چرا میکروکنترلر؟
اول الکتریسیته نبود، یعنی بود ولی آدم نمی دیدش! گاهی وقتا رعد و برق رو تو آسمون می دید ولی نمی دونست چیه! بعد که فهمید کهربا می تونه کاه رو جذب می کنه بازم نمی دونست چرا ولی فلاسفه یونان باستان می گفتند کهربا روح داره که می تونه چیزی رو حرکت بده! خب بیچاره ها حق هم داشتند شاید اگه ماکسول هم اون موقع زندگی می کرد همین حرف رو میزد! بعد که یه دو سه هزار سالی گذشت تا یه بابایی به اسم گیلبرت اومد گفت نه بابا این به خاطر اینه که کهربا در اثر اصطکاک با بعضی از مواد می تونه باردار بشه و خرده کاه رو جذب کنن. تا اینجا هیچ خبری از بار متحرک نبود و فقط بار ساکن مورد توجه بود تا اینکه تو اوائل قرن هجدهم بنجامین فرانکلین گفت الکتریسیته می تونه جاری بشه و در اینجا بود که مدار الکتریکی متولد شد چون ذره ی باردار فقط تو مسیر بسته می تونه دور بزنه. حدود صد سال بعد در سال 1831 مایکل فارادی تئوری تولید جریان الکتریکی بوسیله ی تغییر میدان مغناطیسی رو ارائه کرد و چند سال بعد ژنراتورها ساخته شدند. از همین جا بود که بشر تصمیم گرفت الکترون ها رو به شکلهای مختلف تو مسیرهای مختلف (مدار) به گردش دربیاره و همش تقصیر فارادی بود !!!!
تا اینجا هم تا پنجاه شصت سال همه چیز به خوبی و خوشی! پیش می رفت ولی در اواخر صده ی نوزدهم بود که یک روز آقای ادیسون لامپ خلا رو کشف کردند و دانش الکترونیک متولد شد. این اختراع مفید به سرعت منجر به ساخت تقویت کننده و فرستنده های رادیویی شد. بازهم تا چهل پنجاه سال مهندسان الکترونیک سرشون به لامپ های خلا گرم بود و برای خودشون با این لامپ ها انواع و اقسام مدارات آنالوگ و دیجیتال از آمپلی فایر صوتی گرفته تا ماشین حساب های بزرگ و کامپیوتر رو ساخته بودند. اولین کامپیوترشون انیاک بود با 30.000 تا لامپ و به اندازه یک ساختمان چند طبقه که قدرتش از ماشین حساب های جیبی شما هم کمتر بود!
این دفعه یه اتفاقی افتاد که تقصیر آزمایشگاه های بل بود که نیمه هادی ها رو به جون هم انداخت و ترانزیستور و دیود و ترایاک و انواع المان های غیرخطی با تولد اولین المان فیزیک حالت جامد (ترانزیستور) اختراع شدند و دنیا برای مهندسان الکترونیک گلستان شد!! لامپ های داغ، شکننده، گران، پرمصرف، حجیم و کم انعطاف جاشون رو به یک سوگلی سه پایه دادند که نه تنها داغ نمی شد و نمی شکست، خیلی کم مصرف و جمع و جور بود. تولد این جانور سه پا اولین انقلاب الکترونیک لقب گرفت ولی انقلاب اول زیاد دوام نداشت چون 10-15 سال بعد از اون دومین انقلاب که اختراع مدار مجتمع (IC) بود صورت گرفت. مدارهایی که قبلا یک بار با لامپ طراحی شده بودند و یک بار با ترانزیستور باز طراحی شدند این بار روی یک تراشه ی سیلیکونی به صورت یک بسته بندی وارد بازار شدند.
یک پرانتز برای جمله ی آخر:
همه ی مدارهایی که با عناصر گسسته ساخته شده بودند بعد از اختراع به صورت مجتمع ساخته نشدند چون اولا سیستم های کاربردی انقدر متنوعند که امکان تولید همه ی آن ها به صورت Package وجود ندارد و ثانیا گاهی ما نیاز به مداری داریم که فقط برای خودمان قابل استفاده است و بنابراین تا حد امکان مدارات مجتمع با کاربرد چند منظوره و به عنوان المان های اساسی تولید شدند و از آن ها در طراحی سیستم های مورد نیاز استفاده شد.
پرانتز بسته!
یه روز یه بابایی اومد گفت حالا که من برای طراحی یک سیستم باید از این همه المان استفاده کنم چقدر خوب می شد اگه یه المان داشتم که این سیستم رو توش جا می دادم!
خب با اینکه المان ها خیلی هاشون به صورت مجتمع و بسته تولید شده بودند ولی بازم این بابا حق داشت!! خب یه وقت می خواست یه مدار کنترلی طراحی کنه باید از چند ده جین المان استفاده می کرد. پس یه بابای دیگه حرفشو گوش کرد و یه المان براش ساخت که باهاش هرکاری که می خواست می تونست بکنه. اسم اون المان میکروکنترلر بود.
ولی میکروکنترلر خام بود باید بهش می گفت که ازش چی می خواد. این کار رو برنامه نویسی برای میکروکنترلر انجام داد و به این ترتیب بود که این المان انقدر محبوب شد که هنوز چیزی جانشین اش نشده و همچنان بعد از حل بسیاری از مسائل به دنبال
مهندسی صنایع
دیباچه: "آیا این بهترین روش است؟" این سؤالی است که فکر یک مهندس صنایع را دائماً به خود مشغول میکند تا به این وسیله بهترین راه را برای تولید محصول و حل مسائل و مشکلات یک واحد صنعتی یا خدماتی پیدا کند. در واقع فارغالتحصیل این رشته تلاش میکند تا با یک نگرش سازمان یافته، مسائل و مشکلات کارخانه را تحلیل کرده و به گونهای عمل کند که با حداقل ورودی مواد، حداکثر خروجی را داشته باشد. زیرا امکان دارد که طراحان یک واحد صنعتی وقتی مشغول طراحی میشوند به مسائل اقتصادی، افزایش بهرهوری و سایر مسائل توجه کافی نداشته باشند، اما یک مهندس صنایع هنگام برنامهریزی برای اداره کارخانهای که دارای کارگران زیاد و ماشین آلات بسیار است برای مثال به این مسأله توجه میکند که چگونه میتوان بیکاری ماشینآلات را به حداقل رساند و از نیروی انسانی نیز بهترین استفاده را کرد و در ضمن محصول کارخانه کمترین ضایعات را داشته و نگهداری و تعمیرات ماشینآلات نیز به بهترین نحو انجام بگیرد. این رشته در دوره کارشناسی دارای چهار گرایش تولید صنعتی ، تحلیل سیستمها، تکنولوژی صنعتی و ایمنی صنعتی است. گرایش تولید صنعتی گرایش تولید صنعتی فن بهکارگیری مهارتهای تکنیکی ـ اقتصادی و استفاده مؤثر و نظامیافته از نیروی انسانی، زمان، ماشینآلات، ساختمان و مواد به منظور تولید کالا با کیفیت مطلوب میباشد. در واقع هدف این گرایش تربیت مدیران تولید واحدهای صنعتی است.
درسهای این رشته در طول تحصیل :
دروس مشترک در گرایشهای مختلف مهندسی صنایع:
ریاضی، معادلاتدیفرانسیل، برنامهنویسی کامپیوتر، محاسبات عددی، فیزیک ، شیمی عمومی ، مبانی مهندسی برق ، اقتصاد مهندسی، نقشهکشی صنعتی ، استاتیک، مقاومت مصالح، علم مواد، اقتصاد عمومی ، اصول حسابداری و هزینهیابی، ارزیابی کار و زمان، طرحریزی واحدهای صنعتی، برنامهریزی و کنترل تولید، موجودیها ، کنترل پروژه، کنترل کیفیت آماری، تحقیق در عملیات ، روشهای تولید ، تئوری احتمالات و کاربردهای آن، آمار مهندسی، آزمایشگاه اندازهگیری دقیق، کارگاه ماشینابزار ، کارگاه عمومی جوش، کارگاه ریختهگری.
دروس تخصصی گرایش تولید صنعتی :
زبان تخصصی، پروژه طراحی ایجاد صنایع، مهندسی فاکتورهای انسانی، برنامهریزی تولید، برنامهریزی و کنترل تولید و موجودیها ، کاربرد کامپیوتر در مهندسی صنایع، برنامهریزی نگهداری و تعمیرات، اصول مدیریت و تئوری سازمان، پروژه، کارآموزی.
گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها
گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها تا حدودی جنبه نرمافزاری دارد و بیشتر به ارائه راهکار سیستماتیک میپردازد. در واقع هدف این گرایش تربیت کارشناسانی است که بتوانند با بهرهگیری از روشهای جدید و سیستماتیک و مدلهای ریاضی مسائل واحدهای صنعتی بزرگ را تجزیه و تحلیل نموده و بیشترین رهنمودها را برای استفاده از منابع موجود در عملکرد اجزاء تشکیل سیستم ارائه بدهند.
دروس تخصصی گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها:
زبان تخصصی، برنامهریزی حمل و نقل، اصول شبیهسازی، تحلیل سیستمها، کاربرد کامپیوتر در مهندسی صنایع، پروژه پایانی، اصول مدیریت و تئوری سازمان، کارآموزی، سیستمهای اطلاعاتی و کنترل مدیریت .
گرایش تکنولوژی صنعتی:
گرایش تکنولوژی صنعتی نسبت به گرایشهای تولید صنعتی و تحلیل سیستمها فنیتر بوده و به مهندسی مکانیک نزدیکتر میباشد. هدف این گرایش تربیت تکنولوژیستهای کارخانه است.
دروس تخصصی گرایش تکنولوژی صنعتی:
ماشینهای افزار ، قید و بندها (جیک و فیکسچر)، طراحی قالب ، کنترل عددی، مونتاژ مکانیکی، عملیات حرارتی، زبان تخصصی، پروژه.
گرایش ایمنی:
صنعتی گرایش ایمنی صنعتی به مسائل مشکلساز در صنعت از لحاظ ایمنی میپردازد؛ یعنی تلاش میکند تا با اجرای دستورالعملها از خطرات احتمالی جلوگیری کند و در صورت بروز مشکل یا خطری، راهی برای رفع آن پیدا نماید. از جمله این مسائل میتوان به کورهها یا آلودگی هوا اشاره نمود.
دروس تخصصی گرایش ایمنی:
ایمنی در برق، اعلام و اطفاء حریق، دیگها و ظروف تحت فشار، عوامل شیمیایی محیط کار، عوامل فیزیکی محیط کار، حفاظت صنعتی (ایمنی صنعتی)، مهندسی احتراق، گازرسانی.
تواناییهای لازم :
این رشته ارتباط نزدیکی با مدیریت دارد و دانشجوی آن باید تواناییهای مدیریتی داشته و قدرت تحلیل و درک بالایی داشته باشد. دانشجویان رشته مهندسی صنایع باید در دو درس ریاضی و فیزیک قوی باشند. بخصوص در درس ریاضیات جدید که آمار و احتمالات این درس تا حدی به مهندسی صنایع مربوط میشود. همچنین یک دانشجوی مهندسی صنایع باید از خلاقیت و نوآوری برخوردار باشد.
موقعیت شغلی در ایران :
این رشته در چند سال اخیر جایگاه خود را یافته است و اکثر مسؤولان و متخصصان نیز به این موضوع واقف شدهاند که جامعه نیاز بسیاری به تخصص فارغالتحصیلان این رشته دارد. چرا که رشته مهندسی صنایع افراد را برای مدیریت پرورش میدهد و بهترین و نزدیکترین رشته به کارهای مدیریتی و برنامهریزی و اداره امور است و اگر قرار باشد برای مدیریت بخش تولید یک واحد صنعتی بین مهندس مکانیک، برق و صنایع که دارای شرایط مساوی هستند، یک نفر را انتخاب کرد، مهندس صنایع اولویت اول را دارد. بنابراین این رشته از نظر بازار کار مشکلی ندارد.
لجستیک چیست؟
لجستیک یک سیستم جامع نگر است که اهتمام آن در نظر گرفتن راه حل بهینه برای رسیدن به مقصود است. یعنی همه ابزار ها را در دسترس قرار می دهد و آنگاه با توجه به موقعیت تصمیم می گیرد که ازچه روش و ابزاری استفاده کند. لجستیک به عنوان یک روش کلی دید خود را به پهنه ای وسیع تر می گستراند و از بالا دست به قضایا می نگرد و تصمیم می گیرد که چه فرایندی انجام شود و یک مدیریت دست بالا است.
درصنایع تولیدی یا خدماتی ،هدف یا رسالت کلی به نوعی دستیابی به رضایت مشتری عنوان می شود. در حقیقت این رضایت مشتری است که باعث دستیابی سازمان به سود می شود.
اولین فرایندی که در تعریف لجستیک مهم به نظر می رسد شامل برنامه ریزی اجرا وکنترل می باشد
اهمیت اقتصادی لجستیک:
روند رو به رشد جمعیت و به تبع آن رشد تقاضا باعث شکلگیری بازارهای فروش کالا و همینطور مراکز عرضه خدمات و کالاها شده است.
توزیع کالاها از مبدأ تولید تا رسیدن به دست مصرفکننده نهایی به عنوان یک جزء مهم از تولید ناخالص ملی کشورها مبدل شده است. با توجه به این مهم، فعالیتهای لجستیکی بر میزان نرخ تورم، نرخ بهرهوری، نرخ سود و هزینههای مربوط به انرژی و دیگر خصوصیات اقتصادی تأثیرگذار است.
مدیران مؤسسات تولیدی و صنعتی و همینطور سازمانهای خدماتی بر این باورند که سیستم لجستیک چیزی فراتر از مجموعهای از کارکردها و وظایف گسسته است. مفهوم کارآمدی که طبق آن نیازمندیهای مشتری بایستی به مقدار مناسب، در مکان مناسب و زمان مناسب به دست مشتری رسانده شود، تأثیر گسترده و عمیقی بر تعادل مؤسسات به صورت کلی و همینطور سیستم اقتصادی در سطح ملی و بینالمللی گذاشته است.
تعریف لجستیک از نگاه انجمن مدیریت لجستیک (CLM):
"لجستیک بخشی از فرآیند زنجیره عرضه است به طوریکه جریان مؤثر و کارای انبارش کالاها، خدمات و اطلاعات وابسته به آنها را از نقطه شروع تا نقطه مصرف به منظور برآورده نمودن نیازمندیهای مشتری برنامهریزی، اجراء و کنترل مینماید."
۳ویژگی اساسی لجستیک:
1 . صرفه جویی های هنگفت در هزینه ها
2 . کسب رضایت مشتری وافزایش فروش
3 . عامل موثر در کسب برتری رقابتی در بازار
محققین لجستیک را علمی چند رشته ای که ترکیب مهندسی ،اقتصاد و تئوری سازمان می باشد قلمداد می کنند. بطوری که در امور خرید،برنامه ریزی ،تولید،بازاریابی و... نقش اساسی بازی می کند.
مدیریت زنجیره تامین داراى سه فرآیند عمده است که عبارتاند از:
1)مدیریت اطلاعات
2)مدیریت لجستیک
3)مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT)
مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات براى همگان بدیهى است . گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث مىشود تا فرآیندها موثرتر و کاراتر گشته و مدیریت آنها آسانتر گردد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهاى در سرعت، دقت، کیفیت و جنبههاى دیگر وجود داشته باشد. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگى بیشتر در زنجیره خواهد شد.
مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستم هاى تولیدىموضوع لجستیک بخش فیزیکى زنجیره تامین را در بر مى گیرد. این بخش که کلیه فعالیتهاى فیزیکى از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایى شامل فعالیتهاى حمل و نقل، انباردارى، زمانبندى تولید و... را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعالیتهاى زنجیره تامین را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهاى زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتیبان آن براى بهبود در فعالیتها هستند.
مدیریت روابط: مدیریت روابط ، تاثیر شگرفی بر همه ی زمینه های زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد . بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره ی تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات وتوقعات و نتیجه رفتارهایی است که بین طرفین در گیر در زنجیره به وقوع می پیوندد. علاوه بر این ، مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است به گونه ای که شرکا اعتماد متقابل به قابلیتها وعملیات یکدیگر داشته باشند. کوتاه سخن اینکه در توسعه هر زنجیره تامین یکپارچه ، توسعه اطمینان واعتماد در میان شرکا وطرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی ومهم برای نیل به موفقیت است.
لجستیک تجاری:
همکاری سازمانهای بزرگ یا بازارهای بین المللی باعث احساس نیاز به لجستیک جهانی وشبکه لجستیک جهانی شده اند.
تعریف لجستیک از نگاه انجمن مدیریت لجستیک :
لجستیک فرایند برنامه ریزی ،اجرا و کنترل موثر وکارایی جریان وانبارش کالاها وخدمات واطلاعات وابسته به آنها از نقطه ی شروع تا نقطه ی مصرف به منظور برآوردن احتیاجات مشتری می باشد.گستره لجستیک وابسته به 2 مفهوم نقطه مصرف ونقطه شروع می باشد. لجستیک مدیریتی جامع است که بر کلیه سیستم های تولیدی احاطه داشته وکلیه ی فعالیت های یک شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد به عبارت بهتر لجستیک بر تمام فعالیت های عملیاتی یک شرکت یا مجموعه ای از شرکت ها که هدف مشترکی را دنبال می کنند تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم دارد. این هدف مشترک برای شبکه شرکت ها می تواند همان برآورده کردن نیازهای مشتری باشد.
منبع مقاله : http://hu-ie.com