the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

ما هنوز در اول وصف تو مانده ایم

کسانی این پست رو میخونن:
به هر کی دسترسی دارین سعی کنین اطلاع بدین که کلاس حل تمرین و خلاصه درس برای اقتصاد مهندسی فردا (4 شنبه) از ساعت 10 تا 12 در پیام نور توسط خود دانشجوها برگزار خواهد شد کسانی که تمایل دارن بیان.
در ضمن نمونه سوال هارو هم همراه داشته باشین

 

مطلب زیر هم از آقای صمصامی:

سلام بچه ها مدتی است که گوگل نام خلیج فارس و با نام مستعار خلیج عرب عوض کرده ولی شرطی رو گذاشته که اگه یک میلیون نفر با این موضوع مخالفت کنند دوباره به حالت اصلیش برمی گردونه. تا امروز حدود 800000 نفر شرکت کردن . شما هم به عنوان یه ایرانی حتما تو این مخالفت شرکت کنید. ابتدا به آدرس
www.petitiononline.com/sos02082/petition.html
رفته سپس روی گزینه زیر کلیک کنید
Click here to sign petition
تو صفحه بعدی نام و ایمیلتون رو وارد کرده روی گزینه زیر کلیک کنید
Preview your signature
سپس تو صفحه های باز شده به ترتیب روی گزینه های زیر کلیک کنید.
Approve signature – View Current Signatures
( اگه تو سال 2008ایمیل ندارین!!! می تونید تو قسمت سرچ گوگل و تایپ آموزش ایجاد ایمیل ساخت ایمیل یادبگیرید)
              ایران را دوست دارم با همه خوبیها و بدیهایش

نظرات 163 + ارسال نظر
پاشا یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:04 ب.ظ

خدا رو می خوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام

خدا می خوام نه واسه مشکل و حل غصه هام

خدا رو دوست دارم نه واسه جهنم و بهشت

خدا رو دوست دارم ولی نه واسه زیبا و زشت

خدا می خوام نه واسه اینکه باشم یا برم

خدا رو می خوام نه واسه روزای تلخ آخرم

خدا رو می خوام نه واسه سکه و سکو ومقام

خدارو دوست دارم که فقط تورو نگه داره برام

خدا رو دوست دارم واسه اینکه تورو بهم داده

خدا دوست دارم چون عاشق بودن رو یادم داده

خدا رو دوست دارم چون عشقمو دادم به دستش

خدا رو دوست دارم چون که اونو میرسونه به اصلش

خدارو دوست دارم چون عاشقارو خیلی دوست داره

خدا رو دوست دارم چون عاشقو تنها نمی ذاره

خدا رو دوست دارم واسه اینکه حواسش با منه

خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند میزنه

مام دوسش داریم !! ایشالا خدام مارو دوست داشته باشه !!

پاشا یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:57 ب.ظ

سلام باتاخیر ببخشید یادم رفت

شعر قبلی از رضا صادقی بود اینم بعدیشه چند هفته بود از رضا شعر نذاشته بودم :

واسه ما همیشه زود دیر میشه لحظه ... بودن و نبودنی که کاش بیارزه

همتی کن پای این سقف شکسته ... نگو این سکوت آخر با تو بسته

کم نشو تو وحشت بادی که سوخته ... سکه ی خنده ات رو کی به غم فروخته

نگو تقدیره و صد تا گله داره ... قحطیه نور رو نذار پای ستاره

نوبت ما که میشه دیر میشه زنجیر میشه لحظه ... بخدا دو روز دنیا به بدی هاش نمی ارزه

گریه کن برای عاشقانه بودن ... پر بکش شوق پریدن تو با من

واسه ما همیشه زود دیر میشه لحظه ... کاری کن نفس کشیدنت بیارزه





اهاااااااااااااااااااااااااان !!

میگم !!

نه !!

نـ َ میشه !!

مثل این که رکب خوردم ... اونم خفن ... توپ اقا ... توووووپ !!

پاشا یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:05 ب.ظ

19 دلیل محکم برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید!


1.همیشه از نام خانوادگی شما استفاده می شود

2.مدت زمان مکالمه‌ی تلفنی شما حداکثر30 ثانیه است

3.برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید

4.در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز می‌کنید

5.دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند

6.جنسیت شما در موقع مصاحبه‌ی استخدام مطرح نیست

7.لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید.

8.ظرف مدت 10دقیقه می‌توانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید

9.همکارانتان نمی‌توانند اشک شما را در بیاورند

10.گر در 34 سالگی هنوز مجردید، احدی به شما ایراد نمی گیرد

11.رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است

12. با یک دسته گل می‌توانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید

13.وقتی مهمان به خانه‌ی شما می‌آید لازم نیست اتاق را مرتب کنید

14.بدون هدیه می‌توانید به دیدن تمام اقوام و دوستانتان بروید

15.می‌توانید آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشید

16.حداقل بیست راه برای بازکردن در هر بطری نوشابه‌ی داخلی یا خارجی بلد هستید

17.ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید

18.هر ساعتی دلتون بخواد میتونید از خونه بیرون برید و هر ساعتی دلتون بخواد میتونین برگردین

19. ... و بالاخره روزی یک پیرمرد موفق خواهید شد

جدا ؟!!!

خوبه !!

بالیدنی بود !!

فقط برای خنده یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:30 ب.ظ

نامه ی یک پسر به پدر:

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :

پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با Stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر Stacy به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. Stacy چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و Stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی.
با عشق،
پسرت،
John

پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن

اره ... اینو خونده بودم قبلا !! خیلی باحال بود !!

[ بدون نام ] یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:50 ب.ظ

در دل من چیزیست مثل یک بیشه نور مثا خواب دم صبح و چنان بی تابم که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه دور ها آوایی است که مرا می خواند

اره راست میگی ... توی دل همه ی ما یه چیزی هست ...
روده

معده

کبد

کلیه

و ....

[ بدون نام ] یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:51 ب.ظ

این دیفرانسیل چی شد؟؟؟؟

برو نظر پایینی ...

سعید غفاری یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:19 ب.ظ

کلاس معادلات فردا دوشنبه صبح برگزار نمی شود کلاس جبرانی آن هفته ی آینده در همین ساعت ۱۰-۸ در کلاس شماره ی ۷ برگزار می شود

در ضمن فردا امتحان معادلات عصر ساعت ۲۰-۱۸ بر گزار خواهد شد

مرسی اقای غفاری لطف کردین ...

نپتون یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:53 ب.ظ

سلام به همه تون
یه خبر داغ و دسته اول دارم واسه بهمنی های ...( جسارتمان را محتمل بر بی ادبی مان نکنید منظورمان همان واژه ی کنجکاو بود،که بنده نیز خود از همان دار و دسته ام)
جدید ترین خبر ها ......................
اینجا درsie
من و یک سری از بهمنی ها به این نتیجه رسیدیم که آلفرد شهر ما کسی نیست جزء
.
.
.
جزء
.
.
.
.جزء.
.
.
.

آلفرد جان شرمندتم به خدا نتونستم جلوی زبونمو بگیرم(منو ببخش...هندی بخونش)
بله داشتم می گفتم جزء
جزء
.
.
نیما دهقان

آلفردهمان آقای نیما دهقان است که ما فکر می کردیم ... است و از همین جا از او(منظورمان ...است) معضرت می خواهیم که در این مدت ذهن خلاقمان را به اسارت برده بودند وقادر به تشخیص نبودیم




با تشکر

مرسی ... از قضا اتفاقا نظر منم همین بود !!!

خیلی باهات موافقم !!!

مرسی از پرده برداریی که کردی !!!

هیی هیی هیی !!

اره دیگه الفرد ... نه !!!

yes !!!

۰۰:۰۰ یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:48 ب.ظ

سلام
گفتین از فضولی نترکیم تا یکشنبه ما هم نترکیدیم؛ ولی نداشتیما، سرکارمون گذاشتین؟.
..........................
منزوی عجب شاعریه. غزل هاش حرف نداره. امروز یکی از غزل هاش رو می خوندم واقعا زیباست اگر چه....
قبلا تو وبلاگ دو بیت اولش رو دیده بودم. منم کاملش رو می ذارم. واقعا زیباست...

خیال خـام پلنگ من ، به سوی مــاه جهیدن بود
و مـاه را زِ بلندایش ، به روی خاک کشیـــدن بود

پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد
که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دسـت رسیدن بود

گل شکفته ! خداحافظ ، اگرچه لحظــه دیـــدارت
شروع وسوسه‌ای در من ، به نام دیدن و چیدن بود

من و تو آن دو خطیـم آری ، موازیــان به ناچاری
که هردو باورمان ز آغـاز ، به یکدگــر نرسیدن بود

اگــرچـــه هیچ گل مرده ، دوبــاره زنده نشد امّا
بهـــار در گــل شیپـوری ، مدام گرم دمیدن بود


شراب خواستم و عمرم ، شرنگ ریخت به کام من
فریبکــار دغل‌پیشه ، بهانــه ‌اش نشنیـــدن بود

چه سرنوشـت غم‌انگیزی، که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفــس می‌بافـت ولی به فکر پریدن بود

ای بابا !! جدا که زبونم نمیتونه ... !! استغفر الله !!
تو رو خدا کی به کی میگه ها !!!

ما؟! ما ؟! ما شما رو سر کار گذاشتیم ؟؟!! الله و اکبر !! خوبه من به مرز ترکیدن نزدیک شدم ...سرما خوردم و یادم نرفت که قراره یه اتفاقی بیوفته (ایهی ایهی ایهی : گریه !!) بعد شما اینو میگین !!؟!؟!!!

نـَ نـَمیشه !!!

در هر حال شکممون رو که صابون زده بودیم اما چیزی نشد که نشد !!!

هـِی هـِی !!

بیکار جون مگه دستم بهت نرسه !!!

اما واقعا راست میگی جدا زیباست ... خدا بیامرزدش ایشالا ...

سورنا یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:13 ب.ظ

میخوام از حقوق بانوان دفاع کنم(گرچه میدونم شما خودتون خوب بلدید)
در جواب پاشا(من ارادت دارم)
۳۹ مزیت زن بودن!
۱_هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.
۲_به سادگی اب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست)
۳ـهیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای اقدس خانم رو بفهمه.
۴ـخوب می تونی نقش بازی کنی.
۵_انقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از اقایون به تکلیف می رسی.
۶_بزرگترین پوئن:خیالت از بابت سربازی راحته!.صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککتم نمی گزه.
۷_تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!.
۸_در تاریخ جهان به زیرکی معروفی.
۹_می تونی هزار بار هم فیلم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی.
۱۰_و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.
۱۱_بهشتم که زیر پای امثال شماست.
۱۲_بیشتر از اقایون عمر می کنی(از لحاظ علمی ثابت شده).
۱۳_فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.
۱۴_از قدیم گفتن:پشت هر مرد موفقی زنی باذکاوت بوده.
۱۵_هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ خود فروید، پدر روانشناسی جهان گفته:بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ ان را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟.
۱۶_چند تا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.
۱۷_این یکی دیگه کاملا مستنده:باهوش ترین انسان دنیا یک زنه!.
۱۸_با اینکه ممکنه از جنس دوم بودنت ناراحت باشی ولی یادت بمونه که زنی، سال ها پیش با هوش و ذکاوتش یکی از مردان قدرتمند دنیا رو شکست داد(شکست شرم اور فیلیپ، پادشاه اسپانیا از الیزابت، ملکه انگلستان۱۵۳۳_۱۶۰۳)
۱۹_نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.
۲۰_یادت باشه که خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن افرید.(خانم فاطمه زهرا)
۲۱_با اینکه از مردا ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا بری…به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.
۲۲_جورابات بوی پنیر کپک زده نمی ده.
۲۳_می تونی در سکوت و فقط با طرز نگاهت حرف بزنی اگرچه شاید هیچ کدوم از اقایون معنیشو متوجه نشن.
۲۴_سال ها پیش دختری ۱۸ ساله فرماندهی ارتش فرانسه رو بر عهده گرفت و اسمش رو در تاریخ جهان ماندگار کرد(ژاندارک).
۲۵_درهای کعبه تنها به روی یک زن باز شد.
۲۶_سر ابوالهول مجسمه دانش و خرد به شکل زنه
۲۷_واقعا تا حالا هیچ مردی شب ها به اسمون نگاه کرده؟.
۲۸_عذر موجه زیاد داری.
۲۹_هزار جور مدل خنده ،داری که هر کدوم رو یه موقع تحویل بقیه می دی.
۳۰_توانایی صوتیت بالاست.(کدوم مردی بلده جیغ بنفش بکشه؟).
۳۱_خیانت عشقی نمی تونی بکنی(علم روانشناسی به این نتیجه رسیده که زن ها هرگز نمی تونن دو مرد رو همزمان و به یک شکل و اندازه دوست داشته باشن اما مردها چرا).
۳۲_شاید از طرز کار کامپیوتر یا تکنیک های فوتبال سر در نیاری ولی اگه یه هفته طرف اشپزخونه نری اقایون حتما یه بلایی سرشون می یاد.(توضیح اینکه در چنین مواردی دو حالت وجود داره:۱_اقایون خسیس از گشنگی می میرن ۲_دست و دلبازاش که غذای حاضری خریدن واسشون خیالی نیست یا ورشکست می شن یا مسموم.
۳۳_مجبور نیستی واسه اینکه یه نفر به خواهرت چپ نگاه کرده ،خون و خونریزی راه بندازی.نه اینکه رگ غیرت نداشته باشیا ! درواقع اپن مایندی(open minde).
۳۴_بلدی چه طوری بدون اینکه زور بازویی لازم داشته باشی روی بقیه رو کم کنی.(با زبونت)
۳۵_اگه زشت باشی(که خیلی کم چنین چیزی پیش می یاد)می تونی خودت رو با ارایش خوشگل کنی.اگه قدت کوتاهه می تونی کفش پاشنه دار بپوشی. اگه موهات کم پشته مسئله ای نیست چون روسری داری.
۳۶_ در دنیا هرگز به اندازه ای که در حق تو اجحاف شده در حق موجود دیگه ای نشده با این حال امروزه زن ها رو در هر عرصه ای می بینیم:سیاست، اقتصاد، علم و حتی ورزش!.
۳۷_و غم انگیزترین مزیت اینه که روزی مادر می شی و به موجودی زندگی می بخشی.
۳۸_چراغ هر خونه ای یک زنه.
۳۹_و در اخر اینکه فقط با یک حرکت ناچیز می تونی صد تا مرد رو از خود بی خود کنی

مرسی مهندس سورنا !!! ممنونم !!!

افتخار کنین !! مثل من !! هیی هیی هیی !!!

تازشم ... دلتون بخواد واسه ماها از مال شما بیشتره !!!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:47 ب.ظ

می خواستم به مردمک بگم وبلاگت یه مشکلی داره بالا نمیاد
حلش کن
منتظرم

اره والا !!

اووووووووووه باید میدیدین که چه برنامه ای داشتیم سر این قضیه !!!

مثل این که میخوان قالب رو عوض کنن و اما یه مشکلی پیش اومده ...

قول داده که زودی حلش کنه ....

از طرف مردمک : مرسی

آلفرد دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 02:36 ب.ظ

هندی بخونید!!!!!!!!

ان الذین آمنو و عملوا الصالحات فی سبیل ا... و لیکن کلهم اجمعین هستید فی الضلال المبین........................

خواهش میکنم ،آلفرد خیلی خیلی خیلی با جنبستو با این شایعاتو فرافکنی ها ناراحت نمیشه و یکم بیشتر بگردید پیدا میشه....بگردی پیدا میشه....

پسته با همه آره با آلفردم آره..........آی شیطون من فک میکردم یو زرنگ تر از این حرفا باشی!!!!!!!!!!!!

نیما جان من از یوام معذرت میخوام که مورد اتهام قرار گرفتی. ببخشید تورو خدا.

بله !!!

ببخشید ؟؟!!
ببخشید ... من این قضیه ی اره اره رو نگرفتم !!!

تقلب لطفا !!

نه نه ... افتاد !!! هیییییییی ...اخه من زرنگم !!

خب مستر میرزاباقری که میبخشن ... ایشالا ...اگر خدا بخواهد !!!

خب الفرد خودتو به من معرفی کن ... فقط به من !!! تو رو خدا ... من دهنم مهر میخوره و به کسی نمیگم

باشه ؟؟؟؟!!!!!۱

هوی !!! نمیخاد مدعی در بیایا !! فقط قراره به خودم بگه !!!

کهکشان یکشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:09 ق.ظ

سلام
زیاد وقت ندارم فقط می خوام بگم ۸/۸/۸۸ چه روزی است؟
جایزه های بهمنی ها منتظر جواب شما......

واقعا ؟؟!!

جایزه هم داره !! ای بابا ما که همیشه دایورتیم !!

فهمیدین به من هم بگین !!

مرسی از کمک هاتون !! هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد