمیانه و اروپا کشیدهشد. در سال 1242 میلادی راجر بیکن کشیش، فیلسوف و دانشمند انگلیسی فرمولی برای ساختن باروت یافت که عبارت بود از 2/41% نیترات پتاسیم، 4/29% کربن و 4/29% گوگرد. وی همچنین موفقشد نیتراتپتاسیم را که جزء تولیدکنندهی اکسیژن در باروت است را تقطیر کند. این امر باعث تسریع در سوختن باروت میشد.
الحسنالرماح متفکر سوری، در کتابهای خود جنگ سواره و ماشینهای جنگی که در حدود سال 1280 میلادی نگارش شدهاند طرز ساختن باروت و موشک را با عنوان «تیرهای چینی» توضیح دادهاست. همچنین در کتاب مورخ آلمانی نوشته شده در سال 1285 میلادی، به موشک اشارههایی شدهاست. مورآروتی، مورخ ایتالیایی نیز شرح میدهد که چگونه به هنگام محاصرهی چیوزیا (در نزدیکی ونیز) در سال 1379 میلادی یک قلعهی تدافعی با موشک باروتی به آتش کشیده شد و آخرین مقاومتها را در هم شکست.
انگلیسیها برای اولین بار در جنگیکه با هندیها داشتند موشک را دیدند. احتمالا هندیها در قرن هفدهم میلادی موشکسازی را از بازرگانان عرب فراگرفتهبودند. هنگامی که در حدود سال1770 اولین نمونههای موشکهای هندی به انگلستان رسید ناخدا تامس دسالییر ساختمان آنها را مورد آزمایش قرارداد، اما نتوانست موشکهایی با همان برد و دقت تولید کند. موضوع موشک تا سال 1804 در بوتهی فراموشی ماند؛ تا اینکه ویلیام کانگریو افسر انگلیسی تلاش جدیدی برای ساختن موشک آغازکرد. او توانست در مدت یکسال موشکی 24 پوندی با برد 1800 متر بسازد. موشکهای او در 8 اکتبر 1806 در جنگ با ناپلئون بهکار گرفتهشد.
در سال 1810 و.مور مقالهای دربارهی حرکت موشکها منتشر کرد. این اولین نوشتهای بود که به طور علمی به مطالعهی ریاضی موتورهای موشک و مسیر پرتابهها میپرداخت.
در سال 1844 ویلیام هیل انگلیسی موشکهایی اختراع کرد که ضمن چرخیدن قادر به حفظ تعادل خود نیز بودند. اما، موشکها میبایست نیمقرنی در انتظار پیشرفتهای بزرگ سپری میکردند، پیشرفتهایی که ماهیت نظری داشتند.
کنستانتین تسیلوفسکی اهل روسیه، که معلم مدرسه بود، در سال 1883 ثابت کرد که موشکها در خلاء فضا نیز میتوانند کار کنند. او در سال 1903 نخستین مقالهی خود را دربارهی مسافرتهای فضایی، بر مبنای استفاده از پیشران مایع، منتشرکرد. یادداشتهای او در ربع اول قرن بیستم حاوی طرحهایی از سفینههای فضایی است که سوخت آنها اکسیژن و هیدروژن مایع یا اکسیژن و نفت سفید در نظر گرفته شدهاست. در طرحهای او دریچههایی برای کنترل جریان سوخت به طرف اتاقک احتراق، و پرههایی در دهانهی خروجی برای کنترل مسیر دیده میشود. محتویات موشک به نحوی جای گرفتهاند که نیروی شتاب را کاملا تحمل کنند. و اتاقک تحت فشار دارای دیوارهای دو جداره برای حفاظت در برابر شهابوارههاست.
تسیلوفسکی علاقهمند به موشکهای چند مرحلهای بود. او دستیابی به سرعتهای زیاد برای قراردادن ماهوارهها در مدار تنها از این راه امکانپذیر میدانست. وی استفاده از ژیروسکوپها و موشکهای موازنه را (موشکهای فرعی که تعادل موشکاصلی را حفظ میکند) را پیشنهاد کرد و حتی تا جایی پیش رفت که به توصیف محلهای مسکونی واقع در مدار پرداخت؛ جایی که انسان تحت نیروی گرانش مصنوعی زندگی کند و غذا و اکسیژن لازم را از سیستمهای بستهی زیستشناختی به دست آورد. اما هنوز راه درازی در پیش بود تا موشک در اهدافی چنین بلند پروازانه به کار گرفتهشود. بعدها تسیلوفسکی پدر صنعت موشکسازی در روسیه لقب گرفت.
در گوشهی دیگر دنیا، رابرت هیچنگز گودارد، بنیانگذار موشکسازی در آمریکا، نوعی موشک شبیه به بازوکا که سوخت جامد داشت، در خلال جنگ جهانی اول اختراع کرد. او در سال 1919 کتابی به نام «روش رسیدن به بالاترین ارتفاعات» نوشت، و دو سال بعد آزمایشهایی با سوخت مایع آغاز کرد. گادرد بر خلاف تسیلوفسکی بیشتر اهل آزمایش بود. او در 16 مارس 1926 نخستین موشک سوخت مایع را در شهر اُبرن در ماساچوست به پرواز درآورد. موشک با اکسیژن مایع و بنزین کار میکرد، تا ارتفاع 5/12 متر بالا رفت و به حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت رسید و سپس 56 متر دورتر از سکوی پرتاب فرود آمد. گرچه عدهی بسیار کمی، چنانکه باید اهمیت این کار را درک کردند، اما آزمایش گادرد نقطهی عطفی در تاریخ بود. چند سال بعد، او به تنهایی در ایستگاه موشکی خود در روزول (در نیومکزیکو) موفق شد که موکی را به ارتفاع 2300 متر و حداکثر سرعت 1100 کیلومتر در ساعات برساند (مه 1935). دهانهی خروجی گاز این موشک دارای پرههایی با کنترل ژیروسکوپ بود، که یکی از چندین اختراع گادرد در صنعت موشکسازی است.
در آلمان نیز وضع تقریبا بدین منوال بود. هرمان اُبرت که پایهگذار صنعت موشکسازی آلمان محسوب میشود، در سال 1923 کتابی بهنام « موشک در فضای سیارهای» نوشت. او نیز چون گادرد استفاده از سوخت مایع را به دلیل انرژی زیاد و قابل کنترل بودنشان ترجیح میداد. در ژوئیه 1927 به همت اُبرت، علاقهمندان به موشک در آلمان، «انجمن مسافرتهای فضایی» را بنیاد نهادند. اعضای این انجمن مشتاقانه خواهان تکمیل و ساختن موشکهای با سوخت مایع بودند.
بعد از گادرد، وینکلر دومین کسی بود که موشک با سوخت مایع ساخت و پرتاب کرد. این موشک که با متان و اکسیژن مایع کار میکرد، در 21 فوریه 1938 مورد آزمایش قرارگرفت و به طور نااُمید کنندهای فقط 3 متر بالا رفت. اما سه هفته بعد، وینکلر موشک دیگری از همین نوع را که تغییراتی در آن دادهبود، آزمایش کرد. موشک به ارتفاع 600 متری رسید. مدلهای کوچک دیگری نیز، که به میراک و رپالسر مشهور بودند، به وسیلهی اعضای این انجمن ساختهمیشدند. در این هنگام جوان 18 سالهای به نام ورنر فون براون به این انجمن پیوست. موشکهای ساختهی او در «میدان پرواز موشک» در حومهی برلین، مورد آزمایش قرارگرفت و به زودی یه رقابت با موشکهای انجمن پرداخت. پیشرفتهای بعدی باعث شد مدلهای جدیدتر رپالسر، حتی با سوخت کمتر از ظرفیت، تا ارتفاع 6/1 کیلومتر بالا بروند، اما، با این وجود، این موشکها همواره درست پرواز نمیکردند.
بحران اقتصادی در اوایل دههی 1930 فرارسید، ارزش پول کاهش پیداکرد، و دیگر آشکار بود که بدون سرمایهی اضافی، کار مؤثر انجمن امکانپذیر نیست. از این رو نبل، ریدر، و فون براون با ارتش آلمان وارد گفتگو شدند و کار یکی از موشکهای رپالسر خود را در میدان مشق ارتش در کومرسدورف در 100 کیلومتری جنوب برلین نمایش دادند. اگرچه متخصصان توپخانه اظهار علاقه کردند ولی متقاعد نشدند. آنها مقدار اندازهگیری شدهی پیشرانه و اطلاعات دیگری از ریدل و براون خواستند.
براون تا آنجا که میتوانست اطلاعات جمع کرد و به کومرسدورف بازگشت، رویدادی که تغییر دهندهی دورهای از تاریخ بود. ارتش دریافت که موشکسازی بیرون از مفاد عهدنامهی ورسای است، که به آلمان اجازه ساخت هواپیما نمیداد؛ در سال 1933 آدلف هیتلر به قدرت رسید. در آن زمان بخش ویژهای از ادارهی تسلیحات ارتش به سرپرستی والتر دورنبـِرکِر در کوموسدرف تأسیس شد. فون براون جوان که هنوز خود را برای اخذ درجهی دکتری آماده میکرد، به سمت مسئول توسعهی موشکسازی انتخاب شد و به کار روی دستهای از موشکهای آزمایشی با سوخت مایع پرداخت. گروه کوچک براون، طی جند سال اول، موشکهای تکامل یافتهای را به طور مخفیانه در بورکوم، در نزدیکی اِمدِن پرتاب کردند. در دسامبر 1934، دو موشکA-2 که ماکس و موریتس نامیده میشدند، به ارتفاع تقریبی 5/2 کیلومتری رسیدند. در این مدت انجمن مسافرتهای فضایی، به علت مسائل مالی منحل گردید و میدان پرواز موشکآنها انبار مهمات ارتش شد.
در آوریل 1937، یک ایستگاه بزرگ تحقیقات موشکی در نزدیکی دهکدهی پینهمونده در سواحل بالتیک برپا شد. دستاندرکاران پیشین انجمن مسافرتهای فضایی اکنون میتوانستند کار موشکسازی خود را در کنار فون براون از سر گیرند. در پینه مونده، موشک بزرگA-5 به عنوان یک سلاح توپخانهای تکمیل شد. این موشک بعدها در سالهای 45-1344 در بمباران لندن، آنتروپ و هدفهای دیگر به کار رفت. این موشک را فرماندهی عالی آلمان V-2 نامید. پس از جنگ، موشکهای وی-2، به عنوان موشکهای پژوهشی برای مطالعهی جو بالا، در آمریکا مورد استفاده قرارگرفت و موشکهای دیگری مانند اروبی و وایکینگ از روی آن طراحی شدند.
شورویها نیز به دور از این ماجراها نبودند. در 17 اوت 1933، گروهی از پژوهشگران این کشور، به سرپرستی میخاییل تیخونراُف موشکی موسوم بهGrid 9 را پرتاب کردند که تا ارتفاع 400 متر بالا رفت. این موشک با اکسیژن مایع و ترکیبی از بتزین و کلوفونی (مادهای که از تورفنتین به دست میآید) کار میکرد. یکی از سازندگان این موشک، جوانی به نام سرگئی کرولف بود که سالها بعد موشک R-7 را طراحی کرد. وی یکی از دانشمندان برجستهی موشکی در روسیه و جهان به شمار میآید.
پس از جنگ جهانی دوم و شکست آلمانها موشکهای وی-2 غنیمت گرفته شده از آنها به آمریکا و روسیه منتقل شد و نیز بسیاری از دانشمندان موشکی آلمان به این دو کشور رفتند. موشک وی-2 را میتوان پایه و اساس موشکهای فضایی امروز دانست.
واما در ایران...
با تشکر از پسته عزیز
خیلی سخته
خیلی خیلی سخته که کاری رو نکرده باشی و عزیزترین کست فکر کنه تو اون کارو کردی و ازت دلگیر باشه
خیلی سخته که کسی رو دوست داشته باشی و اون کس ...
خیلی خیلی سخته که ندونی باید حرف کسی رو جدی بگیری یا شوخی
خیلی خیلی سخته که ندونی باید جدی باشی یا نه
خیلی خیلی سخته که همه عالم دست به دست هم بدن و تو رو پیش عزیز ترین کست خراب کنن
خیلی سخته بیگناه باشی و فکر کنن که گناه کارترینی
خیلی سخته که عزیزترین کست داگونت کنه
خدایا اینه که گفتی بنده هاتو دوست داری؟
بنده ای که امروز صبح یه عهد همیشگی باهات بست و خوشحال بود که تو دوسش داری. باید همین که به عهدش وفا کرد، جوابشو اینطور بگیره؟
خدایا اینه؟
چرا من؟
چرا امروز که حس میکردم باهات صمیمی شدم و حرفمو گوش میدی؟ چرا امروز
ولی تو خدایی و بهتر میدونی که چی واسه همه بهتره
ولی این رسمش نبود خداجون
خداجون دوست دارم.