the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

قاطعیت چیست و چگونه آن را در خود تقویت کنیم؟

 قاطعیت چیست و چگونه آن را در خود تقویت کنیم؟


قاطعیت یکی از مهارتهای انسانی است که هر مدیری باید از آن بهره مند باشد. البته قاطعیت را نباید با پرخاشگری و ترساندن دیگران از خود اشتباه گرفت.

 تعریف قاطعیت،

 مراحل اعمال قاطعیت،

 کارکردهای قاطعیت،

 حقوق انسانی و قاطعیت،

 و زمان قاطعیت

 مباحث این مقاله را تشکیل می دهند



کلیدواژه : قاطعیت ؛ ارتباطات اجتماعی ؛ حقوق فردی ؛ حقوق انسانی ؛ مدیریت قاطعیت




1-مقدمه


قاطعیت یکى از جنبه هاى قابل اصلاح ارتباط میان افراد است. این مهارت مى تواند افراد را در برخورد با همکاران بالادست و زیردست بسیار یارى دهد. به اعتقاد لازاروس قاطعیت داراى چهار مؤلفه است:


1.رد تقاضا
2.جلب محبت دیگران و مطرح کردن درخواست هاى خود
3.ابراز احساسات مثبت و منفى
4.شروع، ادامه و خاتمه گفت وگوها



2-تعریف قاطعیت


به اعتقاد کیت دیویس قاطعیت فرایند بیان احساسات، درخواست تغییرات، دادن و دریافت کردن بازخور صادقانه است . لنج و جاکوبسکى معتقدند قاطعیت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خویش به نحوى مناسب، مستقیم و صادقانه به صورتى که حقوق دیگران زیرپا گذاشته نشود .قاطعیت با درک و پذیرش اینکه هر فردى حق انتخاب و کنترل زندگى خود را دارد آغاز مى شود. قاطعیت به معناى بهره کشى از دیگران نیست، بلکه به معناى محافظت از خود و منابع خود است .هر تعریفى که از قاطعیت موردقبول قرارگیرد باید در آن بر رعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تأکید و میان گرفتن حقوق خود و پایمال کردن حقوق دیگران تمایز قایل شد.



3-مراحل اعمال قاطعیت


براى نشان دادن قاطعیت در یک وضع خاص لازم است پنج مرحله طى شود. هنگام روبرو شدن با یک وضع تحمل نکردنى
1.آن وضع را بطور عینى توصیف مى کنند
2.واکنش عاطفى نشان مى دهند
3.با وضع دیگران همدلى مى کنند
4.سپس آنها بدیل هایى براى حل مسأله ارائه مى کنند
پیامدهاى (مثبت و منفى) که ایجاد خواهد شد را بازگو مى کنند البته طى کردن این پنج مرحله ممکن است در تمام شرایط لازم نباشد. از این پنج مرحله گاهى تنها توصیف وضع موجود و ارائه راه حل ضرورت دارد. بکارگیرى دیگر مراحل این فرایند به اهمیت مشکل و روابط بین افراد بستگى دارد.



4-کارکردهای قاطعیت


مهارت قاطعیت به فراخور موقعیت چند هدف را برآورده مى سازد. به طور کلى استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک مى کند که :
•جلو پایمال شدن حقوق خود را بگیرد.
•تقاضاهاى نامعقول دیگران را رد کند.
•بتواند از دیگران درخواست هاى معقولى داشته باشد.
• با مخالفت هاى نامعقول دیگران، برخورد درست و مؤثرى بکند.
•حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد.
•رفتار دیگران را در برابر خود تغییردهد.
•از رفتارهاى پرخاشگرانه غیرضرورى خوددارى کند.
•در هر موردى موضع خود را با اعتمادبه نفس و آزادانه مطرح سازد



5-حقوق انسانى و قاطعیت


در بحث قاطعیت اعتقاد بر آن است که هر فردى داراى حقوق انسانى است که باید مورد احترام باشد. برخى از این حقوق به ترتیب زیر است:
1.حق بیان اندیشه ها و دیدگاه ها، اگرچه با عقاید دیگران مغایر باشد
2.حق ابراز احساسات و پذیرش مسئولیت ابراز آنها
3.حق تغییر عقیده و عذرخواهى نکردن در این باره
4.حق اشتباه کردن و داشتن مسئولیت در قبال آن
5.حق «نه» گفتن
6.حق دادن پاسخ مثبت به دیگران
7.حق گفتن «نمى دانید»
8.حق گفتن «متوجه نمى شوند»
9.حق تقاضا کردن آنچه که مى خواهید
10. حق مورداحترام بودن و به دیگران احترام گذاشتن
11. حق استدلال کردن
12.حق شنیده شدن سخنانتان و جدى تلقى کردن آن از سوى دیگران



6- زمان قاطعیت


نداشتن قاطعیت، دست کم در سه موقعیت بهتر از قاطعیت است
1.وقتى احساس کنید طرف مقابل در مخمصه افتاده است. به طور مثال وقتى در رستوران شلوغى هستید و مى دانید که پیشخدمت این رستوران تازه کار است، مى توانید برخى از ضعف هاى او را نادیده بگیرید (او به کسى که بعد از شما آمده زودتر رسیدگى مى کند). در این حالت نباید قاطعیت نشان داد، زیرا او قصد پایمال کردن حق شما را نداشته است. نشان دادن قاطعیت، استرس او را بى مورد مى افزاید. در این حالت ممکن است به مشکلاتى که میان شما و او وجود دارد به طور موقت بى اعتنایى کنید.
2.هنگام تعامل با شخص بسیار حساس، هرگاه احساس مى کنید قاطعیت شما موجب گریه کردن یا حمله شخص به شما مى شود، بهتر است قاطعیت نشان ندهید، بویژه اگر این «اولین و آخرین برخورد» شما با وى باشد.
3.هنگامى که متوجه اشتباه خود شده اید. براى مثال پس از ارتکاب به تخلفات رانندگى، بهتر است در برابر مأمور پلیس قاطعیت نشان ندهید. در این وضع معذرت خواهى بهترین راه حل است. به جاى اینکه درصدد اصلاح یا توجیه عمل خود برآیید با کمال خونسردى به اشتباه خود اعتراف کنید. باید درنظر داشت که همیشه نداشتن قاطعیت مناسب نیست. به طور معمول نداشتن قاطعیت مستمر، ناگهان به پرخاشگرى مبدل مى شود و فرد احساس مى کند دیگر طاقت ندارد مورد سوءاستفاده قرارگیرد و دیگران او را نادیده بگیرند. بنابراین، بهتر است از همان ابتداى تعامل اجتماعى قاطعیت نشان دهید.
هنگامى که با افراد سلطه جو و اصلاح نشدنى مواجه هستید. گاهى با افرادى مواجه هستید که کنار آمدن با آنها دشوار است. کم ترین مقدار قاطعیت در برابر این اشخاص در هر زمان و مکان، واکنش هاى منفى آنان را درپى دارد. برخى از افراد به قدرى رفتارشان ناخوشایند است که ارزش برخورد کردن با آنها وجود ندارد و گاه سودى که عاید مى شود در مقایسه با ارزش ناراحتى که از آن ناشى مى شود، بسیار کمتر است


7-نتیجه گیرى


قاطعیت موهبتى مرموز و عجیب نیست، که برخى از آن برخوردار و برخى از آن بى بهره باشند، بلکه مجموعه اى از مهارت هاست که هر کسى از راه تمرین مى تواند به آن دست یابد. مهیج ترین جنبه قاطعیت آن است که پس از کسب این مهارت، ناگهان متوجه مى شوید مى توانید بدون هرگونه احساس گناهى «نه» بگویید. خواسته هاى خود را به طور مستقیم مطرح کنید، و راحت تر با دیگران ارتباط برقرار سازید. از همه مهم تر آنکه اعتماد به نفس را به شدت بالا مى برد. قاطعیت با افزایش برابرى در روابط میان افراد، این امکان را براى فرد فراهم مى کند با رعایت منافع خود روى پاى خویش بایستد و بدون اضطراب و تشویش بى مورد به راحتى احساسات صادقانه خود را ابراز کند و حق و حقوق شخصى خود را بدون انکار حق دیگران مطالبه کند. پرخاشگرى و قاطعیت مفاهیمى هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته مى شوند. اما قاطعیت نه تنها به معناى پایمال کردن حقوق دیگران نیست، بلکه حقوق همه افراد محترم شناخته مى شود. قاطعیت وسیله اى ارزشمند براى رسیدن به اعتماد به نفس و کنترل خویش است.

با تشکر از مهندسی که مطلبی به این پر محتوایی را برایمان نوشتند ولی نامشان را نه!!! (دستشان درد نکند)

درس هایی از مدیران بزرگ

درس هایی از مدیران بزرگ



پنج درس از جان چمبرز(مدیر عامل سیسکو) درباره مدیریت ارشد
1. مشتری را در کانون فرهنگ سازمانی خود جای دهید . درآمد کارکنان سیسکو رابطه مستقیم با میزان خشنودی مشتری دارد.

2. به یکایک کارکنان اختیار دهید . بهره وری بالا می رود و ماندگاری افراد بهتر می شود .

3. با تحول ، شکوفا شوید .

4. کار تیمی نیاز به ارتباط دو جانبه و اعتماد متقابل دارد.

5. مشارکت نیرومند بسازید . تاکید رهبری سازمانی در این دهه ، بر گسترش درونی تملک های موثر ، و ایجاد نوعی همزیستی بنگاه ها در چارچوب مشارکت در یک مدل افقی است .

 



· پنج درس از جرگن شرمپ ( مدیر عامل دیملر کرایسلر) درباره مدیریت ادغام های بسیار کلان

1. مواظب باشید خطرات تساهل بیش از حد باشید .

2. از همان اول کار، موضوعات ناخوشآیند را یه میان آورید .

3.بسیار بهتر است سریع کارکنید ، وگه گاه مرتکب اشتباهی هم بشوید ، تا این که لخت باشید .

4. وقتی هوای تغییر از سر افراد بیفتد ، خیلی بیش تر در برابر آن ایستادگی می کنند ، تا هنگامی که انتظارش را دارند.

5. روراست باشید ، چون می دانید چه چیزی روح کارکنان را تازه می کند ؟ صداقت. جداً می گویم . منظورم این است که هیچ کس در این دنیا انتظار صداقت ندارد.

 



· پنج درس از سانفورد ویل ( کی از دو مدیر عامل سیتی گروپ ) درباره پیروزی ادغام

1. در ادغام ، بیش از حالت عادی ، در تصمیم گیری شتاب کنید. این موجب می شود افراد خوب را از دست ندهید و در عین حال ، همگان پیام شما را دریافت کنند.

2. طرف مقابل و افراد آن را محترم دارید . با افراد صحبت کنید ، در دسترس باشید ، به پرسش های آنان پاسخ دهید . اگر افراد به این باور برسند که کار شما در جهت خلق یک سازمان کارامدتر با رشد سریع تر است ، گمان می کنم خیلی بیش تر مایل باشند خود را برای تغییرات آینده آماده کنند.

3. از اختیار خرید سهام و امتیازهای مشابه برای تشویق کارکنان به مالکیت کمک گیرید تا همه خود را جزیی از سازمان جدید به شمار آورند.

4. وقتی می خواهید درباره افراد تصمیم بگیرید با آن ها روراست باشید . بسیار مهم است که صداقت به خرج دهید و از همان اول کار ، تصمیم خود را اعلام کنید .

5. همسران را وارد موضوع کنید... این کار ، نوعی احساس خانوادگی پدید می آورد ... هر چه آن ها درباره استراتژی شما ، و درباره این که شرکت چه می خواهد بکند و دنبال چه هدفی است بیش تر بدانند ، به گمان من پشتیبانی بیش تری از کل خانواده به دست می آید.

 



· پنج درس از تینا براون( مدیر و سردبیر مجله (Talk درباره بازاریابی
1. به ذوق خود اعتماد کنید . من به همه گوش می دهم ... اما معمولاً به خود بر می گردم ، و می کوشم با فکر اولم ارتباط برقرار کنم .

2. هویت دیداری نیرومند داشته باشید ... کنار هم گذاشتن خرده ریز این و آن ، دردی دوا نمی کند.

3. مهمانی بدهید . در آغاز نشر یک مجله جدید ، هرچه کار بشود کم است . دنیا بزرگ است . باید با آدم های زیادی ارتباط برقرار کنید .

4. در هزینه کردن و در بسته بندی کالا متفاوت باشید . ظرفیت های جدید پیدا کنید . اگر سرمایه ندارید باید مایه داشته باشید .

5. از ظرفیت های موجود خود به شیوه متفاوت بهره گیرید . مثلاً از نویسنده ها ... راهش این است که ببینید چه چیزی آن ها را سر ذوق می آورد ... چنان برخورد کنید که حس کنند می توانند درباره مطلب بنویسند که تا حالا نمی توانسته اند.

 



·
پنج درس از کوین رابرتس ( مدیر عامل ساعتچی اند ساعتچی) درباره تبلیغ در شبکه جهانی

1. یادتان باشد هیچ رسانه ای جانشین دیگری نشده . صحبت یا این یا آن نیست . روزنامه و رادیو با آمدن تلویزیون از میدان به در نشدند ، تلویزیون هم با آمدن اینترنت به در نخواهد شد .

2. بنگاه های بزرگ حرف از ایجاد رابطه می زنند ، نه فقط انتقال اطلاعات ، تبلیغ در اینترنت باید افسونگر و احساس برانگیز باشد .

3. بنگاه های تبلیغات اینترنتی و بنگاه های سنتی باید به کاری بپردازد که در آن خبره اند . آن ها باید تا مرحله نامزدی جلو بروند؛ اما ازدواج نکنند.

4. از بچه هایی که به دات کام ها پناهنده شدند با آغوش باز استقبال کنید . آن ها زخمی ، اما هوشیارتربر می گردند.

5. این قدر دنبال فناوری نباشید ، شیفته اندیشه باشید . حرف الف نماینده الکترونیک نیست ، نماینده احساس است.

 



· پنج درس از مایکل دل(مدیر عامل دل کامپیوتر) در ترقی صنعت خودرو

1. برای کاهش هزینه ارتباطات میان قطعه آوران ، تولید کنندگان ، و نمایندگی های فروش ، از اینترنت کمک بگیرید.

2. عملیات فرعی را به بنگاه های دیگر واگذار کنید .

3. تحول را شتاب دهید ، کارکنان را آماده پذیرش تغیر کنید.

4. دادوستد از راه اینترنت را آزمایش کنید . ببینید هر گاه مشتریان ، از راه هایی که تا کنون سابقه نداشته اطلاعات مورد نیازشان را به دست آورند ، چه پیش می آید.

5. با کاهش دادن موجودی و دارایی های دیگر ، ببینید چه سرمایه ای آزاد می شود ، توجه کنید که با آن چه می توان کرد.

 



· پنج درس از جف بزوس( بنیانگذار و مدیر عامل بنگاه آمازون دات کام) درباره مدیریت زمان در جهان پرهیاهو

1. سه شنبه ها و پنچ شنبه ها جلسه نگذارید . فقط به کارهای خودتان برسید .

2. روزمره گی را بشکنید . به مغازه ها سر بزنید . پایگاه اینترنتی خود را وارسی کنید . از روی داده های ناگهانی پند بگیرید .

3. تند کار کنید ، کژی ها را بعداً پیرایش نمایید . تنها لغزش مرگبار در اینترنت ، کند بودن است .

4. برای آگاهی از خواسته های مشتریان ، از رایانامه زیاد بهره بگیرید .

5. برای سپاس از دیگران وقت بگذارید . این ، هیچ گاه فوری ترین کار شما نیست ، اما در درازمدت ممکن است خیلی مهم باشد.

 



· پنج درس از تام فرستون ( مدیر عامل MTV Network ) درباره شکار جوانان گریزپا

1. بازار پژوهی کلید کار است . آن چه در توان دارید انجام دهید .

2. دنبال نسلی که بزرگ شده راه نیفتید . پیش باز آیندگان بروید.

3. کارکنان جوان پرورش دهید که از جان و دل به کار علاقمند باشند .

4. محیط کار را با نشاط کنید ، تا راه ایده ها از پایین به بالا باز شود.

5. خواست جوانان آمریکایی و آلمانی و چینی ، متفاوت است . به سلیقه های محلی بپردازید

 

.

· پنج درس از امیلی وودز( مدیر عامل J. CREW ) برای دوام در بازار شلوغ

1. مشکل مشتری را حل کنید : ما اولین کسی بودیم که لباس شنای دو تکه را از نظر اندازه جداگانه به فروش گذاشتیم . من خودم هنگام بلوغ همیشه با این مشکل روبه رو بودم.

2. از پیروزی یک کالا عنان از کف ندهید ، باعث سرگردانی می شود . حتماً دوست ندارید بعد از یک سال با انبوهی از پوشاک یک رنگ ، دست به گریبان باشید .

3. از پوشاک کلاسیک رو نگردانید - آن ها را از نو اختراع کنید . برای نمونه ، ما سال هاست پالتو ضخیم و بلند را با پارچه ها و رنگ های جدید عرضه می کنیم .

4. با افراد معتمد کار کنید . حجم کار وقتی از اندازه معینی گذشت دیگر نمی توان پای هر برگی را شخصاً امضا کرد.

5. به روز باشید . مطالب به دردخور بخوانید ، فیلم به دردخور ببینید، به موسیقی به دردخور گوش دهید ، وبا جوان ترها دم خور باشید

 

 

موهندیس من‘نئن اللرئ آغریماسین کئ بو یازئنئ بئزئم بلاگا گوئندریبلر

مبعث

سلام

خدایا ممنون از کاری که چند صد سال پیش تو روزی مثل فردا واسمون کردی. کمکمون کن کاری نکنیم که لایق کارهای تو نباشیم

پیشاپیش عیدتان مبارک. (اولویت اول با 43 تا بهمنی میباشد )

خوب

به قول گوگوجی:

MIG MIG

یه قسمتی میخام اضافه کنم رو بلاگمون که خاستم نظزتونو بدونم

قسمتی با عنوان " چیک چیک " که شامل موارد زیر باشه ( البته این اسم پیشنهاد منه و شما هم میتونید اسم های مورد نظرتونو بگید تا تصمیم بگیریم) - ( در ضمن یادم رفت تو پرانتز قبلی بگم که: " چیک چیک " نام آوای شاتر دوربین میباشد)

بله.

در نظر دارم در این قسمت همه بهمنی ها عکسهایی رو که با موبایل خودشون یا خانوادشون گرفتن و دوست دارن تو بلاگ باشه رو آپ کنن تو این قسمت و همه ببینیمشون.

چطور؟

راهش رو در صورتی که اکثریت موافق باشن, بعدا میگم

ولی تا همین حد بگم که:

دو راه داره

1. خودتون رو اینترنت آپش کنین و بعد آدرسش رو واسمون تو نظرات بذارین ( که راهش رو هم مینویسم که چطور آپش کنین)

2. عکس رو واسم بلوتوث کنین تا خودم آپش کنم و بزنم رو بلاگ

(البته راه دوم کمی طولانی تر میباشد و در صورت نیاز به سرعت, توصیه نمیشود!)

حالا اگه موافقین رو نظرات بکیلیکید و اوکی دهید.

اوکی؟

دوباره به قول گوگوجی:

MIG MIG

 

امید وارم عید رو خوش بگذرونین و جای من رو هم بخالیید (منظور از "بخالیید" خالی کنید میباشد)