نوروز جشن بهاره
نوروز نخستین روز فروردین ماه است و به همین جهت روز نو خوانده میشود. نوروز از جشنهای باستانی ایرانیان است که درباره پیدایش آن، افسانههای زیادی نقل شده و بیشتر آنها هم جنبه اساطیری دارند. قدیمیترین افسانه مربوط به جشن نوروز، به زمان سومریان بازمیگردد که آغاز سال را به مناسبت ازدواج مقدس ایزد، بانوی سرزمین خود با خدای مظهر رویش گیاهان، با جشن و سرور همراه میکردند.
ایران باستان، نوروز جشن فروردین یا فرودگان بوده و چنان میپنداشتند که در پنج شب، ارواح پاک مردگان برای دیدار وضع زندگی و احوال بازماندگان به زمین فرود میآیند و در خانه و آشیانه خویش سرگرم تماشا و سرکشی میشوند. اگر خانه روشن و پاکیزه و ساکنان آن راحت و شاد باشند، ارواح مسرور برمیگردند و در غیر این صورت آنها غمگین و ناراحت به منزلگاه خویش بازمیگردند و تا سال آینده به انتظار مینشینند.همچنین در منابع کهن تاریخی آمده است که اهریمن، بلای خشکسالی و قحطی را بر زمین فرونشانید اما جمشید – پادشاه پیشدادیان – به جنگ با اهریمن پرداخت و عاقبت او را شکست داد. آنگاه خشکسالی و قحطی را از ریشه بخشکانید و به زمین بازگشت. با بازگشت او، درختان و هر نهال و چوب خشکی سبز شد. پس مردم این روز را «نوروز» خواندند و هرکس به یمن و مبارکی در تشتی جو کاشت و این رسم سبزه نشانیدن در ایام نوروز از آن زمان تا به امروز باقی مانده است.نوروز، این جشن کهن ایرانی، با گذشت هزاران سال، با تغییراتی از دورهای به دوره دیگر انتقال یافته و تا به امروز، ایرانیان همچنان پیوند عمیق خود را با آن حفظ کردهاند. جشن نوروز که از نخستین روز فروردین ماه آغاز میشده، یکی از طولانیترین جشنهای ایرانیان بوده به طوری که در برخی از دربارهای سلطنتی جشن نوروز به مدت یک ماه ادامه داشته و مطابق برخی اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین ماه برپا میشده وجشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشته است. در شش روز اول نوروز، سلاطین بار عام میدادند و نجبای بزرگ و اعضای خاندان خود را به ترتیب میپذیرفتند و به حاضران عیدی میدادند. در روز اول سال نو مردم زود از خواب برمیخاستند، به کنار نهرها و قناتها میرفتند و خود را میشستند و به همدیگر شیرینی تعارف میکردند. صبح قبل از آنکه کلامی گویند، شکر یا عسل میخوردند و برای حفظ بدن از ناخوشیها و بدبختیها، روغن به بدن خود میمالیدند.
جشن نوروز که مجموعهای از مراسم و سنتها را به همراه داشت، یکی از پرمایهترین جشنهای ایرانیان بوده و است:
- خانهتکانی که با تمیزی و نظافت عادی خانه تفاوت دارد- سبزه درست کردن به نیت برداشت محصول خوب و امید برکت- چهارشنبهسوری یعنی دور کردن آفت و بلا از خانه و کاشانه- روز خیرات برای رفتگان و زیارت اهل قبور (پنجشنبه آخر سال و شب آخر سال)- چیدن سفره هفتسین- دعا و حمد خداوند در هنگام تحویل سال نو- دید و بازدید- سیزدهبدر به عنوان نمادی از راندن دیو سرما از شهر و روستا.
البته آداب و سنن مربوط به نوروز در گذشته بیشتر از امروز بوده است. مثلا تا چند دهه پیش، مراسم نوروزی خوانی در بیشتر مناطق ایران رایج بود و از حدود یک ماه پیش از فرا رسیدن نوروز، کسانی در روستاها راه میافتادند و اشعاری درباره نوروز میخواندند. این پیکهای نوروزی در مقابل نوروزیخوانی، از مردم پول یا کالا میگرفتند.
مراسم «میر نوروزی» یکی دیگر از آیینهای رایج در ایران بود که در پنج روز آخر سال اداره و فرمانروایی شهر را به فردی از پایینترین اقشار جامعه میسپردند و او نیز چند تن از مردم عوام را به عنوان خدم و حشم و عامل خود انتخاب میکرد. آنها نیز در این پنج روز حکم او را کم و بیش مطاع میدانستند. پس از آن پنج روز، میرنوروزی مطابق سنت از مجازات معاف بود و هیچکس از او بازخواست نمیکرد.
حافظ در یکی از اشعار خود به عمر کوتاه سلطنت میرنوروزی اشاره کرده:
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میرنوروزی
در سفره هفتسین:
سبزه نماد رویش و حاصلخیزی، سنجد نماد فرزانگی و زایش، سیب نماد خوشبختی و سعادت، سمنو نماد قدرت و سیادت، سیر نماد سلامتی و تندرستی، سکه نماد سخاوت و دارایی و سماق نماد صبر و سربلندی بوده است.
وجود قرآن بر سر سفره هفتسین، به منظور راندن دیوان و شیاطین از محیط خانه بوده، آب نماد پاکی، آینه نماد نور و روشنایی، تخممرغ سمبل باروری و ماهی زنده در آب نشانه تازگی و شادای است. اجزای سفره هفتسین که با آرامش خاصی در کنار هم قرار گرفتهاند، زیبایی قدرت الهی در آفرینش طبیعت را در کنار رخسار زیبای خانوادههای ایرانی بیشتر جلوهگر مینماید.خوان نوروزی، پیوندی تاریخی و ناگسستنی با نوروز دارد؛ نوروزی که در طول تاریخ ایران از هجمه و حمله یونانیان، اعراب، ترکها، مغولها و افاغنه جان به در برده و ثابت کرده که مهمتریــن جشـن فرهنگی ایرانیان است.
منبع: دانشنامه ایران باستان،