سلام
از امروز میخوام چند تا پست در مورد تحقیق در عملیات بزارم
ایشالا که یه ذره به دردتون بخوره
البته در صورتی که کسی باشه تا بخوندش
پژوهش در عملیات چیست ؟
از اواسط دهه پنجاه به بعد ، همراه با گسترش کاربرد پژوهش در عملیات در نتیجه جنگ جهانی دوم (که در گامهای پیشین از آن گفتهایم) ، تعاریف متعددی از پژوهش در عملیات توسط انجمنهای تخصصی پژوهش در عملیات و نویسندگان ارائه شدهاست اما هنوز تعریف واحدی از آن وجود ندارد . در اینجا به بیان برخی تعاریف موجود میپردازیم :
1- تعریف انجمن پژوهش در عملیات بریتانیای کبیر (ویلکس ،1980)
پژوهش در عملیات عبارتست از کاربرد روشهای علمی در مسائل پیچیده پدید آمده برای هدایت و مدیریت سیستمهای بزرگ شامل انسان ، ماشین ، مواد و پول ، در صنعت ، تجارت ، دولت و دفاع . رویکرد متمایز پژوهش در عملیات ، توسعه مدلی علمی از سیستم به همراه اندازهگیری عواملی مانند شانس و خطر برای پیشگویی و مقایسه پیامدهای تصمیمات ، استراتژیها یا کنترلهای جانشین میباشد . هدف ، کمک به مدیریت در تعیین سیاستها و اقدامات به صورت علمی است .
2- تعریف انجمن پژوهش در عملیات آمریکا (پولاک، راسکوپف و بارنت ،1994)
2-1- پژوهش در عملیات رویکردی علمی برای تصمیمگیری است .
2-2- پژوهش در عملیات عبارتست از تصمیمگیری علمی برای دستیابی به بهترین طراحی و عملیات سیستمها ، معمولا در شرایطی که تخصیص منابع محدود نیز مورد نیاز باشد .
3- تعریف دالنباخ و جرج ،1978
پژوهش در عملیات عبارتست از کاربرد سیستماتیک روشها ، تکنیکها و ابزار مقداری برای تحلیل مسائل عملیات سیستمها .
4- تعریف دالنباخ و جرج ،1978
پژوهش در عملیات اساسا عبارتست از مجموعهای از تکنیکها و ابزارهای ریاضی به همراه نگرشی سیستمی که برای حل مسائل تصمیم عملی دارای ماهیت اقتصادی یا مهندسی بکار میرود .
5- تعریف ثیراف و ککلمپ ،1975
پژوهش در عملیات عبارتست از بکارگیری نگرش برنامهریزی شده (روش علمی روزآمد شده) و تیمی چند تخصصی برای بیان ارتباطات عملکردی پیچیده ، در قالب مدلهای ریاضی با هدف ارائه مبنایی مقداری برای تصمیمگیری و کشف مسائل جدید برای تحلیل مقداری .
6- تعریف حمدی طه ،1976
این حوزه جدید تصمیمگیری با استفاده دانش علمی از طریق تلاش تیمی چند تخصصی برای تعیین بهترین نحوه بهرهبرداری از منابع محدود تعریف میشود .
7- تعریف چرچمن ، اکاف و آرنوف ،1957
پژوهش در عملیات در کلیترین معنی عبارتست از کاربرد روشها ، تکنیکها و ابزار علمی در مسائل شامل عملیات سیستمها ، بهگونهایکه عملیات چنین سیستمهایی در قالب جوابهای بهینه مسائل کنترل شوند .
8- تعریف لاس و روزنوین ،1977
پژوهش در عملیات میتواند بعنوان رویکردی علمی برای تصمیمگیری تعریف شود . رسالت پژوهش در عملیات پشتیبانی در حل مسائل واقعی در حوزههای کاربردی متنوع با استفاده از مدلسازی ریاضی و کامپیوتری میباشد .
9- تعریف سوپر ، اوسبورن و زوزیگ ،1990
پژوهش در عملیات ، نوع خاصی از پژوهش کاربردی است و در بیشتر موارد به عنوان ابزار مدیریت بکار گرفته میشود . پژوهش در عملیات به عنوان کاربرد روش علمی در حل مسائل مدیریت آغاز شد . پژوهش در عملیات با رویکردی مقداری به تحلیل مسائل مدیریت دارد .
10- تعریف کیوود ،1971
پژوهش در عملیات ، علمی تجربی و کاربردی است که به مشاهده ، درک و پیشگویی رفتار سیستمهای هدفمند متشکل از انسان و ماشین میپردازد .
11- تعریف وارنر ،1996
پژوهش در عملیات تلاش خود را مختص به درک رفتار سیستمهای عملیاتی متشکل از طبیعت ، انسان و ماشینها میکند . ماشینها چیزهایی علاوه بر ساختههای بشری ، مانند قوانین ، عادات معمول ، رفتار بشری و ساختارها و رسوم اجتماعی را شامل میشوند . چنین سیستمهایی در تجارت ، مدیریت و دولت معمول هستند . نوع پژوهش در پژوهش در عملیات هم توسعه تئوریها (که در پژوهش در عملیات مدل نامیده میشود) و هم کاربرد این دانش در بهبود عملیات سیستمها را شامل میشود .
12- تعریف ساعتی ،1988
پژوهش در عملیات عبارت است از کمک به مدیران در تصمیمگیری از طریق ارائه اطلاعات عددی مورد نیاز به آنها بر اساس روش علمی تحلیل .
ممنون که تا اخر خوندین
بچه ها نمی خواستم این مطلب رو نصفه بزارم به نظرم تا همین جاخوبه یه سری هم بعدا وقتی که همین درس رو بر داریم میزارم.
حوزههای دانش مدیریت پروژه کدامند ؟
براساس استاندارد PMBOK ، مدیریت نهگانه حاکم بر پروژهها عبارتند از :
1- مدیریت یکپارچگی پروژه : توصیف کننده فرایندهای موردنیاز جهت حصول اطمینان از هماهنگی مناسب عناصر مختلف پروژه و شامل آغاز پروژه ، اجرای برنامه و اختتام پروژه میباشد .
2- مدیریت محدوده پروژه : توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از این امر که پروژه در برگیرنده تمامی فعالیتهای موردنیاز بوده و کار اضافی در آن انجام نمیشود ، میباشد و شامل تصور توسعه پروژه ،محدوده توسعه وکنترل ، تعریف فعالیتها و کنترل آن میگردد .
3- مدیریت زمان پروژه : توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از خاتمه بهموقع پروژه میباشد و شامل تعریف ارتباط فعالیتها ، برآورد مدت زمان فعالیتها ، تهیه برنامه زمانی و کنترل زمانبندی آنهاست.
4- مدیریت هزینه پروژهها : توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از اینکه پروژه در چارچوب بودجه مصوب به اتمام خواهد رسید ، میباشد و شامل برآورد هزینه ، بودجهبندی و کنترل هزینه میگردد .
5- مدیریت کیفیت پروژه: توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از تامین ضرورتهای موثر در اجرای پروژه بوده و شامل برنامهریزی ، تضمین و کنترل کیفیت میباشد .
6- مدیریت تدارکات پروژه : توصیفگر فرایندهای موردنیاز برای فراهم کردن کالا و خدمات لازمالوجود در پروژه میباشد و شامل برنامهریزی و کنترل تدارکات ، مدیریت مدارک تجهیزات ، برنامهریزی تقاضا و درخواست ، انتخاب منبع ، مدیریت و ارزیابی طرفهای قرارداد دست دوم(Subcontractors) آنهاست .
7- مدیریت منابع انسانی پروژه : توصیفگر فرایندی است که بهترین شکل بکارگیری افراد در پروژه را تضمین مینماید و شامل تعریف ساختار سازمانی نیروی انسانی پروژه ، شیوههای جذب نیرو ، روش تخصیص نیروها (در ساختار ماتریسی) ، تشکیل ، سازماندهی و توسعه تیم پروژه میباشد .
8- مدیریت ارتباطات پروژه : توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از تولید ، جمعآوری ، انتشار و توزیع مناسب و بهموقع اطلاعات پروژه بوده و شامل برنامهریزی ارتباطات ، مدیریت اطلاعات ، کنترل اطلاعات ، گزارش کارایی و اختتام رسمی پروژه میباشد .
9- مدیریت ریسک پروژه : توصیفگر فرایندی است که با تعیین و تجزیهوتحلیل واکنش مناسب در مقابل درجه ریسک پروژه سروکار دارد و شامل تعریف ریسک در پروژه ، برآورد ریسک ، کمی(مقداری) کردن ریسک ، اتخاذ واکنش در برابر ریسک و کنترل واکنش در قبال ریسک و پاسخگویی در قبال ریسک میباشد .
قوانین طلایی مدیریت پروژه کدامند ؟
این قوانین طلایی برمبنای تجربه سالیان مدیران مختلف پروژههای بزرگ و کوچک ، تهیه شده و صیقل خورده است ؛ اصول مدیریت پروژه بر مبنای همین دوازده قانون بنا نهاده شدهاند . توجه به این قوانین ، از مرحله آغازین پروژه تا انتهای آن ، نتایج بهتری را به بار خواهد نشاند .
قانون اول : باید به اجماعی بر روی اهداف و نتایج پروژه برسی !
اگر ندانید که قرار است چه چیز را به اتمام برسانید ، اگر ندانید چه چیزی باید تحویل شود ، بعید است که خروجی ارزشمندی ارائه دهید . پروژهای که نتایج آن شفاف نیست محکوم به شکست است . اولین قدم در راه موفقیت پروژه ، تعریف و تعیین دقیق اهداف پروژه است ؛ اهدافی که همه افراد مهم درگیر در پروژه روی آن اتفاقنظر داشته باشند . این تنها کافی نیست که شما بدانید چه کاری میخواهید انجام دهید ؛ افراد کلیدی ، حامیان پروژه و اعضای پروژه نیز باید به آنچه میخواهند انجام دهند ، معتقد باشند و آن را پذیرفته باشند .
قانون دوم : باید بهترین تیم پروژهای را که میتوانی ، بسازی !
گروهی از افراد ماهر ، شایسته و خوب سازماندهیشده ، لازمه موفقیت پروژه است . تشکیل تیم خوب پروژه با انتخاب افرادی توسط مدیر پروژه آغاز میشود ؛ در انتخاب افراد ، به خصوص در مورد پروژههای بدیع باید به هوش و قدرت و سرعت یادگیری آنان بیش از تجربه بها داد . افراد باید توان کار کردن در تیم را داشته باشند و به جایگاهی مناسب در تیم دست یابند . آنان باید حین کار تنها متوجه کار باشند و نه درگیریهای شخصی . گاهی لازم است افراد برای انجام درست کارشان آموزش ببینند . افراد باید بتوانند درطول مدت زمان اجرای پروژه با علاقه کار را دنبال کنند ؛ از اینروست که مدیر پروژه باید راهکارهای لازم برای افزایش انگیزه اعضای تیم پروژهاش را بداند .
قانون سوم : برنامهای فراگیر و مناسب رشد و ترقی تهیه و آن را بروز نگاه دار !
یک برنامه کامل مرکز موفقیت پروژه است . این سند ، محل ارتباط و فرماندهی کل نیروها ، منابع و زمانهای پروژه است . بدون برنامه نمیتوان یک تیم را برای دستیابی به اهداف راهبری کرد . بیشک ساخت یک برنامه به تنهایی کافی نیست ، چرا که مدیر نمیتواند آینده را پیشبینی کند ، از اینروست که برنامه پروژه ، ممکن است بارها و بارها تغییر یابد . دلایل این تغییرات ، کشف حقایق جدید نسبت به واقعیات پروژه ، به مرور زمان و تغییر ذهن و نیازهای افراد مهم درگیر است . گاهی تغییر محدوده پروژه یا تغییرطرح نیز سبب نیاز به این اصلاحات میشوند .
قانون چهارم : میزان منابع موردنیاز ، انسان و تجهیرات را محاسبه کن !
بدون نفرات ، تجهیزات ، ابزار و سرمایه کافی ، هیچ راهی برای انجام تعهدات در موعد مقرر وجود ندارد . مدیر باید توانایی تامین منابع انسانی موردنیاز پروژه خود را داشته باشد ، در غیر این صورت باید اثرات ناشی از کمبود منابع را بررسی کرده، آنها را به اطلاع افراد کلیدی پروژه برساند . تامین منابع کافی برای یک پروژه ، یکی از سختترین وظایف مدیران پروژهها در ایران است .
قانون پنجم : زمانبندی واقعبینانهای تهیه کن !
بدون زمانبندی مناسب ، قبل از آنکه کاری انجام شده باشد ، به موعد تحویل میرسید ! مدیر میتواند با صرف هزینه بیشتر ، منابع ، انسان و ابزار بیشتری تامین کند ؛ اما زمان را نمیتواند به هیچ شکلی تهیه کند ! تقریبا اغلب مدیران ناموفق پروژه ، اعتبار خود را به دلیل رعایت نکردن زمان و تحویل ندادن به موقع نتایج از دست دادهاند .
قانون ششم : سعی نکن بیش از آنچه قرار است انجام شود ، انجام دهی !
البته این به معنای آن نیست که مدیر کمتر از آنچه انتظار میرود ، تحویل دهد ؛ بلکه باید دقیقا چهارچوبهای محدوده پروژه را در زمان ، کیفیت و هزینه رعایت کند . مدیر در ابتدا به تعریف دقیق محدوده پروژه پرداخته و آن را به تایید افراد کلیدی میرساند . پیش از آغاز هر پروژهای ، اهداف و نتایج پایانی باید به تایید همگان برسد ؛ کلیه افراد درگیر در پروژه باید نسبت به آنچه انجام میدهند اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوانند به درستی وظایفشان را به انجام رسانند . طراحی شیوه و روشی برای گردش مناسب اطلاعات در پروژه بین کلیه افراد درگیر ، یکی از وظایف مهم مدیر پروژه است .
قانون هفتم : نقش افراد را بهخاطر بسپار !
برخی مدیران پروژه در طول اجرای پروژه فراموش میکنند که اساسا پروژه برای مردم انجام میشود و نتایج آن قرار است در خدمت مردم باشد . موفقیت پروژه بستگی به نظر مردم دارد ؛ برای آنکه مدیر پروژه موفقی باشید باید خود را مطابق نظر مردم و با اولویتهای آنان هماهنگ سازید . فراموش نکنید که مردم پروژه را مدیریت میکنند ، آنها قسمت اعظم کار را انجام میدهند و مردم هستند که از نتایج پایانی خوشحال یا ناراحت میشوند .
اغلب پروژهها برای مردم ، چه آنها که مستقیما در تیم ساخت پروژه درگیرند چه سایرین ، فشارهای عصبی ایجادمیکند ؛ چرا که گروهی از کارهای نو است که تاثیر نتایج آن بر زندگیشان هنوز مشخص نیست . بد نیست بدانید اگر نتایج پایانی پروژه به ضرر مردم باشد اغلب با شکست مواجه میشود !
قانون هشتم : حمایت مداوم مدیریت سازمان و افراد کلیدی را به دست آور !
لازم است مدیر پیش از آغاز کار حمایت افراد مهم درگیر پروژه را به دست آورد . مهارت کلامی و قدرت چانهزنی بالا اینجاست که خودنمایی میکند . این قانون مشابه قانون اول ، اما فراتر از آن است ؛ مدیر در اینجا نه تنها نظر مثبت ایشان را جلبمیکند که آنها را راضی میکند گاهی از نفوذ یا قدرت خود برای پیشبرد کارهای پروژه استفاده نمایند .
قانون نهم : منتظر و مترصد تغییرات باش !
این قانون درکنار قانون سوم معنا دارد . پروژه همواره درمعرض تغییرات گوناگون است ؛ تغییرات محیطی ، تغییر نیازها ، تغییر روش و انبوه تغییرات دیگری که ممکن است برای پروژه رخ دهد . مدیر نباید منتظر تغییرات بماند و پس از رخدادن نسبت به آنها واکنش نشاندهد ؛ بهتر است مدیران بیاموزند که نسبت به تغییرات پیشدستی کنند ؛ مدیران موفق خود عامل ایجاد تغییرند .
تغییر یک اصل در دنیای پرشتاب امروز است . مقابله با تغییرات و اقدامات مناسب در قبال آنان هنر مدیر و برنامهریزان پروژه را مشخص مینماید . چگونگی عمل آنها در قبال تغییرات و انعطافپذیری برنامه ، پروژه را بهسوی موفقیت یا شکست راهبری میکند . به یاد داشته باشید که جهتدهی تغییر ، مطابق امکانات تیم پروژه میتواند نجاتدهنده مدیر و پروژهاش باشد ؛ اگر منتظر تغییر بمانید و آنگاه عکسالعمل نشان دهید ، زمان زیادی را از دست خواهید داد . چشمان خود را برای مشاهده تغییرات بیش از پیش باز بگذارید !
قانون دهم : افراد را ازآنچه تاکنون انجام دادهای مطلع کن !
مدیر باید کلیه افراد مهم درگیر در پروژه را از پیشرفت ، مشکلات و تغییرات پروژه آگاه سازد . او باید از این قانون ساده پیروی کند : آگاهسازی افراد از همه چیز ! مهمترین قانون در دنیای کار ، راستگویی و صداقت است . بهتر است در مواجه با مشکلات حقیقت را با افراد کلیدی در میان گذارید و از آنان در حل مشکلات راهنمایی و حمایت بخواهید .
قانون یازدهم : مبدع کارهای نو و روشهای نو باش !
پروژه یعنی کار نو ! ازآنجا که تقریبا تمام پروژهها در نتایج ، تیم پروژه ، اهداف ، انتظارات و زمان متفاوتند باید مترصد استفاده از روشهای نو ، ابزار نو ، نرمافزارهای جدید ، افراد و متخصصین جدید بود . روشهایی که در گذشته موجب رشد و پیشرفت شدهاند ممکن است نتوانند راهگشای مشکلات حال شما باشند .
قانون دوازدهم : رهبر پروژه باش .
راهبری پروژه ، کار سختی است . رهبری افراد درمیان مسیری نو و ناآشنا بهسوی اهداف نو بسیار مشکل است . رهبری هنری است که به شکل ذاتی در برخی وجود دارد ؛ تنها مطالعه کتب مدیریت کافی نیست . مدیریت تنها خواندن گزارشهای نظارتی ، تایید یا رد پیشنهادات یا صدور فرمانهای لازم در قبال تغییرات ، نیست ؛ مدیریت ، فراتر از اینها ، در همراه بودن با تیم پروژه و ایجاد انگیزه در آنها نهفته است .
مدیر باید بتواند افراد مختلف با سلیقه و افکار مختلف را ، برای دستیابی به یک هدف واحد گردهم آورد و تا پایان پروژه در کنار یکدیگر نگاه دارد ؛ شاید تشکیل تیم آسان باشد ، اما مهم نگاهداری تیم تا پایان پروژه است .
درنگاه اول عمل به این قوانین مشکل به نظر میرسد ، اما موفقیت یا شکست پروژه در عمل به این موارد نهفته است . اساس دانش مدیریت پروژه بر مبنای همین دوازده قانون طلایی ، پیریزی شده است . توجه به این قوانین نشان میدهد که مدیریت پروژه ، همان مدیریت است که اینبار بر مبنای پروژه ظهور کرده است . در نهایت کلیه تکنیکهای مدیریت ، از یک سری اصول پیروی میکنند و با شناخت آنها و اضافه کردن ویژگیهای خاص پروژههاست که میتوان پروژه را به خوبی مدیریت نمود .
به به سلام مهندسا
طبق آخرین پژوهشهای انجام شده و بررسی های چندین ساعته به نتایج ذیل نایل آمدیم:
دروس انتخابی:
ریاضی1
فیزیک1
تحقیق در عملیات1
اقتصاد عمومی
نقشه کشی عمومی
تاریخ تمدن و فرهنگ اسلام و ایران
دروس بالا با توجه به تعداد واحد، زمان امتحان، تاریخ امتحان، دروس ارائه شده، دسترسی به منبع، پیش نیاز، پس نیاز، چپ نیاز، راست نیاز، بالا و پایین و ... برگزیده شده اند.
کاری کنیم که نیاز نداشته باشیم بریم بشینیم سر کلاس دوساله ها(دقت کنید دو ساله ها)
اگه با هم اتحاد داشته باشیم تو همه کارا، دیگه نیازی به کسی نداریم.(مثلا همون دوساله ها)
راستی امروز تو کلاس دوباره نشون دادیم که چه قدر متحدیم.
زنده باد بهمنی ها (دممون گرم)
زمان امتحانارو هم میزنم تا هممون بدونیم.
زمان | 8:30 – 10:30 | 11 - 13 | 14 - 16 |
21 دی | نقشه کشی عمومی | ||
24 دی | ریاضی1 | ||
26 دی | فیزیک1 | ||
28 دی | تاریخ تمدن و فرهنگ اسلام و ایران | ||
1 بهمن | اقتصاد عمومی | ||
7 بهمن | تحقیق در عملیات1 |