از سر دلتنگی: بگذارید و بگذرید ... ببینید و دل نبندید... چشم بیاندازید و دل نبازید... همه را دوست داشته باشید و به هیچ کس دل نبندید... که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت...
چه ربطی به صنایع داشت؟
SIE Group
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1387 ساعت 10:54 ب.ظ
در تمام عمرم هیچ وقت حرف طعنه دار نزدم boo کوچولو اگه تو می دونی من کیم ولی من نمی دونم تو کی هستی نمی خواهم هم بدانم ان نظر را هم فقط محض شوخی نوشتم نمی دانستم اینقدر نا را حت می شی خلاصه ببخش ولی یک چیز را درست گفتی اینکه دختر ها حساس هستند ولی هیچ ربطی به من نداردچون هیچ وقت دنیای دختران را نشناخته ام ونمی دانم انها چه موجو داتی هستند ولی مطمءنم انها هم مثل ما هستند مثل بقیه در ضمن در مورد من فکر بد نکن
یه پیشنهاد : در نظرات اسم رمز استفاده نکنیم tanha41
ضمن عرض سلام به بچه های وبلاگ مهندسین صنایع بهمن ۸۶ من دیشب اصلا نتونستم بخوابم چون همش تو فکر کسی بودم که شاید باور نکنید حتی حاضرم جونمو براش بدم غریبه هم نیستم قبلا با اسمای دیگه ای تو وبلاگ ول بودم نمی دونم حرفامو چه جوری شروع کنم ولی سعید شهروز{خواننده اس}یه چیزی رو خیلی خوب میگه: تو آسمون بیکسیم عشقت مثل ستاره بود رفتی و من خوب می دونم این تنها راه چاره بود خیلی ها میگن عشق از دله من هم قبلا جزو اونها بودم ولی الان میگم برای عشق انتخاب از دله و تصمیم گیری با عقل شاید باور نکنید هدیه ای هم برای خواستگاری از اونی که دوستش دارم آماده گردم و الان کشوی اتاقمه ولی می خوام بذارم همون جا بمونه چون به این نتیجه رسیدم که ممکنه پیشنهادمو قبول کنه ولی حتم دارم که من الان با این وضعیتم نمیتونم خوشبختش کنم و منی خوام بخاطر خودخواهی من زندگی اونو خراب کنم پس خودمو میکشم کنار و برای خوشبختیش از ته دل براش دعا میکنم و از اونجایی که شاید از تابلو بازی های من چیزایی فهمیده باشه از همین جا ازش معذرت می خوام و میگم نمی خواستم با دل کسی بازی کنم و بدونه که من دلمو باختم و اولین شکستم خوردم توی تموم زندگیم حتی با یک دختر هم رابطه نداشتم و این از نظر خودم از افتخارات منه که حداقل دلمو از این بابت پاک نگه داشتم برخلاف خیلی ها که میشناسمشون و اعتقادم اینه که رابطه ای نباید پیش بیاد مگه برای ازدواج که اونم برای من ندارم درضمن اگه از روی حرفام منو شناختین لطفا به روم نیارین میخوام راحت باشم و در مورد مادر احساس واقعا مطئصفم تسلیت منو بپذیر الان برای تو بغض گلومو گرفته و دعا میکنم این آخرین غمت باشه و خدا برای هیچ کس چنین سرنوشتی رو رقم نزنه
سلام ساعت این نظرم رو نگاه کنین! ساعت۳:۵۰ روز دوشنبه یعنی سه نصف شب تعجب کردین که تو این موقع شب چرا بلاگ رو سر زدم؟ راستش تا همین الان عروسی بودم و همینکه رسیدم خونه دیدم نصف شبه و هزینه اینترنت هم نصفه پس اومدم یه نظر هم اینجا بنویسم جاتون خالی خیلی حال داد مخصوصا عروس کشونشون عوض همه بهمنی ها بوق زدم و لایی کشیدم و حال کردم الان هم دارم خواب در خواب میرم چون دیروز از ساعت ۷ سر کار بودم تا ۳:۳۰ بعدش هم که از اونجا در اومدم یه راست اومدم کلاس (البته فاصله کلاس و محل کارم ۷-۸ کیلومتری میشه) بعد کلاس هم که یه راست رفتم تالار. ولی چه کنم که عشق به گروه نمیزاره تا وقتی بلاگ رو نگاه نکردم بخوابم
گوگوجی تا یک هفته فول شاژر است. چون عروسی خیلی خوبی دعوت شده بود. جاتون خالی
BOOکوچولو
دوشنبه 24 تیرماه سال 1387 ساعت 01:24 ب.ظ
سلام تنهامنم منظوری نداشتم ولی اون مطلبو اگه خونده بودی متوجه میشدی توی هر پستی از بلاگم انتظار شوخی داشتم جزئ اون اگه خدایی نکرده زبونم لال یه دختر ناز ۵ ساله از عزیزانت فوت کنه چه حالی می شی به منم حق بده تازه ازاونجایی که من بسیار زیاد در بلاگ تابلو شدم گفتم شاید دوستان به سمع شما هم رسوندن BOOکیه خلاصه خدا خیرشون بده که اینقدر دهنشون قرصه اما اتش (ببخشین از اقای محمودی که من مجبورم جواب نظراتمو تو اینجا به بچه ها بدم )اگه تو عمرم یک کاری رو کرده باشم اونم ورزشه ولی وقتی ادم بدجوری بیفته ورزشیو غیر ورزشی نداره راستی هیچکی تو این دنیا ارزش مردن نداره (به چشمانت بیاموز که هرکسی ارزش دیدن ندارد) گوگوجی جان خیلی بابا حال داری واسه اینه که تو زنجان مردا شامو میخورن یا ا... ولی ما که شیراز عروسی بودیم مرد زنمون همگی ساعت ۳۰/۵ که رسیدیم پریدیم سر جاهامون ولی مثل اینکه شما رقصیدن بلد نیستی یه عروسی قاطی بری بهت میگم وبلاگ میای یا نه گوگوجی من اینقدر طرفدار تو هم تو چرا خودت جوابمو نمی دی اقای محمودی خسته شدن تا تو رو به زبون بیارن اینجا ناراحتی بیاوبلاگ خودم( این یک دعوت غیر رسمی بود) خیلی سردی
اتفاقا منم تو عروسی گوگوجی اینا بودم.
اصلا گوگوجی از اولشم همینطوری بود. هی بهش میگم برو اینور اونور نظر بده ولی چه کنم که سرش شلوغه و بلاگ خودمون رو هم نمیاد نظر بده!
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها دوست خوبم آتش وقتی چند ماه پیش فهمیدم که تو به خانم ؟ علاقه مند شدی به خاطر انتخابت بهت تحسین گفتم. با گذشت زمان وقتی میزان علاقت رو می دیدم واقعا داشت باورم می شد که علاقت داره به عشق تبدیل می شه و از اینکه دوستی با این احساسات پاک دارم داشتم به خودم افتخار می کردم . با این مطلبی که ازت خوندم همه باورهام نسبت به خودت رو زیر سوال بردی. من ازت شاکیم که چرا کوچکترین قدمی در رابطه با علاقت بر نداشتی چقدر زود در مقابل سختی ها شونه خالی کردی. از کجا می دونی نمی تونی خوشبختش کنی. شاید این جمله واسه اینه که تو خودتو از زیر مشکلات رها کنی البته تا حالا کاری بجز فکر نکردی و با هیچ کدوم از مشکلات روبرو نشدی. خدا کنه منصرف شدنت ربطی به نمراتت نداشته باشه. امیدوارم از حرفهای من ناراحت نشی. امیدوارم همچنان امیدوارانه در تلاش باشی که به علاقت برسی. امیدوارم مثل اکثر افراد تو زمینه عشق نون به نرخ روز خور نباشی که مطمئنم نیستی. اگه باور نمی کنی نکن ولی از ناراحتی و عصبانیت دیشب ساعت 3 خوابیدم تو رو خدا بیشتر فکر کن. از خدا می خوام هر چی که صلاح پیش بیاد عاشقان را همه گر آب برد خوب رویان همه را خواب برد
ها ها ها دوباره هاهاها بابا این آتیش بیچاره نوشته بود اگه شناختینم به روم نیارین. بیچاره رو ضایع کردین که. دوباره ها هه ها
the boy عزیز: یه چیزی رو بهت بگم. بین خودمون باشه.
اولا: بچه های کلاس )چه دختر و چه پسر( با بچه های خیابون سعدی خلیلی تفاوت دارن و در نتیجه اگه عشقی هم بینشون باشه با عشق های اونا فرق میفوکوله.
و اینکه یه پیشنهاد غیر عاقلانه و حساب نشده میتونه منجر به بهم خوردن صمیمیت کلاس بشه و کلا سر دره خراب شه.
از طرفی اگه مسئله آتیش جدیه باید زودتر فکراشو بکنه و وقتی ۵۰٪ خودشو حل کرد- بره دنبال ۵۰٪ بقیه تا بعدا حسرت این روزارو نخوره.
سلام احساس جان همیشه فکر می کردم آیا کسی هست که مثل من در شرایط سختی زندگی کنه وشاید همیشه شاکی بودم ولی حالا فهمیدم که آره هستن کسایی که خدا بهترین چیزاش رو ازش گرفته ولی باز خدارو از یادش نبرده ،احساس جان از صمیم قلب تسلیت می گویم و امیدوارم که آخرین غمت باشد .هر گاه که خواستی کسی به یادت باشد به یاد من باش که همیشه به یاد تو هستم .از طرف بهترین دوست تو خدا آیه 159 (البته شماره ی آیه رو مطمئن نیستم ) سوره ی بقره
خیلی خوشحالم که خدایی داریم که محبتش میل میکنه به بینهایت به توان بینهایت
یه سری حرف دارم که جمعا اینجا میزنم. اول چرا تو پیام نور هرکی پارتی داره موفق ؟؟؟؟؟؟؟ چرا عاشقا باید عشقشونو پنهان کنن؟؟؟؟ مگه عاشق شدن بده؟؟؟؟؟؟ مکه تواین دنیا کسی هست که عاشق نباشه یا نشده باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بشر به خوشبختی خیلی زود عادت می کند و چون خیلی زود عادت می کند خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است چقدر ما آدما عجیبیم. درختا رو قطع میکنیم ازشون کاغذ درست میکنیم و روی کاغذ ها مینویسیم درخت ها رو قطع نکنید ؟؟؟؟
خدایا به ما اندیشه شریعتی. شهامت مصدق. مرام طالقانی. صبوریه خاتمی. عمر جنتی !. ثروت رفسنجانی !. و اعتماد به نفس احمدی نژاد را عطا کن///
سحرمی زند سر ... دلم می کشد پر ... به سویت الهی ... الهی ... در این سایه روشن ... به تو می رسم من ... به پرواز آهی ... الهی ... الهی
به چه می خندی تو ؟ به مفهوم غم انگیز جدایی.به چه چیز ؟به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟به چه می خندی تو ؟به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد!یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟ به چه می خندی تو !به دل ساده من می خندی که دگر تا به ابد نیزبه فکر خود نیست (خنده داراست بخند)
ادم بعضی وفتا به خرییت هایی تو زندگیش میکنه که نمی دونه که واسه درست کردنش چی کار کنه الان منم تو همون حالتم... اعصاب خراب , ناراحت,دپرس...و این که درمونده شدم که چه جوری این گندمو درست کنم ..... تو این جاست که ادم میگه خدایا یه جوری ردیفش کن دیگه (دمت گرم خدا جون) تو وبلاگ شریعتی یه جمله ی با حال بود: زندگی را دوست دارم به شرطی که: ز:زندان نباشد ن:ندامت نباشد د:درد نباشد گ:گریه نباشد ی:یاس نباشد.
در ضمن برای احساس خیلی متاسفم / من از نزدیکانم را از دست ندادم ولی ۲ تا شون از پیشم رفتن وتنهام گذاشتن الهی که دوستی ها پایان نداشته باشه/ لازم شد یه متن خوبی که خیلی دوسش دارم اینجا بنویسم خدا یا! به هرکه دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هرکه بیشتر دوست میداری بیامز که دوست داشتن از عشق بهتر است.
زدم فریاد خدایا این چه رسمیست رفیقان را جدا کردن هنر نیست رفیقان قلب انسانند خدایا بدون قلب چگونه میتوان زیست
دستت درد نکنه این قسمتش رو خیلی حال کردم که:
خدایا به ما اندیشه شریعتی. شهامت مصدق. مرام طالقانی. صبوریه خاتمی. عمر جنتی !. ثروت رفسنجانی !. و اعتماد به نفس احمدی نژاد را عطا کن///
سلام منم به احساس تسلیت میگم خیلی ناراحت شدم درمورد پیشنهاد تنها ۴۱ این بگم که پیشنهاد خوبیه ولی عملی نیست ضمنا گوگوجی چقدر عروسیاتون زود تموم میشه
بابا بیخیال چرا همه تون گیر دادین به عروسی گوگوجی اینا کاش نظر نمیدادی گوگوجی
BOOکوچولو
سهشنبه 25 تیرماه سال 1387 ساعت 01:04 ب.ظ
سلام تواز ۲۵۰۰ سال تمدن ایرانی هیچ بویی نبردی که اینقدر راحت هر چی دلت میخواد می نویسی تازه اشم فرض کنیم شما میدونی من کیم اقا محمودی ام می دونه ولی دلیل نمی شه همه مثل توبی جنبه بازی در ارن اصلاْ من می خواستم اسمم بنویسم ولی به BOOکوچولو انس گرفتم گفتم حالا که فرقی بین BOOو من نیست و دوتاشم تابلو بذارم همین بمونه ولی من فلفل یا هر کس دیگه به تو اصلاً مربوط نیست اقای محمودی یه خواهش خواهرانه دارم تورو خدا چرندیات رو تایید نکنید (تایید یه حرفی نشانه معتقد بودن به اون حرفا )شرمنده از بقیه همکلاسی ها که انقدر تند حرف زدم ولی واقعاً از این حرف مزخرفی که زده بود سرم درد گرفت اگه میشناختمت به خدا قسم بلا شک امروز که اومدم سر کلاس یدونه میذاشتم دم گوشت چون هنوز بزرگ نشدی
چشم ولی صادقانه بگم من بجز گوگوجی هیچ کس دیگه ای رو نمیشناسم جالب اینجاست که من خیلی دلم میخاد بدونم شما از کجا به این نتیجه رسیدین که من شما رو شناختم؟ دوستای خودمم با نامردی هر روز با یه اسم نظر میدن و خودشونو لو هم نمیدن. حالا من موندم و گوگوجی که اونم فردا پس فردا با یه اسم دیگه میاد. در مورد boo کوچولو هم تا همین حد میدونم که پسر نیست. فقط همین
سلام من اول می خوام به اتیش بگم برو جلو من کسایی رو دیدم که از دست دادن نمی خوام تو هم ...... به این بی تمدن چیز ندارم بگم فقط بیاباخودم روبه رو شو اگه مردی من پنجشنبه منتظرم جوبتو بگیری نمی خوام کناردوستام خرابتون نکنم ولی اتیش برو. بالاتر ازسیاهی رنگی نیست
موافقم باهات آتیش برو اگه دلت میخاد من پیش قدم میشم و میرم نظرشو راجع به تو ازش میپرسم.
فردا تو بلاگ اسم دوتاتونم بزنم؟
ولی اگه کارتون جور شد باید تا یه ماه بهم هر روز ۲ کیلو شیرینی بدینا. اوکی؟
من احساس رو درک می کنم چون خاله عزیزم و از دست دادم بخشید اگه اشتباه کنم چون ازحرفای اتیش یاد یکی ازدوستام فتادم و خاله ام رو دوره نامزدی ازدست دادیم فکر کنید الان شوهر خاله ام توبستربیماری ... من ۱ خاله بیشتر نداشتم حالا فهمیدیددردم چیه؟به این ۲۵۰۰سال بی تمدن چیزی نمیگم و کنار دوستام سر خم می کنم و هرکسی میدونه من چه شخصصیتی دارم اما اگه نمیخواین نه میام سرکلاس نه میام سراغ وبلاگ باشه گفتم که این محبت منه تنهام گذاشته دلم شکسته سعی کنید دل نشکنید هرکسی هستی بدون منو نمیشناسید وگرنه این جور راحتم دلمو نمی شکستی واقعا جرا من؟....... باز همه چی قاطی شد فقط میتونم بگم اقایون م . غ.ظ.خ نیستی اگه باشی واقعا نشناختم بگذریم اگه بخوای دیگه نظر نمی دم نه با فلفل نه با هیچ اسم دیگه نه بی اسم ولی بدون اقای محمودی شناخته و مراعات حالتو کرده وبین دخترا اگه ارج ومنزلتی داشتی از دست دادی حتی اگه نشناسنت وبدون من به همه اقایون سوءزن پیدا کردم فقط بیا جلو بگو کی هستی کاریت ندارم ازبقیه عذر می خوام واگه چیزی گفتم که ..... ببخشید
واسه خالت متاسفم
نه فلفل. چرا ما باید جو بلاگمون رو بخاطر اون خراب کنیم.
تنها دلیل تایید نظرش هم این بود که میخاستم ببینین که کسایی هم هستن که نظرات اینطوری میدن تا دیگه نیایین و تو نظرات بزنین که چرا من نظرات رو بعد تایید میزارمشون و چرا این محدودیت رو اعمال کردم.
من از طرف اون از همه معذرت میخام ولی با این حرفت که :من به همه اقایون سوءزن پیدا کردم . دلم شکست. واقعا ما این همه نامردیم؟ من اصولا زود ناراحت نمیشم و همه چی رو به شوخی میگیرم ولی این حرفت خیلی حرف سنگینی بود واسه من. واقعا دستت درد نکنه. خوب جوابمو دادی. آه... راستی نظر اون نفهم رو هم پاک کردم
نظر بعدیه تو رو هم تایید نکردم
ولی کاش نمیگفتی. چون مجبور شدم نصف حرفایی رو که تو جواب این نظرت نوشته بودم رو پاک کنم.
سعی کن دیگه با فلفل نظر ندی تا منم راحت تر باشم. ممنونم ازت
گوگوجی
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 ساعت 01:12 ق.ظ
SALAM Chera Nazare Fel Fel Va Bagiyaro Tayid Nakardin? Va chera Nazare 2500 Sal o Pak Kardin??? Be nazare Man Tayid Hameye Nazarat Che khob Che O Che bad Ino Miresoone Ke To inja Azadiye Bayan Hast va Aslan in Manio Nemide k Shoma Ham mesle On Shakhs Fekr Mikonin o Ba Nazaresh Movafegin... Doroste? Va in K Age ye Harfi B Kasi bezanan Hameye Bacheha on GHadri Zaboon Daran k betoonan Az Hagheshoon defa konan... FELFEL joon Adam Hich vaght Hamaro Ba ye CHeshm Nemibine. dige Alan senemon B JAyi reside k Bade ye term Bacheharo va Noe shakhsiyateshono Tashkhis bedim... Soe ZAn peyda Kardan b Hame HAm KHodeto va Ham BAghiyaro narahat mikone
من تا حالا نظر کی رو تایید نکردم؟ نظر فلفل از روی عصبانیت بود و میدونم که خودش هم راضی نبود که تایید شه. بقیه نظراتی هم که تایید نشدن یا فحش بودن یا تشکر از نویسنده و یا از نظر اخلاقی مشکل داشتن. آزادی بیان هم ۱۰۰٪ رعایت میشه. اگه نظر ۲۵۰۰ سال رو خوندی خودت میفهمی چرا پاک شده.
SALAM Chera Nazare Fel Fel Va Bagiyaro Tayid Nakardin? Va chera Nazare 2500 Sal o Pak Kardin??? Be nazare Man Tayid Hameye Nazarat Che khob Che O Che bad Ino Miresoone Ke To inja Azadiye Bayan Hast va Aslan in Manio Nemide k Shoma Ham mesle On Shakhs Fekr Mikonin o Ba Nazaresh Movafegin... Doroste? Va in K Age ye Harfi B Kasi bezanan Hameye Bacheha on GHadri Zaboon Daran k betoonan Az Hagheshoon defa konan... FELFEL joon Adam Hich vaght Hamaro Ba ye CHeshm Nemibine. dige Alan senemon B JAyi reside k Bade ye term Bacheharo va Noe shakhsiyateshono Tashkhis bedim... Soe ZAn peyda Kardan b Hame HAm KHodeto va Ham BAghiyaro narahat mikone
سلام ببخشید دو سه روزی بود که بخاطر مشغله کاری نتوتستم به وبلاگ سر بزنم و از خواهر و برادر عزیزم فلفل و the boy بخاطر اظهار لطفشون متشکرم راجع به حرفاتون فکر میکنم به فلفل هم میگم در مورد خالت واقعا متاسفم خدا بیامرزدش همین الان هم یه فاتحه براش فرستادم درک میکنم شوهر خالت چه وضعی داره این شعر رضا صادقی هم واسه ی اختتامیه است زندگی رو دوست دارم با تمام بدبیاریش عاشقی رو دوست دارم با بیقراریش من میخوام اشکام بفهمن وقتی از چشام می ریزه تنهایی گرچه کشنده اس واسه من خیلی عزیزه تو کتاب نوشته عاشق خیلی تنها خیلی خسته اس جای بارون بهاری روی چترای شکسته اس اما من میگم که عاشق همه ی دنیا رو داره همه چترارو باید بست وقتی آسمون می باره نون عشقو می خورم منت نونوا ندارم سینه سوخته عاشقم با کسی دعوا ندارم گرچه خاکم زیر ا اما غرورم آسمون مشکی رنگ عشقمه ترانه ققنوس منه
به شعره خوب دقت کنین چون من حرفای دلمو تو شعر ها دنبالش می گردم/مخصوصا دو بیت آخر
گارفیلد
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 ساعت 12:59 ب.ظ
سلام من کسی نیستم که شما بشناسید ولی به عنوان ۱ بزرگتر خواستم به هر کدومتون چیزی بگم می رم سر اصل مطلب که سرتون درد نگیره کسی که عاشق واقعیه از بیان عشقش نمی ترسه و از کسی نظر نمی گیره کسی که از کسی خوشش نمی یاد می تونه به خودش بگه مردونه بره جلو و بگو تو الانیو بهمان آدم باید مرد باشه و رک و پوست کنده حرفشو بگه اگه به نظرتون کار کسی مشکل داره باید اینو طوری بگی که فرد مقابل ناراحت نشه (طرز درست امر به معروف و نهی از منکر) پس به آتیش می گم که اگه خودت مطمئنی که خانم ؟ دوست داری اول خوب فکراتو بکن بعد برو جلو و حرفتو بزن در مورد تمدن ۲۵۰۰ سال باید بگم که کار اشتباهی کرده اون که اعتقاد داره که بعضی از دوستان که خودشونو تابلو کردن با اسم خودشون بیان خوب چرا خودش مردونگی به خرج نداده جرات نکرده با اسم خودش بیاد ببینید همون طور که گفتم من چند سالی از شما بزرگترم راهی رو که شما ها الان دارین طی می کنین چند سال پیش طی کردم راحت بگم من هم تو دورانه دانشجویی عاشق شدم (البته من ۱ دخترم) و همون طور که گفتم نترسیدمو علاقمو به شخص مورد نظر اعلام کردم با اینکه جواب رد شنیدم ولی هرگز نشکستم و همین طور یادمه با کارای بعضی از بچه ها مشکل داشتم بعد به خودم نگاه کردم ببینم خودم عاری از خطام یا نه که جرات اینو بخودم بدم که به کسی توهین کنم بعد رفتمو خیلی راحت به اونا گفتم که کارشون به این دلایل اشتباهه و اونا قبول کردن البته صحبت راحت در اینترنت و وبلاگ عیب نیست و اینم بگم که انشاالله که همتون درساتونو پاس کردین ولی اگه افتاده دارین بگم که تو پیام نور توقع هر نمره ای رو داشته باشید من دیدم کساییو که بعد امتحان گفتن ۱۶-۱۷ میشن ولی افتادن اصلا به این فکر نکنین که چند میگیرین به این فکر کنین که چی یاد میگیرین قابل توجه ***پیام نوری ها به دلیل خوندن کتاب برای امتحانات در صد قبولی بیشتری برای فوق لیسانس دارن **** ولی در آخر اینو بگم همه می دونیم اینترنت جاییکه انگاری ادم با خودش حرف می زنه پس از کسی خجالت نمیکشه و راحت صحبت می کنه پس بیایید به مسئول وبلاگ اجازه بدید که همه حرفارو البته بجز فحش acceptکنه تا همه همدیگرو کامل کنین عزیزانم بیایدو دوران زیبای دانشجوییتونو با این حرفا خراب نکنید به همتون می گم بهترین دورانه زندگیه شماها همین دانشجوییه در اخر هم از مسئول وبلاگ به خاطر زحماتش تشکر می کنم و ازش می خوام که حتما نظرمو تائید کنه تا همه بخونن چون دوست دارم دفعه بعد که سری به اینترنت زدم از هر کدومتون ۱ جواب داشته باشم مسئول وبلاگ لطفا همه ی جوابای بچه های دیگرو تایید کن حتی اگر به من فحش داده باشن من فقط می خوتم به عنوان ۱ دوست بهمتون کمک کنم اگه کسی هم احیانا سوالی داشت در رابطه با درس و دانشگاه یا هر چیز دیگه می تونم بهش کمک کنم منو از خودتون بدونید و اینم بگم چه دختر چه پسر می تونم به همتون کمک کنم راستی فکر بد در مورد عقلم نکنید به خاطر اسمم خوب دوسش دارم راستی اگه خواستین خصوصی صحبت کنیم به id ایم پیغام بذارین ولی حتما بگین که از بچه های این وبلاگین اخه من با غریبه ها حرف نمی زنم بای بای عزیزان منتظرم
خیلی ممنونم ازت واقعا دستت درد نکنه من خودم اگه ۵-۶ سال بعد تو اینتر نت یه بلاگ دانشجویی مثل واسه خودمون ببینم فکر نکنم وقت بذارم و براش این همه مطلب تایپ کنم واقعا خوشحال شدم دوباره تشکر.
راستی جمع دانشجویی ما بیدی نیست که با این بادها بلرزه (این طور نیست بچه ها؟)
از طرف بچه ها(البته با اجازشون): بله
(خوب مبارکه)
حرفاتون به عنوان یه بزرگتر خیلی تاثیر گذار و مفهومی بود. ما رو تنها نذارین لطفا
captivated
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 ساعت 01:25 ب.ظ
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند قاب عکس توست اما شیشه ی عمر من است بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند تار موی توست اما ریشه ی عمر من است ................................................ زندگی درک همین امروز است فهم نفهمیدن هاست ظرف امروز پر از بودن توست شاید این خنده که امروز دریغش کردیم اخرین فرصت همراهی ماست ///////////////////////////////////////////////////// نخواهم عمر فانی را تویی عمر عزیز من
همکلاسی های خوبم همه مون داریم یه جورایی به حاشیه کشیده میشیم و این نه واسه خودمون نه واسه وبلاگمون خوبه این قدر مسایل رو سخت نگیریم و بعضی چیزا رو بذاریم زمان حل کنه. ما که همه مون عاقل هستیم چرا نظراتمون رو بدون تامل درج کنیم؟ ما همه بهترین هستیم و قراره اینجا بهترین حرفامونو بگیم پس چرا سر مساله های غیر مهم دلخوری ایجاد کنیم ؟ ........ یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بربخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را . یادم باشد که روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نیست . یادم باشد سنگ خیلی تنهاست ..... یادم باشد زندگی را دوست دارم . یادم باشد هرگاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم . یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه دوره گردی که از سازش عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد . یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم. یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم . یادم باشد , یادم باشد
درسته
راستی دستت درد نکنه خیلی شعر باحالی زدی
sheida11
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 ساعت 05:39 ب.ظ
سلام همه خوبید وحدس می زنم شبی مرا جواب می کنی وقصر کوچک دل مرا خراب می کنی سرقرار عاشقی همیشه دیر کرده ای ولی برا ی رفتنت عجب شتاب می کنی
ومن عاشق شدم چند سال قبل برای همین کاملا می دانم عشق یعنی چه؟///؟؟؟؟//
بابا چه جو بدی وبلاگو گرفته اومدم ترسیدم بی خیال حالا اون بیچاره یه اشتباهی کرد بذارید یه جوک بنویسم جو عوض بشه یه روز یه نفر خواست بره تونس نتونست بی مزه بود میدونم ولی به روم نیارید
عزیزم اصلا بی مزه نبود! بلکه بد مزه بود! (حالا بخندین)
سلام از اینکه اینهمه به من لطف دارین ممنونم در مورد اتیش هم ینقدر بگم که کار درستی کردی که عشقتو ابراز نکردی به پاک بودن عشقت هیچ شکی نیست چون میشناسمت ولی بعضی وقت ها بهتره که احساستو به روت نیاری میدونی عشق واقعی در رضایت معشوقه قشنگی عشق به اینکه همیشه از دور بهش نگاه کنی تو بهترین کار کردی تو از خودت گذشتی این خیلی با ارزشه ولی از رحمت خدا نا امید نباش هیچکی نمیدونه فرداش چه شکلیه امیدوارم فردای تو ابی تر از دیروزت باشه یه حرف از یه ابجی: همیشه سعی کن از دور به ادمها نگاه کنی بیش از حد به هیچ ادمی نزدیک نشو چون هرچی به ادمها نزدیکتر بشی ...............
BOOکوچولو
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1387 ساعت 10:56 ب.ظ
سلام من به خاطر یه سری اتفاقاتی که افتاد فکر کردم شما منو شناختین ولی حالا می بینم که اون موقع عصبانی بودم و اصلا نباید حرف شمارو پیش می کشیدم چه شما BOOمنو بشناسین چه نه البته شما از این لحاظ ها برای من کاملاً قابل اعتمادین من واقعاً از این بابت معذرت می خوام من حرفای زیادی داشتم در مورد تک تک این حرفایی که در مورد اون قضیه نوشته شده اما یه ضرب المثل می گه از هر چی برداری کم می شه از حرف که برداری زیاد می شه(یعنی پخش می شه و گنده می شه) از شما هم واقعاً بابت پاکیدنش ممنونم
khob are ras migi manam khoshalam k hameye bacheha roshan fekran o azadiye bayan o reayat mikonan nazare 2500sal ro ham khondam ama man mokhalefe pak shodane nazarat az weblogam va b nazaram hame mitoonan az haghe khodeshoon defa konan(albate aslan manzooram in nabood k shoma azadiye bayan o reayat nemikonin manzooram in bood k shoma kare khobi mikonin k nazarat ro tayid mikonin faghat o faghat hamin) dar zemn 2500sal ba in harfesh faghat shakhsiyatesho b bache ha shenasoon dad o khodesh b jaye baghiye zire soal raft shayad behtar bashe hala k mibine in hame adam o b khatere harfesh narahat karde pa pish bezare o az harfesh bargharde ... hamin albate in nazare shakhsiye man e:d:d
اوکی ممنونم از نصیحت هات
گوگوجی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 ساعت 01:12 ق.ظ
حرف دل گوگوجی
بر فراز رودخانه بی نهایت تنه درخت آرزو شناور است بر آن سوار میشوم نمی دانم مقصدش کجاست؟ شاید مرا به تو برساند که همه آرزوی منی... . . . ولی کاش دلت با کس دیگری نبود . . . آسمان آبی بالای سرم و دریا در برابر چشمانم قرار دارند و من کنار ساحل به یاد تو قدم میزنم... امواج خروشان دریا می آیند و باز میگردند نامت را روی ماسه ها مینویسم موج بازیگوشی نامت را پاک میکند اما- یادت را هرگز... هرگز...
BOOکوچولو
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 ساعت 11:35 ق.ظ
سلام گار فیلد عزیزم همیشه وقتی بزرگ می شیم سال های قبلمون یادمون می ره مثلاْ یادمون می ره نوشتن واسه بچه اول ابتدایی سخته حالا شما جو کلاس مارو نمیدونی می دونستی متوجه می شدی این دلخوری عادیه چون ادم از دوستانش ناراحت می شه دشمن که دشمنه اما مردمک کلاس ما من و نه فلفل نمی خوایم جو وبلاگو یا کلاسو بهم بزنیم اگه اینجوریه من معذرت می خوام شعری ام که نوشته بودی تو این شرایط موجود اشکمو در اورد ولی بیایم قول مردونه بدیم دیگه حتی یک کلمه هم در این مورد حرف نزنیم که اعصاب من داره یواش یواش ضعیف می شه MAN نظر همه محترمه به شرطی که محترمانه باشه
اوکی
گوگوجی
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1387 ساعت 11:22 ب.ظ
آسمان بارانی است همگی میگذرند چتر دارند به دست تا نبارد باران بر سر و صورتشان اما... من تنها و رها زیر این سقف سیاه گام برمیدارم بی چتر... و به تو, می اندیشم...
امروز بعد اینکه از کوه برگشتیم. یاد پارسال و حال و هوای اون دورانم افتادم. اینه که گفتم چطوره دوباره بیام تو بلاگمون کمی از حرفامو بنویسم. شاید کسی نخوندش ولی خودم آروم تر میشم. البته اگه وقت دارین بخونینش چون کمی زیاد شد!
تاحالا شده از بدنیا اومدنتون تو روزی که بدنیا اومدین ناراحت باشین؟ از خدا بپرسین که: خدایا. چرا این روز؟ چرا چند روز یا چند سال این ور و اونورتر نبود؟ و هی از خدا شاکی باشین که: آخه خدا جون چرا من؟
این حالت واستون پیش اومده؟ از خدا میخام که هیچ کسی رو به این درد گرفتار نکنه. آخه خیلی سخته که از بزرگترین اتفاق زندگیت ناراضی باشی.
آره... جونم واستون بگه که: یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود یه گوگوجی بود که 22 مهر 1366 هجری شمسی بدنیا اومد. و تو مملکت ما متولد مهر به بعد بودن یعنی: دقیقا یک سال از درس و مدرسه عقب افتادن. یادم میاد کلاس اول ابتدائی بودم و که یه روز معلم ازم پرسید: گوگوجی تو یه سال رد شدی؟ (چون همه تو کلاسمون متولد 67 بودن و تنها من بودم که به خاطر نیمه دوم بودن یه سال دیرتر شروع کرده بودم) منم که تا اون موقع نمیدونستم رد شدن و تجدیدی و .. چیه بهش گفتم نه! شب که از مامانی پرسیدم گفت : کی این حرفو گفته و خیلی ... کرده که در مورد گوگوجی من این حرفو زده و فرداش اومد پیش معلم و بهش گفت که مگه هر کی تو کلاس زرنگ (ها ها ها) باشه و متولد 66 مگه حتما باید رد شده باشه؟ ها؟ یک دو سه! یک دو سه!! زود باش جواب بده ببینم!!!
و این اولین باری بود که فهمیدم روز تولدم کمی نسبت به دیگران ضایع تره. این قضایا تو کل دوران تحصیلی با من بود و کم کم داشتم باهاش کنار میومدم که ناگهان ورق برگشت.
چشتون روز بد نبینه.
دیگه اینبار این 22 روزی که باعث نیمه دوم شدن گوگوجی شده بود واقعا کار دستش داد.
آخه تو مملکت ما کل سازمانها و ادارات مبدا کاری شون ابتدای هر سال میباشد. بجز آموزش و پرورش! که این عدم هماهنگی باعث خیلی از مشکلا شده. ولی این مشکلا واسه همه تا یه حدی بود و واسه متولدهای نیمه دوم 66 از همه فجیع تر. چون تو این دوران بود که مسئولان دست به قانونشون بهتر شد و هی تند تند قانونارو عوض کردن تا نتیجه اش بشه بدبختی خیلی از 66 ها. آخه یکی نیست بگه که: بابا این گوگوجیه 22 مهری 66 رو خدا زده که تو این روز دنیا اومده دیگه. شما چرا باهاش این کارا رو میکنین؟ خلاصه دیگه درس و کنکور رو بیخیال شدم نشستم خونه که برم دنبال اون کاری که خدا واسم میخاد. البته این وسط چند بار قانون دوباره شروع به عوض شدن کرد و باعث نگرانی بیش از حد گوگوجی نسبت به آینده اش شد. و...
تا اینکه روز کنکور فرا رسید. و گوگوجی مونده بود و 50-60 کیلو کتاب که باید واسه کنکور میخوند و بخاطر مشکلایی که داشت نخونده بودشون. خلاصه. گوگوجی رفت سر کنکور... صبح قبل از اینکه بره امتحان 2 رکعت نماز خوند و سر گذاشت رو مهر و یه دل سیر باخدا حرف زد و های های گریه کرد: خدایا خودت منو خلق کردی و حتما واسم بهتر بوده که تو این روز بدنیا بیام و این بلاها سرم بیاد. شایدم داری امتحانم میکنی. ولی خدا جون هر چی که باشه بازم افتخارم اینه که تو خدای منی. خدایا خودت به حال همه بنده هات آگاهی, پس کارمو به تو واگذار میکنم که مهربانترینی. آخه گوگوجی رابطه اش با خداش خوبه. شاید نماز و روزه هاشو یکی در میون بخونه ولی تو زندگیش سعیش اینه که کاری نکنه که فردا خدا بهش بگه: گوگوجی دستت درد نکنه. این چه پرونده ایه که آودری؟ و یکی از تفریح های سالمش اینه که اول هر کاری شیطان رو تو ذهنش مجسم میکنه و سعی میکنه کارش رو طوری انجام بده که شیطان رو ضایع کنه و بعدش بشینه و غش غش بهش بخنده. خوب با امید خدا رفتم سر کنکور و هر چی بلد بودم و از دبیرستان یادم مونده بود رو بکار گرفتم و امتحانمو دادم.
الان که فکر میکنم میبینم که: اشتباه از من بود. خدایی بهتر از خدای من وجود نداره. خدایا از تو بلاگ کلاسیمون بهت میگم: دوست دارم خدا جون. دستت درد نکنه. بخاطر همه چیزایی که دارم و ندارم.
الان میفهمم که اگه تو روز دیگه ای بدنیا اومده بودم و اون بلاها هم سرم نمیومد و واسه کنکور کمی میخوندم, الان تو این جمع و تو این رشته و دانشگاه نبودم.(ممکن بود که داشتم تو دانشگاه سراسری رشته کشاورزی گرایش آب!!! میخوندم. (گوگوجی دارد قاه قاه میخندد))
خدایا دستت درد نکنه که دعای اون روز کنکورم رو شنیدی.
از کسایی که مطلبم رو تا این ته خوندن , خیلی خیلی خیلی خیلی ممنون. دوستتون دارم.
چند روزی که هیچی نگفتم پس تصمیم دارم همه حرفای این چند روزم رو یکجا بگم ببخشید که کمی طولانیه. 1-این شعرو از صمیم قلب به دوست عزیزم آتیش تقدیم می کنم امیدوارم لذت ببره و البته مثل این شعر عمل نکنی و به حرف من گوش کنی. بچه ها از شماهم می خوام بیشتر به آتیش فشار! بیارید تا از تصمیم اخیرش منصرف بشه. رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود & رفتم که داغ بوسه پر حسرت تو را با اشکهای دیده ز لب شستشو دهم رفتم که ناتمام بمانم در این سرود رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم & من از دو چشم روشن و گریان گریختم از خنده های وحشی طوفان گریختم از بستر وصال به آغوش سرد هجر آزرده از ملامت وجدان گریختم & ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز دیگر سراغ شعلۀ آتش ز من مگیر میخواستم که شعله شوم سرکشى کنم مرغى شدم به کنج قفس بسته و اسیر 2-حرفات خیلی قشنگ بود گوگوجی. خدایا ازت ممنونم که من رو لایق دونستی که تو این جمع باشم جمع مارو هر روز گرمتر و روابطمون رو نزدیک تر کن. خدایا این جمع حدودا 15 نفر رو تا آخر 4 سال پیش هم نگه دار(اگه صلاحه طولانی تر). الهی امین
سلام بازم منم به این شعر از ترانه های حمید عسگری دقت کنین: دیگه تو رو ندارم تو رو ازم گرفتن گفتن فراموشت کنم منو دست کم گرفتن گفتن که عشق تو کجا لایق اسم اون میشه گفتن برو که عشق اون قسمت دیگرون بشه
اگه که خالی دستام اگه هیچی ندارم عوضش برای تو یه قلب دیوونه دارم
این شعر واقعا حرف دلمو زد درضمن اینو گفتم که بدونین که تاحالا که موفق نشدم عشقشو از دلم بیرون کنم هنوزم وقتی تو کلاس یا جای دیگه ای می بینمش قلبم به تالاپ تولوپ مییوفته و احساس میکنم که نفسم بالا نمیاد خودمم به این ایمان دارم که بهترین انتخاب بود و به قول محسن یگانه:
اگه که تا آخرین لحظه ی عمرمم بگردم لنگه اش پیدا نمیشه
اینم بدونین که من تصمیمو گرفته بودم و حتما حرف دلمو بهش میگفتم ولی چه کنم که روزگار نذاشت و اون اتفاق پیش اومد...که بهتون می گفتم اگه تا این حد تابلو نشده بودم ...هنوزم از عشقم دست نکشیدم و برای خوشبختیش دعا می کنم و همه جیزو سپردم به خدا که اگه صلاح بدونه اونو برای قلب من تا روزی این مشکلم حل شه نگه داره . از the boy دوست عزیزم هم تشکر میکنم و دلیل اسرارش هم میدونم که چون نزدیک به ۳یا ۴ سالی میشه که من رو میشناسه و به خلق و خو و احساساتم بیشتر آشناست و دومین کسی بود که عشقمو فهمید و اولین کسی بود که اونو درک کرد برای همتون آرزوی خوشبختی میکنم و امیدوارم هرگز به حال روز من گرفتار نشین همه ی همکلاسی هارو دوست دارم یکی رو بیشتر
از گارد فیلد به عنوان خواهر بزرگم و همه ی برادر و خواهر های گلم که منو درک کردن و نکردن کمال تشکر رو دارم
سلام الهی امین خدا به هر کس که بخواهد وبه هر اندازه که بخواهد می بخشد تو کنار ناراحتی تو برای نیمه دوم بودن منه نیمه دومی هم شناسنامه امو زود فوکلیدن والا الان باید منتظر جواب کنکورم بودم خدایا صد هزار مرتبه شکر به خدا قسمت مون بوده گوگوجی من تا ته حرفاتو خوندم عیب نداره باز اگه تو دوران ابتدایی سر خورده شدی خودتو کشیدی بالا اما من کسایی رو می شناسم معلم اول ابتدایی اشون کاری کرده که بچه از درس و مدرسه زده شده و خیلی با مزه است که اگه من یه ذره دیگه ... بازی در اورده بودم الان داشتم دقیقاْ مهندسی کشاورزی گرایش اب می خوندم اوه اوه اما این ۲۲ روز نمی دونم چه اذیتی بهت کرده عجیب برام سواله که این ۳۸ روز به من نکرده اما می گن صلاح مملکت خویش خسروان دانند ولی من فکر می کنم اتیش بهتر بری بهش بگی شاید اونم از تو خوشش بیاد تو از کجا می دونی ادم باید عشقشو فریاد بزنه تو به من گفتی از این عشق حذر کن لحظه ای چند بر این اب نظر کن اب ایینه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا که دلت با دگران است تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن به تو گفتم حذر از عشق ندانم سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم(اگه غلط داره معذرت حفظی نوشتم) تنها ۴۱ منتظر مطالبت هستم مرسی از امداد رسانیت اگه کسه دیگه ای هم چیزی داره در صورت تایید با نام خودش با کمال افتخارتو وبلاگم قرار می دم اما بی مراما بابا ادم ۴۳ همکلاسی داشته باشه وبلاگش نظر نداشته باشه قبل اینکه لینکم کنی بیشتر بهم سر میزدی
سلام به نظر من کار ۲۵۰۰ سال تمدن اشتباه بود ولی بهتره تمومش کنیم به فلفل هم می گم اینقد بد عصبانی نشه بد می شه اتیش دق مرگمون کردی یا بگو یا ول کن ولی بگو جوری که به جوء کلاس اسیب نرسه فقط به اون بگو خودتم به ما لو نده
بذاراینو بگم ما کم وبیش حدس زدم اتیش کی هستی منم با بعضیا موافق هستم برو جلواگه حتی علاقه ای داشته باشه کمکت میکنه با هم حلش کنید
دل دیوونه
یکشنبه 30 تیرماه سال 1387 ساعت 12:59 ق.ظ
شاید این حرفای من درست نباشه ولی می خوام اعتراف کنم که از یکی از ........... ول کنید فقط میترسم که اون فرد اتیش باشه و.....اون یکی من نباشم فقط تورو خدا اگه فهمیدید کی هستم به روم نیارید
باشه به روت نمیارم
BOOکوچولو
یکشنبه 30 تیرماه سال 1387 ساعت 09:16 ق.ظ
سلام the boyاونجایی که من رفتم همونطور که گفتم واسه منطقه طارمه و مسیری از گمان به شیرمشه وحتماً نیاز به راهنما داره شما فعلاً از مناطق اطراف شهر استفاده کنین اگه مایل بودین بگین براتون یه راهنما پیدا کنم در ضمن هر دفعه مجبور نیستین برین گاوازنگ این همه همون نزدیک گاوازنگ جا هست امند ، ای قیسی،دو شاخ چه بدونم هزار جا اگه مایل بودین بگین یه امار دقیق از جاهای مختلف بگیرم بهتون بدم ولی ترجیحاً با راهنما برین که گم نشین در هر صورت من دوستان کوهنورد زیادی دارم البته نترسین همشون خانوم نیستن جو تون خراب نمیشه نهایتش اینه که مجبورین منم ببرین(بازم از اقای محمودی معذرت که از وبلاگشون سو استفاده کردم و اینجا پاسخگو بچه ها بودم )
یادم باشه بعدا تو بلاکت بکم که ما کجاها میریم البته با مستندات تا دیکه نکی رفتین کاوازنک! بلاک هم واسه همه میباشد
سلام گوگوجی خواستم بهت تبریک بگم میدونستی مردای مهر بهترین مردان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پس حتما خدا خیلی دوست داشته که توی ماهی به دنیا اومدی که باید بهترین خصوصیات داشته باشی
هاهاها زهی خیال باطل این گوگوجی که من میشناسم فقط بلده کارا رو خراب کنه همهش شاس میزنه
سلام خوبید برو بچ خیلی این چند روزه سرم شلوغ بود نتونستم بیام نت . دست شما درد نکنه گفتم چند روز دیرتر بیام حتما از همتون جواب دارم ولی بی معرفتا شما همیشه این جوری مهمون نوازی میکنید من قصد فضولی یا مزاحمت نداشتم دفعه قبلم گفتم که حتی اگه فحشم دادید اشکالی نداره . در ضمن booکوچولو من هرگز گذشته ام رو فراموش نمی کنم و همیشه روزهای گذشته و دانشجوییمو به یاد دارم ادمی باید چیزی رو فراموش کنه که ازش بدش میادو اذیتش میکنه نه چیزی که هر وقت به یاد بیاری لبخند بر لبانت بیاره من نگفتم شما هارو خوب می شناسم گفتم می تونم درکتون کنم . منتظرحرفای بعدیتون هستم sheytun31 یادتون نره
باشه یادمونه
زین کازاما
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 ساعت 07:49 ب.ظ
به به چشم روشن چه اتفاقاتی افتاده.من قبلا به خاطر شیطنتاتون گفته بودم بچه اید ولی حالا می بینم افکارتونم بچه گونست.فکر نمی کنید خیلی عجولانه تصمیم گرفتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هاهاها
دوست جون
دوشنبه 31 تیرماه سال 1387 ساعت 09:09 ب.ظ
سلام مهربانی را وقتی دیدم که کودکی خورشید را در دفتر نقاشیش سیاه کشید تا پدر کارگرش زیر نور آفتاب نسوزد.
در تمام عمرم هیچ وقت حرف طعنه دار نزدم boo کوچولو اگه تو می دونی من کیم ولی من نمی دونم تو کی هستی نمی خواهم هم بدانم ان نظر را هم فقط محض شوخی نوشتم نمی دانستم اینقدر نا را حت می شی خلاصه ببخش
ولی یک چیز را درست گفتی اینکه دختر ها حساس هستند
ولی هیچ ربطی به من نداردچون هیچ وقت دنیای دختران را نشناخته ام ونمی دانم انها چه موجو داتی هستند ولی مطمءنم انها هم مثل ما هستند مثل بقیه در ضمن در مورد من فکر بد نکن
یه پیشنهاد : در نظرات اسم رمز استفاده نکنیم
tanha41
ضمن عرض سلام به بچه های وبلاگ مهندسین صنایع بهمن ۸۶
من دیشب اصلا نتونستم بخوابم چون همش تو فکر کسی بودم که شاید باور نکنید حتی حاضرم جونمو براش بدم
غریبه هم نیستم قبلا با اسمای دیگه ای تو وبلاگ ول بودم
نمی دونم حرفامو چه جوری شروع کنم
ولی سعید شهروز{خواننده اس}یه چیزی رو خیلی خوب میگه:
تو آسمون بیکسیم عشقت مثل ستاره بود
رفتی و من خوب می دونم این تنها راه چاره بود
خیلی ها میگن عشق از دله من هم قبلا جزو اونها بودم ولی الان میگم برای عشق انتخاب از دله و تصمیم گیری با عقل
شاید باور نکنید هدیه ای هم برای خواستگاری از اونی که دوستش دارم آماده گردم و الان کشوی اتاقمه ولی می خوام بذارم همون جا بمونه چون به این نتیجه رسیدم که ممکنه پیشنهادمو قبول کنه ولی حتم دارم که من الان با این وضعیتم نمیتونم خوشبختش کنم و منی خوام بخاطر خودخواهی من زندگی اونو خراب کنم
پس خودمو میکشم کنار و برای خوشبختیش از ته دل براش دعا میکنم
و از اونجایی که شاید از تابلو بازی های من چیزایی فهمیده باشه از همین جا ازش معذرت می خوام و میگم نمی خواستم با دل کسی بازی کنم و بدونه که من دلمو باختم و اولین شکستم خوردم
توی تموم زندگیم حتی با یک دختر هم رابطه نداشتم و این از نظر خودم از افتخارات منه که حداقل دلمو از این بابت پاک نگه داشتم برخلاف خیلی ها که میشناسمشون
و اعتقادم اینه که رابطه ای نباید پیش بیاد مگه برای ازدواج که اونم برای من ندارم
درضمن اگه از روی حرفام منو شناختین لطفا به روم نیارین میخوام راحت باشم
و در مورد مادر احساس واقعا مطئصفم تسلیت منو بپذیر الان برای تو بغض گلومو گرفته و دعا میکنم این آخرین غمت باشه و خدا برای هیچ کس چنین سرنوشتی رو رقم نزنه
سلام
ساعت این نظرم رو نگاه کنین!
ساعت۳:۵۰ روز دوشنبه
یعنی سه نصف شب
تعجب کردین که تو این موقع شب چرا بلاگ رو سر زدم؟
راستش تا همین الان عروسی بودم و همینکه رسیدم خونه دیدم نصف شبه و هزینه اینترنت هم نصفه
پس اومدم یه نظر هم اینجا بنویسم
جاتون خالی خیلی حال داد مخصوصا عروس کشونشون
عوض همه بهمنی ها بوق زدم و لایی کشیدم و حال کردم
الان هم دارم خواب در خواب میرم چون دیروز از ساعت ۷ سر کار بودم تا ۳:۳۰ بعدش هم که از اونجا در اومدم یه راست اومدم کلاس (البته فاصله کلاس و محل کارم ۷-۸ کیلومتری میشه) بعد کلاس هم که یه راست رفتم تالار. ولی چه کنم که عشق به گروه نمیزاره تا وقتی بلاگ رو نگاه نکردم بخوابم
گوگوجی تا یک هفته فول شاژر است.
چون عروسی خیلی خوبی دعوت شده بود.
جاتون خالی
گوگوجی دارد میخندد!!!
حرفم اینه خجالت چرا ؟
دوشنبه همه نمراتو رو کنن
باشه
نمرات من:
مدیریت: نیومده
ادبیات:۱۶.۵
زبان:۱۴.۵
دینی:۱۸.۷۰
سلام
تنهامنم منظوری نداشتم ولی اون مطلبو اگه خونده بودی متوجه میشدی توی هر پستی از بلاگم انتظار شوخی داشتم جزئ اون اگه خدایی نکرده زبونم لال یه دختر ناز ۵ ساله از عزیزانت فوت کنه چه حالی می شی به منم حق بده تازه ازاونجایی که من بسیار زیاد در بلاگ تابلو شدم گفتم شاید دوستان به سمع شما هم رسوندن BOOکیه خلاصه خدا خیرشون بده که اینقدر دهنشون قرصه
اما اتش (ببخشین از اقای محمودی که من مجبورم جواب نظراتمو تو اینجا به بچه ها بدم )اگه تو عمرم یک کاری رو کرده باشم اونم ورزشه ولی وقتی ادم بدجوری بیفته ورزشیو غیر ورزشی نداره راستی هیچکی تو این دنیا ارزش مردن نداره (به چشمانت بیاموز که هرکسی ارزش دیدن ندارد)
گوگوجی جان خیلی بابا حال داری واسه اینه که تو زنجان مردا شامو میخورن یا ا... ولی ما که شیراز عروسی بودیم مرد زنمون همگی ساعت ۳۰/۵ که رسیدیم پریدیم سر جاهامون ولی مثل اینکه شما رقصیدن بلد نیستی یه عروسی قاطی بری بهت میگم وبلاگ میای یا نه گوگوجی من اینقدر طرفدار تو هم تو چرا خودت جوابمو نمی دی اقای محمودی خسته شدن تا تو رو به زبون بیارن اینجا ناراحتی بیاوبلاگ خودم( این یک دعوت غیر رسمی بود) خیلی سردی
اتفاقا منم تو عروسی گوگوجی اینا بودم.
اصلا گوگوجی از اولشم همینطوری بود.
هی بهش میگم برو اینور اونور نظر بده ولی چه کنم که سرش شلوغه و بلاگ خودمون رو هم نمیاد نظر بده!
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
دوست خوبم آتش وقتی چند ماه پیش فهمیدم که تو به خانم ؟ علاقه مند شدی به خاطر انتخابت بهت تحسین گفتم. با گذشت زمان وقتی میزان علاقت رو می دیدم واقعا داشت باورم می شد که علاقت داره به عشق تبدیل می شه و از اینکه دوستی با این احساسات پاک دارم داشتم به خودم افتخار می کردم . با این مطلبی که ازت خوندم همه باورهام نسبت به خودت رو زیر سوال بردی. من ازت شاکیم که چرا کوچکترین قدمی در رابطه با علاقت بر نداشتی چقدر زود در مقابل سختی ها شونه خالی کردی. از کجا می دونی نمی تونی خوشبختش کنی. شاید این جمله واسه اینه که تو خودتو از زیر مشکلات رها کنی البته تا حالا کاری بجز فکر نکردی و با هیچ کدوم از مشکلات روبرو نشدی. خدا کنه منصرف شدنت ربطی به نمراتت نداشته باشه. امیدوارم از حرفهای من ناراحت نشی. امیدوارم همچنان امیدوارانه در تلاش باشی که به علاقت برسی. امیدوارم مثل اکثر افراد تو زمینه عشق نون به نرخ روز خور نباشی که مطمئنم نیستی. اگه باور نمی کنی نکن ولی از ناراحتی و عصبانیت دیشب ساعت 3 خوابیدم تو رو خدا بیشتر فکر کن. از خدا می خوام هر چی که صلاح پیش بیاد
عاشقان را همه گر آب برد خوب رویان همه را خواب برد
ها ها ها
دوباره هاهاها
بابا این آتیش بیچاره نوشته بود اگه شناختینم به روم نیارین.
بیچاره رو ضایع کردین که.
دوباره ها هه ها
the boy عزیز: یه چیزی رو بهت بگم. بین خودمون باشه.
اولا: بچه های کلاس )چه دختر و چه پسر( با بچه های خیابون سعدی خلیلی تفاوت دارن و در نتیجه اگه عشقی هم بینشون باشه با عشق های اونا فرق میفوکوله.
و اینکه یه پیشنهاد غیر عاقلانه و حساب نشده میتونه منجر به بهم خوردن صمیمیت کلاس بشه و کلا سر دره خراب شه.
از طرفی اگه مسئله آتیش جدیه باید زودتر فکراشو بکنه و وقتی ۵۰٪ خودشو حل کرد- بره دنبال ۵۰٪ بقیه تا بعدا حسرت این روزارو نخوره.
با آروزوی سعادت خوشبختی برای همه.
سلام احساس جان همیشه فکر می کردم آیا کسی هست که مثل من در شرایط سختی زندگی کنه وشاید همیشه شاکی بودم ولی حالا فهمیدم که آره هستن کسایی که خدا بهترین چیزاش رو ازش گرفته ولی باز خدارو از یادش نبرده ،احساس جان از صمیم قلب تسلیت می گویم و امیدوارم که آخرین غمت باشد .هر گاه که خواستی کسی به یادت باشد به یاد من باش که همیشه به یاد تو هستم .از طرف بهترین دوست تو خدا آیه 159 (البته شماره ی آیه رو مطمئن نیستم ) سوره ی بقره
خیلی خوشحالم که خدایی داریم که محبتش میل میکنه به بینهایت به توان بینهایت
یه سری حرف دارم که جمعا اینجا میزنم.
اول چرا تو پیام نور هرکی پارتی داره موفق ؟؟؟؟؟؟؟
چرا عاشقا باید عشقشونو پنهان کنن؟؟؟؟ مگه عاشق شدن بده؟؟؟؟؟؟ مکه تواین دنیا کسی هست که عاشق نباشه یا نشده باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بشر به خوشبختی خیلی زود عادت می کند و چون خیلی زود عادت می کند خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است
چقدر ما آدما عجیبیم. درختا رو قطع میکنیم ازشون کاغذ درست میکنیم و روی کاغذ ها مینویسیم درخت ها رو قطع نکنید ؟؟؟؟
خدایا به ما اندیشه شریعتی.
شهامت مصدق.
مرام طالقانی.
صبوریه خاتمی.
عمر جنتی !.
ثروت رفسنجانی !.
و اعتماد به نفس احمدی نژاد را عطا کن///
سحرمی زند سر ... دلم می کشد پر ... به سویت الهی ... الهی ... در این سایه روشن ... به تو می رسم من ... به پرواز آهی ... الهی ... الهی
به چه می خندی تو ؟ به مفهوم غم انگیز جدایی.به چه چیز ؟به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟به چه می خندی تو ؟به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد!یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟ به چه می خندی تو !به دل ساده من می خندی که دگر تا به ابد نیزبه فکر خود نیست (خنده داراست بخند)
ادم بعضی وفتا به خرییت هایی تو زندگیش میکنه که نمی دونه که واسه درست کردنش چی کار کنه الان منم تو همون حالتم... اعصاب خراب , ناراحت,دپرس...و این که درمونده شدم که چه جوری این گندمو درست کنم ..... تو این جاست که ادم میگه خدایا یه جوری ردیفش کن دیگه (دمت گرم خدا جون)
تو وبلاگ شریعتی یه جمله ی با حال بود:
زندگی را دوست دارم به شرطی که:
ز:زندان نباشد ن:ندامت نباشد
د:درد نباشد گ:گریه نباشد
ی:یاس نباشد.
در ضمن برای احساس خیلی متاسفم / من از نزدیکانم را از دست ندادم ولی ۲ تا شون از پیشم رفتن وتنهام گذاشتن الهی که دوستی ها پایان نداشته باشه/ لازم شد یه متن خوبی که خیلی دوسش دارم اینجا بنویسم
خدا یا! به هرکه دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هرکه بیشتر دوست میداری بیامز که دوست داشتن از عشق بهتر است.
زدم فریاد خدایا این چه رسمیست
رفیقان را جدا کردن هنر نیست
رفیقان قلب انسانند خدایا
بدون قلب چگونه میتوان زیست
دستت درد نکنه
این قسمتش رو خیلی حال کردم که:
خدایا به ما اندیشه شریعتی.
شهامت مصدق.
مرام طالقانی.
صبوریه خاتمی.
عمر جنتی !.
ثروت رفسنجانی !.
و اعتماد به نفس احمدی نژاد را عطا کن///
خدایا آنچه را که خیر من در آن است عطا فرما چه ان را به دعا خواسته باشم یا نخواسته باشم و شر را از من دور ساز اگر چه به دعا خواسته باشم
آمین
سلام
منم به احساس تسلیت میگم خیلی ناراحت شدم
درمورد پیشنهاد تنها ۴۱ این بگم که پیشنهاد خوبیه ولی عملی نیست
ضمنا گوگوجی چقدر عروسیاتون زود تموم میشه
بابا بیخیال
چرا همه تون گیر دادین به عروسی گوگوجی اینا
کاش نظر نمیدادی گوگوجی
سلام تواز ۲۵۰۰ سال تمدن ایرانی هیچ بویی نبردی که اینقدر راحت هر چی دلت میخواد می نویسی تازه اشم فرض کنیم شما میدونی من کیم اقا محمودی ام می دونه ولی دلیل نمی شه همه مثل توبی جنبه بازی در ارن اصلاْ من می خواستم اسمم بنویسم ولی به BOOکوچولو انس گرفتم گفتم حالا که فرقی بین BOOو من نیست و دوتاشم تابلو بذارم همین بمونه ولی من فلفل یا هر کس دیگه به تو اصلاً مربوط نیست اقای محمودی یه خواهش خواهرانه دارم تورو خدا چرندیات رو تایید نکنید (تایید یه حرفی نشانه معتقد بودن به اون حرفا )شرمنده از بقیه همکلاسی ها که انقدر تند حرف زدم ولی واقعاً از این حرف مزخرفی که زده بود سرم درد گرفت اگه میشناختمت به خدا قسم بلا شک امروز که اومدم سر کلاس یدونه میذاشتم دم گوشت چون هنوز بزرگ نشدی
چشم
ولی صادقانه بگم من بجز گوگوجی هیچ کس دیگه ای رو نمیشناسم
جالب اینجاست که من خیلی دلم میخاد بدونم شما از کجا به این نتیجه رسیدین که من شما رو شناختم؟
دوستای خودمم با نامردی هر روز با یه اسم نظر میدن و خودشونو لو هم نمیدن.
حالا من موندم و گوگوجی که اونم فردا پس فردا با یه اسم دیگه میاد.
در مورد boo کوچولو هم تا همین حد میدونم که پسر نیست. فقط همین
راستی آتیش رو هم شناختم
سلام من اول می خوام به اتیش بگم برو جلو من کسایی رو دیدم که از دست دادن نمی خوام تو هم ...... به این بی تمدن چیز ندارم بگم فقط بیاباخودم روبه رو شو اگه مردی من پنجشنبه منتظرم جوبتو بگیری نمی خوام کناردوستام خرابتون نکنم ولی اتیش برو. بالاتر ازسیاهی رنگی نیست
موافقم باهات
آتیش برو
اگه دلت میخاد من پیش قدم میشم و میرم نظرشو راجع به تو ازش میپرسم.
فردا تو بلاگ اسم دوتاتونم بزنم؟
ولی اگه کارتون جور شد باید تا یه ماه بهم هر روز ۲ کیلو شیرینی بدینا.
اوکی؟
روز پدر و پسر مبارررررررررررررررررررررررررررررررررک
اوکی
من احساس رو درک می کنم چون خاله عزیزم و از دست دادم بخشید اگه اشتباه کنم چون ازحرفای اتیش یاد یکی ازدوستام فتادم و خاله ام رو دوره نامزدی ازدست دادیم فکر کنید الان شوهر خاله ام توبستربیماری ... من ۱ خاله بیشتر نداشتم حالا فهمیدیددردم چیه؟به این ۲۵۰۰سال بی تمدن چیزی نمیگم و کنار دوستام سر خم می کنم و هرکسی میدونه من چه شخصصیتی دارم اما اگه نمیخواین نه میام سرکلاس نه میام سراغ وبلاگ باشه گفتم که این محبت منه تنهام گذاشته دلم شکسته سعی کنید دل نشکنید هرکسی هستی بدون منو نمیشناسید وگرنه این جور راحتم دلمو نمی شکستی واقعا جرا من؟....... باز همه چی قاطی شد فقط میتونم بگم اقایون م . غ.ظ.خ نیستی اگه باشی واقعا نشناختم بگذریم اگه بخوای دیگه نظر نمی دم نه با فلفل نه با هیچ اسم دیگه نه بی اسم ولی بدون اقای محمودی شناخته و مراعات حالتو کرده وبین دخترا اگه ارج ومنزلتی داشتی از دست دادی حتی اگه نشناسنت وبدون من به همه اقایون سوءزن پیدا کردم فقط بیا جلو بگو کی هستی کاریت ندارم ازبقیه عذر می خوام واگه چیزی گفتم که ..... ببخشید
واسه خالت متاسفم
نه فلفل. چرا ما باید جو بلاگمون رو بخاطر اون خراب کنیم.
تنها دلیل تایید نظرش هم این بود که میخاستم ببینین که کسایی هم هستن که نظرات اینطوری میدن تا دیگه نیایین و تو نظرات بزنین که چرا من نظرات رو بعد تایید میزارمشون و چرا این محدودیت رو اعمال کردم.
من از طرف اون از همه معذرت میخام ولی با این حرفت که :من به همه اقایون سوءزن پیدا کردم . دلم شکست.
واقعا ما این همه نامردیم؟
من اصولا زود ناراحت نمیشم و همه چی رو به شوخی میگیرم ولی این حرفت خیلی حرف سنگینی بود واسه من.
واقعا دستت درد نکنه.
خوب جوابمو دادی.
آه...
راستی نظر اون نفهم رو هم پاک کردم
نظر بعدیه تو رو هم تایید نکردم
ولی کاش نمیگفتی. چون مجبور شدم نصف حرفایی رو که تو جواب این نظرت نوشته بودم رو پاک کنم.
سعی کن دیگه با فلفل نظر ندی تا منم راحت تر باشم.
ممنونم ازت
مرگ بر منافق
گوگوجی خشم انگیز ناک شده بخاطر ۲۵۰۰ سال
در ضمن
آتا گونو موبارک اولسون
SALAM
Chera Nazare Fel Fel Va Bagiyaro Tayid Nakardin? Va chera Nazare 2500 Sal o Pak Kardin???
Be nazare Man Tayid Hameye Nazarat Che khob Che O Che bad Ino Miresoone Ke To inja Azadiye Bayan Hast va Aslan in Manio Nemide k Shoma Ham mesle On Shakhs Fekr Mikonin o Ba Nazaresh Movafegin... Doroste? Va in K Age ye Harfi B Kasi bezanan Hameye Bacheha on GHadri Zaboon Daran k betoonan Az Hagheshoon defa konan... FELFEL joon Adam Hich vaght Hamaro Ba ye CHeshm Nemibine. dige Alan senemon B JAyi reside k Bade ye term Bacheharo va Noe shakhsiyateshono Tashkhis bedim... Soe ZAn peyda Kardan b Hame HAm KHodeto va Ham BAghiyaro narahat mikone
من تا حالا نظر کی رو تایید نکردم؟
نظر فلفل از روی عصبانیت بود و میدونم که خودش هم راضی نبود که تایید شه.
بقیه نظراتی هم که تایید نشدن یا فحش بودن یا تشکر از نویسنده و یا از نظر اخلاقی مشکل داشتن.
آزادی بیان هم ۱۰۰٪ رعایت میشه.
اگه نظر ۲۵۰۰ سال رو خوندی خودت میفهمی چرا پاک شده.
SALAM
Chera Nazare Fel Fel Va Bagiyaro Tayid Nakardin? Va chera Nazare 2500 Sal o Pak Kardin???
Be nazare Man Tayid Hameye Nazarat Che khob Che O Che bad Ino Miresoone Ke To inja Azadiye Bayan Hast va Aslan in Manio Nemide k Shoma Ham mesle On Shakhs Fekr Mikonin o Ba Nazaresh Movafegin... Doroste? Va in K Age ye Harfi B Kasi bezanan Hameye Bacheha on GHadri Zaboon Daran k betoonan Az Hagheshoon defa konan... FELFEL joon Adam Hich vaght Hamaro Ba ye CHeshm Nemibine. dige Alan senemon B JAyi reside k Bade ye term Bacheharo va Noe shakhsiyateshono Tashkhis bedim... Soe ZAn peyda Kardan b Hame HAm KHodeto va Ham BAghiyaro narahat mikone
سلام
ببخشید دو سه روزی بود که بخاطر مشغله کاری نتوتستم به وبلاگ سر بزنم و از خواهر و برادر عزیزم فلفل و the boy بخاطر اظهار لطفشون متشکرم
راجع به حرفاتون فکر میکنم
به فلفل هم میگم در مورد خالت واقعا متاسفم خدا بیامرزدش
همین الان هم یه فاتحه براش فرستادم درک میکنم شوهر خالت چه وضعی داره
این شعر رضا صادقی هم واسه ی اختتامیه است
زندگی رو دوست دارم با تمام بدبیاریش
عاشقی رو دوست دارم با بیقراریش
من میخوام اشکام بفهمن وقتی از چشام می ریزه
تنهایی گرچه کشنده اس واسه من خیلی عزیزه
تو کتاب نوشته عاشق خیلی تنها خیلی خسته اس
جای بارون بهاری روی چترای شکسته اس
اما من میگم که عاشق همه ی دنیا رو داره
همه چترارو باید بست وقتی آسمون می باره
نون عشقو می خورم منت نونوا ندارم
سینه سوخته عاشقم با کسی دعوا ندارم
گرچه خاکم زیر ا اما غرورم آسمون
مشکی رنگ عشقمه ترانه ققنوس منه
به شعره خوب دقت کنین چون من حرفای دلمو تو شعر ها دنبالش می گردم/مخصوصا دو بیت آخر
سلام من کسی نیستم که شما بشناسید ولی به عنوان ۱ بزرگتر خواستم به هر کدومتون چیزی بگم می رم سر اصل مطلب که سرتون درد نگیره کسی که عاشق واقعیه از بیان عشقش نمی ترسه و از کسی نظر نمی گیره کسی که از کسی خوشش نمی یاد می تونه به خودش بگه مردونه بره جلو و بگو تو الانیو بهمان آدم باید مرد باشه و رک و پوست کنده حرفشو بگه اگه به نظرتون کار کسی مشکل داره باید اینو طوری بگی که فرد مقابل ناراحت نشه (طرز درست امر به معروف و نهی از منکر) پس به آتیش می گم که اگه خودت مطمئنی که خانم ؟ دوست داری اول خوب فکراتو بکن بعد برو جلو و حرفتو بزن در مورد تمدن ۲۵۰۰ سال باید بگم که کار اشتباهی کرده اون که اعتقاد داره که بعضی از دوستان که خودشونو تابلو کردن با اسم خودشون بیان خوب چرا خودش مردونگی به خرج نداده جرات نکرده با اسم خودش بیاد ببینید همون طور که گفتم من چند سالی از شما بزرگترم راهی رو که شما ها الان دارین طی می کنین چند سال پیش طی کردم راحت بگم من هم تو دورانه دانشجویی عاشق شدم (البته من ۱ دخترم) و همون طور که گفتم نترسیدمو علاقمو به شخص مورد نظر اعلام کردم با اینکه جواب رد شنیدم ولی هرگز نشکستم و همین طور یادمه با کارای بعضی از بچه ها مشکل داشتم بعد به خودم نگاه کردم ببینم خودم عاری از خطام یا نه که جرات اینو بخودم بدم که به کسی توهین کنم بعد رفتمو خیلی راحت به اونا گفتم که کارشون به این دلایل اشتباهه و اونا قبول کردن البته صحبت راحت در اینترنت و وبلاگ عیب نیست و اینم بگم که انشاالله که همتون درساتونو پاس کردین ولی اگه افتاده دارین بگم که تو پیام نور توقع هر نمره ای رو داشته باشید من دیدم کساییو که بعد امتحان گفتن ۱۶-۱۷ میشن ولی افتادن اصلا به این فکر نکنین که چند میگیرین به این فکر کنین که چی یاد میگیرین قابل توجه ***پیام نوری ها به دلیل خوندن کتاب برای امتحانات در صد قبولی بیشتری برای فوق لیسانس دارن **** ولی در آخر اینو بگم همه می دونیم اینترنت جاییکه انگاری ادم با خودش حرف می زنه پس از کسی خجالت نمیکشه و راحت صحبت می کنه پس بیایید به مسئول وبلاگ اجازه بدید که همه حرفارو البته بجز فحش acceptکنه تا همه همدیگرو کامل کنین عزیزانم بیایدو دوران زیبای دانشجوییتونو با این حرفا خراب نکنید به همتون می گم بهترین دورانه زندگیه شماها همین دانشجوییه در اخر هم از مسئول وبلاگ به خاطر زحماتش تشکر می کنم و ازش می خوام که حتما نظرمو تائید کنه تا همه بخونن چون دوست دارم دفعه بعد که سری به اینترنت زدم از هر کدومتون ۱ جواب داشته باشم مسئول وبلاگ لطفا همه ی جوابای بچه های دیگرو تایید کن حتی اگر به من فحش داده باشن من فقط می خوتم به عنوان ۱ دوست بهمتون کمک کنم اگه کسی هم احیانا سوالی داشت در رابطه با درس و دانشگاه یا هر چیز دیگه می تونم بهش کمک کنم منو از خودتون بدونید و اینم بگم چه دختر چه پسر می تونم به همتون کمک کنم راستی فکر بد در مورد عقلم نکنید به خاطر اسمم خوب دوسش دارم راستی اگه خواستین خصوصی صحبت کنیم به id ایم پیغام بذارین ولی حتما بگین که از بچه های این وبلاگین اخه من با غریبه ها حرف نمی زنم بای بای عزیزان منتظرم
خیلی ممنونم ازت
واقعا دستت درد نکنه
من خودم اگه ۵-۶ سال بعد تو اینتر نت یه بلاگ دانشجویی مثل واسه خودمون ببینم فکر نکنم وقت بذارم و براش این همه مطلب تایپ کنم
واقعا خوشحال شدم
دوباره تشکر.
راستی جمع دانشجویی ما بیدی نیست که با این بادها بلرزه (این طور نیست بچه ها؟)
از طرف بچه ها(البته با اجازشون): بله
(خوب مبارکه)
حرفاتون به عنوان یه بزرگتر خیلی تاثیر گذار و مفهومی بود.
ما رو تنها نذارین لطفا
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند
قاب عکس توست اما شیشه ی عمر من است
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند
تار موی توست اما ریشه ی عمر من است
................................................
زندگی درک همین امروز است فهم نفهمیدن هاست
ظرف امروز پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز دریغش کردیم
اخرین فرصت همراهی ماست
/////////////////////////////////////////////////////
نخواهم عمر فانی را تویی عمر عزیز من
....................................................
همکلاسی های خوبم همه مون داریم یه جورایی به حاشیه کشیده میشیم و این نه واسه خودمون نه واسه وبلاگمون خوبه
این قدر مسایل رو سخت نگیریم و بعضی چیزا رو بذاریم زمان
حل کنه. ما که همه مون عاقل هستیم چرا نظراتمون رو بدون
تامل درج کنیم؟
ما همه بهترین هستیم و قراره اینجا بهترین حرفامونو بگیم پس
چرا سر مساله های غیر مهم دلخوری ایجاد کنیم ؟
........
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بربخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را .
یادم باشد که روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نیست .
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست .....
یادم باشد زندگی را دوست دارم .
یادم باشد هرگاه ارزش زندگی یادم رفت
در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه می رود
زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم .
یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه دوره گردی
که از سازش عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد .
یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم.
یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم .
یادم باشد , یادم باشد
درسته
راستی دستت درد نکنه
خیلی شعر باحالی زدی
سلام همه خوبید
وحدس می زنم شبی مرا جواب می کنی
وقصر کوچک دل مرا خراب می کنی
سرقرار عاشقی همیشه دیر کرده ای
ولی برا ی رفتنت عجب شتاب می کنی
ومن عاشق شدم چند سال قبل برای همین کاملا می دانم عشق یعنی چه؟///؟؟؟؟//
sheida11
بابا چه جو بدی وبلاگو گرفته اومدم ترسیدم بی خیال حالا اون بیچاره یه اشتباهی کرد بذارید
یه جوک بنویسم جو عوض بشه
یه روز یه نفر خواست بره تونس نتونست
بی مزه بود میدونم ولی به روم نیارید
عزیزم اصلا بی مزه نبود!
بلکه بد مزه بود!
(حالا بخندین)
سلام از اینکه اینهمه به من لطف دارین ممنونم در مورد اتیش هم ینقدر بگم که کار درستی کردی که عشقتو ابراز نکردی به پاک بودن عشقت هیچ شکی نیست چون میشناسمت ولی بعضی وقت ها بهتره که احساستو به روت نیاری میدونی عشق واقعی در رضایت معشوقه قشنگی عشق به اینکه همیشه از دور بهش نگاه کنی تو بهترین کار کردی تو از خودت گذشتی این خیلی با ارزشه ولی از رحمت خدا نا امید نباش هیچکی نمیدونه فرداش چه شکلیه امیدوارم فردای تو ابی تر از دیروزت باشه یه حرف از یه ابجی: همیشه سعی کن از دور به ادمها نگاه کنی بیش از حد به هیچ ادمی نزدیک نشو چون هرچی به ادمها نزدیکتر بشی ...............
سلام من به خاطر یه سری اتفاقاتی که افتاد فکر کردم شما منو شناختین ولی حالا می بینم که اون موقع عصبانی بودم و اصلا نباید حرف شمارو پیش می کشیدم چه شما BOOمنو بشناسین چه نه البته شما از این لحاظ ها برای من کاملاً قابل اعتمادین من واقعاً از این بابت معذرت می خوام من حرفای زیادی داشتم در مورد تک تک این حرفایی که در مورد اون قضیه نوشته شده اما یه ضرب المثل می گه از هر چی برداری کم می شه از حرف که برداری زیاد می شه(یعنی پخش می شه و گنده می شه) از شما هم واقعاً بابت پاکیدنش ممنونم
اوکی
سلام می خوام اول عذر خواهی کنم بعدبگم چشم درسته اگه بدونی چه حالی داشتم خیلی ممنون که تایید نکردید بعد واقعأ میگم ببخشید قسط جسارت نداشتم اگه اجازه بدید فراموشکنیم وچشم دیگه فلفل و نمیبینید
نه نگفتم که فلفل رو نبینیم
گفتم با یه اسم دیگه ببینیمتون
خیلی خیلی ممنون از همکاریتون
در ضمن حافظه ناراحتی من از نوع ram میباشد و بعد از ریسیت شدن کاملا پاک میشه و چیزای تلخ رو زود فراموش میکنه.
khob are ras migi manam khoshalam k hameye bacheha roshan fekran o azadiye bayan o reayat mikonan nazare 2500sal ro ham khondam ama man mokhalefe pak shodane nazarat az weblogam va b nazaram hame mitoonan az haghe khodeshoon defa konan(albate aslan manzooram in nabood k shoma azadiye bayan o reayat nemikonin manzooram in bood k shoma kare khobi mikonin k nazarat ro tayid mikonin faghat o faghat hamin) dar zemn 2500sal ba in harfesh faghat shakhsiyatesho b bache ha shenasoon dad o khodesh b jaye baghiye zire soal raft shayad behtar bashe hala k mibine in hame adam o b khatere harfesh narahat karde pa pish bezare o az harfesh bargharde ... hamin albate in nazare shakhsiye man e:d:d
اوکی
ممنونم از نصیحت هات
حرف دل گوگوجی
بر فراز رودخانه بی نهایت
تنه درخت آرزو شناور است
بر آن سوار میشوم
نمی دانم مقصدش کجاست؟
شاید مرا به تو برساند
که همه آرزوی منی...
.
.
.
ولی کاش دلت با کس دیگری نبود
.
.
.
آسمان آبی بالای سرم
و دریا در برابر چشمانم قرار دارند
و من کنار ساحل
به یاد تو قدم میزنم...
امواج خروشان دریا می آیند و باز میگردند
نامت را روی ماسه ها مینویسم
موج بازیگوشی
نامت را پاک میکند
اما- یادت را هرگز...
هرگز...
سلام
گار فیلد عزیزم همیشه وقتی بزرگ می شیم سال های قبلمون یادمون می ره مثلاْ یادمون می ره نوشتن واسه بچه اول ابتدایی سخته حالا شما جو کلاس مارو نمیدونی می دونستی متوجه می شدی این دلخوری عادیه چون ادم از دوستانش ناراحت می شه دشمن که دشمنه اما مردمک کلاس ما من و نه فلفل نمی خوایم جو وبلاگو یا کلاسو بهم بزنیم اگه اینجوریه من معذرت می خوام شعری ام که نوشته بودی تو این شرایط موجود اشکمو در اورد ولی بیایم قول مردونه بدیم دیگه حتی یک کلمه هم در این مورد حرف نزنیم که اعصاب من داره یواش یواش ضعیف می شه MAN نظر همه محترمه به شرطی که محترمانه باشه
اوکی
آسمان بارانی است
همگی میگذرند
چتر دارند به دست
تا نبارد باران
بر سر و صورتشان
اما...
من تنها و رها
زیر این سقف سیاه
گام برمیدارم
بی چتر...
و به تو, می اندیشم...
یاریم کن من تنهایم
دستانم را بگیر تا با هم عاشقانه در مزارع گندم بدویم وباد مارا نوازش کند(ارزوی دوران نامزدی برای من)
میگم بگیره!!!
هاهاها
(البته شوخی کردم چون میشناسمت!!)
امروز بعد اینکه از کوه برگشتیم. یاد پارسال و حال و هوای اون دورانم افتادم. اینه که گفتم چطوره دوباره بیام تو بلاگمون کمی از حرفامو بنویسم. شاید کسی نخوندش ولی خودم آروم تر میشم.
البته اگه وقت دارین بخونینش چون کمی زیاد شد!
تاحالا شده از بدنیا اومدنتون تو روزی که بدنیا اومدین ناراحت باشین؟
از خدا بپرسین که: خدایا. چرا این روز؟ چرا چند روز یا چند سال این ور و اونورتر نبود؟
و هی از خدا شاکی باشین که: آخه خدا جون چرا من؟
این حالت واستون پیش اومده؟
از خدا میخام که هیچ کسی رو به این درد گرفتار نکنه. آخه خیلی سخته که از بزرگترین اتفاق زندگیت ناراضی باشی.
آره... جونم واستون بگه که:
یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود یه گوگوجی بود که 22 مهر 1366 هجری شمسی بدنیا اومد.
و تو مملکت ما متولد مهر به بعد بودن یعنی: دقیقا یک سال از درس و مدرسه عقب افتادن.
یادم میاد کلاس اول ابتدائی بودم و که یه روز معلم ازم پرسید: گوگوجی تو یه سال رد شدی؟ (چون همه تو کلاسمون متولد 67 بودن و تنها من بودم که به خاطر نیمه دوم بودن یه سال دیرتر شروع کرده بودم) منم که تا اون موقع نمیدونستم رد شدن و تجدیدی و .. چیه بهش گفتم نه! شب که از مامانی پرسیدم گفت : کی این حرفو گفته و خیلی ... کرده که در مورد گوگوجی من این حرفو زده و فرداش اومد پیش معلم و بهش گفت که مگه هر کی تو کلاس زرنگ (ها ها ها) باشه و متولد 66 مگه حتما باید رد شده باشه؟
ها؟
یک دو سه!
یک دو سه!!
زود باش جواب بده ببینم!!!
و این اولین باری بود که فهمیدم روز تولدم کمی نسبت به دیگران ضایع تره.
این قضایا تو کل دوران تحصیلی با من بود و کم کم داشتم باهاش کنار میومدم که ناگهان ورق برگشت.
چشتون روز بد نبینه.
دیگه اینبار این 22 روزی که باعث نیمه دوم شدن گوگوجی شده بود واقعا کار دستش داد.
آخه تو مملکت ما کل سازمانها و ادارات مبدا کاری شون ابتدای هر سال میباشد. بجز آموزش و پرورش! که این عدم هماهنگی باعث خیلی از مشکلا شده.
ولی این مشکلا واسه همه تا یه حدی بود و واسه متولدهای نیمه دوم 66 از همه فجیع تر. چون تو این دوران بود که مسئولان دست به قانونشون بهتر شد و هی تند تند قانونارو عوض کردن تا نتیجه اش بشه بدبختی خیلی از 66 ها.
آخه یکی نیست بگه که: بابا این گوگوجیه 22 مهری 66 رو خدا زده که تو این روز دنیا اومده دیگه. شما چرا باهاش این کارا رو میکنین؟
خلاصه دیگه درس و کنکور رو بیخیال شدم نشستم خونه که برم دنبال اون کاری که خدا واسم میخاد.
البته این وسط چند بار قانون دوباره شروع به عوض شدن کرد و باعث نگرانی بیش از حد گوگوجی نسبت به آینده اش شد.
و...
تا اینکه روز کنکور فرا رسید. و گوگوجی مونده بود و 50-60 کیلو کتاب که باید واسه کنکور میخوند و بخاطر مشکلایی که داشت نخونده بودشون.
خلاصه. گوگوجی رفت سر کنکور...
صبح قبل از اینکه بره امتحان 2 رکعت نماز خوند و سر گذاشت رو مهر و یه دل سیر باخدا حرف زد و های های گریه کرد: خدایا خودت منو خلق کردی و حتما واسم بهتر بوده که تو این روز بدنیا بیام و این بلاها سرم بیاد. شایدم داری امتحانم میکنی. ولی خدا جون هر چی که باشه بازم افتخارم اینه که تو خدای منی. خدایا خودت به حال همه بنده هات آگاهی, پس کارمو به تو واگذار میکنم که مهربانترینی.
آخه گوگوجی رابطه اش با خداش خوبه.
شاید نماز و روزه هاشو یکی در میون بخونه ولی تو زندگیش سعیش اینه که کاری نکنه که فردا خدا بهش بگه: گوگوجی دستت درد نکنه. این چه پرونده ایه که آودری؟
و یکی از تفریح های سالمش اینه که اول هر کاری شیطان رو تو ذهنش مجسم میکنه و سعی میکنه کارش رو طوری انجام بده که شیطان رو ضایع کنه و بعدش بشینه و غش غش بهش بخنده.
خوب با امید خدا رفتم سر کنکور و هر چی بلد بودم و از دبیرستان یادم مونده بود رو بکار گرفتم و امتحانمو دادم.
الان که فکر میکنم میبینم که: اشتباه از من بود.
خدایی بهتر از خدای من وجود نداره.
خدایا از تو بلاگ کلاسیمون بهت میگم: دوست دارم خدا جون. دستت درد نکنه. بخاطر همه چیزایی که دارم و ندارم.
الان میفهمم که اگه تو روز دیگه ای بدنیا اومده بودم و اون بلاها هم سرم نمیومد و واسه کنکور کمی میخوندم, الان تو این جمع و تو این رشته و دانشگاه نبودم.(ممکن بود که داشتم تو دانشگاه سراسری رشته کشاورزی گرایش آب!!! میخوندم. (گوگوجی دارد قاه قاه میخندد))
خدایا دستت درد نکنه که دعای اون روز کنکورم رو شنیدی.
از کسایی که مطلبم رو تا این ته خوندن , خیلی خیلی خیلی خیلی ممنون. دوستتون دارم.
گوگوجی الان خوشحال است که 22/7/1366 به دنیا اومد.
چند روزی که هیچی نگفتم پس تصمیم دارم همه حرفای این چند روزم رو یکجا بگم ببخشید که کمی طولانیه.
1-این شعرو از صمیم قلب به دوست عزیزم آتیش تقدیم می کنم امیدوارم لذت ببره و البته مثل این شعر عمل نکنی و به حرف من گوش کنی. بچه ها از شماهم می خوام بیشتر به آتیش فشار! بیارید تا از تصمیم اخیرش منصرف بشه.
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود & رفتم که داغ بوسه پر حسرت تو را با اشکهای دیده ز لب شستشو دهم رفتم که ناتمام بمانم در این سرود رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم & من از دو چشم روشن و گریان گریختم از خنده های وحشی طوفان گریختم از بستر وصال به آغوش سرد هجر آزرده از ملامت وجدان گریختم & ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز دیگر سراغ شعلۀ آتش ز من مگیر میخواستم که شعله شوم سرکشى کنم مرغى شدم به کنج قفس بسته و اسیر
2-حرفات خیلی قشنگ بود گوگوجی. خدایا ازت ممنونم که من رو لایق دونستی که تو این جمع باشم جمع مارو هر روز گرمتر و روابطمون رو نزدیک تر کن. خدایا این جمع حدودا 15 نفر رو تا آخر 4 سال پیش هم نگه دار(اگه صلاحه طولانی تر). الهی امین
آمین
سلام بازم منم
به این شعر از ترانه های حمید عسگری دقت کنین:
دیگه تو رو ندارم تو رو ازم گرفتن
گفتن فراموشت کنم منو دست کم گرفتن
گفتن که عشق تو کجا لایق اسم اون میشه
گفتن برو که عشق اون قسمت دیگرون بشه
اگه که خالی دستام اگه هیچی ندارم
عوضش برای تو یه قلب دیوونه دارم
این شعر واقعا حرف دلمو زد درضمن اینو گفتم که بدونین که تاحالا که موفق نشدم عشقشو از دلم بیرون کنم هنوزم وقتی تو کلاس یا جای دیگه ای می بینمش قلبم به تالاپ تولوپ مییوفته و احساس میکنم که نفسم بالا نمیاد خودمم به این ایمان دارم که بهترین انتخاب بود و به قول محسن یگانه:
اگه که تا آخرین لحظه ی عمرمم بگردم لنگه اش پیدا نمیشه
اینم بدونین که من تصمیمو گرفته بودم و حتما حرف دلمو بهش میگفتم ولی چه کنم که روزگار نذاشت و اون اتفاق پیش اومد...که بهتون می گفتم اگه تا این حد تابلو نشده بودم ...هنوزم از عشقم دست نکشیدم و برای خوشبختیش دعا می کنم و همه جیزو سپردم به خدا که اگه صلاح بدونه اونو برای قلب من تا روزی این مشکلم حل شه نگه داره .
از the boy دوست عزیزم هم تشکر میکنم و دلیل اسرارش هم میدونم که چون نزدیک به ۳یا ۴ سالی میشه که من رو میشناسه و به خلق و خو و احساساتم بیشتر آشناست و دومین کسی بود که عشقمو فهمید و اولین کسی بود که اونو درک کرد
برای همتون آرزوی خوشبختی میکنم و امیدوارم هرگز به حال روز من گرفتار نشین
همه ی همکلاسی هارو دوست دارم یکی رو بیشتر
از گارد فیلد به عنوان خواهر بزرگم و همه ی برادر و خواهر های گلم که منو درک کردن و نکردن کمال تشکر رو دارم
سلام الهی امین خدا به هر کس که بخواهد وبه هر اندازه که بخواهد می بخشد تو کنار ناراحتی تو برای نیمه دوم بودن منه نیمه دومی هم شناسنامه امو زود فوکلیدن والا الان باید منتظر جواب کنکورم بودم خدایا صد هزار مرتبه شکر به خدا قسمت مون بوده گوگوجی من تا ته حرفاتو خوندم عیب نداره باز اگه تو دوران ابتدایی سر خورده شدی خودتو کشیدی بالا اما من کسایی رو می شناسم معلم اول ابتدایی اشون کاری کرده که بچه از درس و مدرسه زده شده و خیلی با مزه است که اگه من یه ذره دیگه ... بازی در اورده بودم الان داشتم دقیقاْ مهندسی کشاورزی گرایش اب می خوندم اوه اوه اما این ۲۲ روز نمی دونم چه اذیتی بهت کرده عجیب برام سواله که این ۳۸ روز به من نکرده
اما می گن صلاح مملکت خویش خسروان دانند ولی من فکر می کنم اتیش بهتر بری بهش بگی شاید اونم از تو خوشش بیاد تو از کجا می دونی ادم باید عشقشو فریاد بزنه
تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این اب نظر کن
اب ایینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی
چندی از این شهر سفر کن
به تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم
نتوانم(اگه غلط داره معذرت حفظی نوشتم)
تنها ۴۱ منتظر مطالبت هستم مرسی از امداد رسانیت اگه کسه دیگه ای هم چیزی داره در صورت تایید با نام خودش با کمال افتخارتو وبلاگم قرار می دم
اما بی مراما بابا ادم ۴۳ همکلاسی داشته باشه وبلاگش نظر نداشته باشه قبل اینکه لینکم کنی بیشتر بهم سر میزدی
سلام
سلام به نظر من کار ۲۵۰۰ سال تمدن اشتباه بود ولی بهتره تمومش کنیم به فلفل هم می گم اینقد بد عصبانی نشه بد می شه اتیش دق مرگمون کردی یا بگو یا ول کن ولی بگو جوری که به جوء کلاس اسیب نرسه فقط به اون بگو خودتم به ما لو نده
سلام یه خبر دوباره نمراتتون رو نگاه کنید نمرات بعضی از درسا عوض شده مثلا نمره زبان من از ۱۱ به ۸۰/۱۲ افزایش پیدا کرده
سلام من با مجتمع اشراق حرف زدم ولی فقط صبحا وقت داشت
خدایا این جمع رو تا آخر ...................
(نه فقط حدودا ۱۵ نفر)
بذاراینو بگم ما کم وبیش حدس زدم اتیش کی هستی منم با بعضیا موافق هستم برو جلواگه حتی علاقه ای داشته باشه کمکت میکنه با هم حلش کنید
شاید این حرفای من درست نباشه ولی می خوام اعتراف کنم که از یکی از ........... ول کنید فقط میترسم که اون فرد اتیش باشه و.....اون یکی من نباشم
فقط تورو خدا اگه فهمیدید کی هستم به روم نیارید
باشه به روت نمیارم
سلام the boyاونجایی که من رفتم همونطور که گفتم واسه منطقه طارمه و مسیری از گمان به شیرمشه وحتماً نیاز به راهنما داره شما فعلاً از مناطق اطراف شهر استفاده کنین اگه مایل بودین بگین براتون یه راهنما پیدا کنم در ضمن هر دفعه مجبور نیستین برین گاوازنگ این همه همون نزدیک گاوازنگ جا هست امند ، ای قیسی،دو شاخ چه بدونم هزار جا اگه مایل بودین بگین یه امار دقیق از جاهای مختلف بگیرم بهتون بدم ولی ترجیحاً با راهنما برین که گم نشین در هر صورت من دوستان کوهنورد زیادی دارم البته نترسین همشون خانوم نیستن جو تون خراب نمیشه نهایتش اینه که مجبورین منم ببرین(بازم از اقای محمودی معذرت که از وبلاگشون سو استفاده کردم و اینجا پاسخگو بچه ها بودم )
یادم باشه بعدا تو بلاکت بکم که ما کجاها میریم البته با مستندات
تا دیکه نکی رفتین کاوازنک!
بلاک هم واسه همه میباشد
سلام گوگوجی خواستم بهت تبریک بگم میدونستی مردای مهر بهترین مردان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس حتما خدا خیلی دوست داشته که توی ماهی به دنیا اومدی که باید بهترین خصوصیات داشته باشی
هاهاها
زهی خیال باطل
این گوگوجی که من میشناسم فقط بلده کارا رو خراب کنه
همهش شاس میزنه
به نظرم نباید اون کارو میکردی
چقدرنفهمی؟
از خانم ق خیلی خیلی معذرت میخام که ناراحتش کردم
همینطور از حمید جان
سلام خوبید برو بچ خیلی این چند روزه سرم شلوغ بود نتونستم بیام نت . دست شما درد نکنه گفتم چند روز دیرتر بیام حتما از همتون جواب دارم ولی بی معرفتا شما همیشه این جوری مهمون نوازی میکنید من قصد فضولی یا مزاحمت نداشتم دفعه قبلم گفتم که حتی اگه فحشم دادید اشکالی نداره . در ضمن booکوچولو من هرگز گذشته ام رو فراموش نمی کنم و همیشه روزهای گذشته و دانشجوییمو به یاد دارم ادمی باید چیزی رو فراموش کنه که ازش بدش میادو اذیتش میکنه نه چیزی که هر وقت به یاد بیاری لبخند بر لبانت بیاره من نگفتم شما هارو خوب می شناسم گفتم می تونم درکتون کنم . منتظرحرفای بعدیتون هستم sheytun31 یادتون نره
باشه یادمونه
به به چشم روشن چه اتفاقاتی افتاده.من قبلا به خاطر شیطنتاتون گفته بودم بچه اید ولی حالا می بینم افکارتونم بچه گونست.فکر نمی کنید خیلی عجولانه تصمیم گرفتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هاهاها
سلام
مهربانی را وقتی دیدم که کودکی خورشید را در دفتر نقاشیش سیاه کشید تا پدر کارگرش زیر نور آفتاب نسوزد.
سلام به این سایت یه سری بزنین خیلی بامزس
http://www.funous.com/pic/13860902_ConcentrationTest.htm
اوکی