the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

شب یلداتون مبارک بهمنی ها !!!

به به سلاام سلاام ۱۰۰ تا سلام 

خوبین ؟ خوشین ؟ سلامتین ؟ دماغتون چاقه ؟ همتون ایشالا ماشالایین دیگه ؟؟؟!!  

اخ جون ... شب یلدا هم رسید ... 

شب یلدای همتون مبارک !! 

حالا همه با هم  

۱ 

۲ 

۳ 

۴ 

دست دست دست دست !!! 

(دستا شله ها !!!)  

  

میگن که ... ایرانیای باستان فکر میکردن که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‎شوند و تابش نور ایزدی و اینا زیاد میشه ، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌ دونستن و جشن بزرگی می گرفتن!!!(البته درست فکر میکردنا!!) و این که   

یلدا از نظر معنی معادل با کلمه ی نوئل هست !!! 

از ریشه ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه یلدا است . 

یلدا سریانی و به معنی ولادت است .  

ولادت خورشید ( مهر و میترا )  و رومیان آن را ( ناتالیس انویکتوس ) یعنی روز ( تولد مهر شکست ناپذیر  ) می نامند!!!

  

خب حالا یه چند تا عکس قشنگ !!!

 

 

و  

 

 

  

نوش جونتون ... 

ایشالا گوشت بشه بچشبه به دماغتون !!!  

 

راستی باید جوجه هاتون رو امشب بشمرینااا !!  

یادتون نره !!!

محرم رو تسلیت میگم ...

حسین بیشتر از اب تشنه لبیک بود" این روح حسین بود که تشنه جامهای لبیک بود وگرنه جسمش را از همان هنگام که حجه الوداعش را در عرفات ناتمام گذارد، پاره پاره و مثله شده دیده بود و میدانست که میمیرد.  

حسین تشنه اب نبود همچنانکه عباس نبود.  

جایی خواندم که مبارزان بزرگ انقدر می جنگند که دیگر بدنشان جایی برای زخم خوردن نداشته باشد. به یاد عباس افتادم و دیدم او بزرگترین مبارز است.  

عباس جنگید تا جایی که دیگر بدنش جایی برای زخم خوردن نداشت.  

عباس تشنه اب نبود، تشنه اعتقادش بود و شهادت و پرواز و لبیک حسین که وارث ادم بود.  

یک نگاه احساسی حرکتی دارد شتاب زده و زود میرا. اما یک نگاه ذهنی و متفکر متحرک است و محرک و حسین تشنه لبیک همین نگاه بود.  

حسین تشنه اب نبود، تشنه شناخت بود.  

می خواست بداند ایا کسی خارج از ادای کلمات فهمید عمق دعای عرفه را؟  

کسی فهمید چرا عرفات ناتمام ماند و به منا نرسید؟  

کسی فهمید چرا حسین نه در منا که در نینوا به قربانگاه رفت و ثار الله شد؟  

حسین تشنه اب نبود، تشنه لبیک بود و فهم و تفکر و معرفت ما از دین و اعتقادش که برایش جنگید و عقل ابی بودا را به عقل سرخ سهروردی پیوند زد و به خدایش هدیه کرد.  

حسین، رویش درخت عصیانی بود که از پستی این دنیای کوتاه تا ماورا سر برداشت... 

   

  

 

عاشق این عکسم ... یه جورایی اصلا تکراری نیست ... 

 

حالا اخرش یه جمله از شریعتی :

حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش زخم‌های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی‌آبی معرفی کردند. 

 

مهندس و مدیر !!!!

مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:

"ببخشید آقا ؛ من قرار مهمّی دارم ، ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟" 

 
مرد روی زمین : بله، شما در ارتفاع حدودا ً ۶ متری در طول جغرافیایی "۱٨'۲۴**ﹾ** ۸۷ و عرض جغرافیایی "۴۱'۲۱**ﹾ** ۳۷** هستید
مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید

مرد روی زمین : بله، از کجا فهمیدید؟؟"

مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟"

مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید.

مرد بالن سوار : بله، از کجا فهمیدید؟؟؟"

مرد روی زمین : چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید.
قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند. اطلاعات دقیق هم به دردتان نمیخورد.