the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

به نام خدا ی مهربون همه ی بهمنی ها

با تلاشهای مستمر و پیگیرانه بچه ها در پی رزرو کلاس برای فردا و نیاز به داشتن معرفی نامه از حراست وقتی که با بچه ها به حراست پیام نور رفتیم و آماده ورود به اتاق شدیم...
خوب...
بگین خوب!!!
 با درهای بسته (به دلیل تمام شدن وقت اداری) مواجه شدیم و قرار شد که فردا صبح جهت گرفتن نامه اقدام کنیم و ممکنه به همین دلیل فردا کلاس با کمی تاخیر برگزار بشه مثلا 8 و 35 دقیقه و 3 ثانیه
والبته ممکن هم هست به دلیل عدم موافقت حراست کلاس برگزار نشود و مجبوربه استفاده دزدکی از کلاسا باشیم که امیدوارم گندش در نیاد.

خدای نکرده رو بخش نظرات کیلیک نکنین و یه نظری بدینا

نظرات 160 + ارسال نظر
آلفرد پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:01 ب.ظ

@ one day you will ask me what I love more... you or my life, and when I will say my life. you will walk away from me without knowing that you are my life.................

آلفرد پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:03 ب.ظ

@ gooftam shayad nadidanet az khaterat dooram kone didam nadidanet faghat mitoone ke koram kone gooftam sedato nashnavam shayad ke az yadam beri didam toogosham joz sedat nistesh sedaye digari nadidano nashnidanet eshghetoo az yadam naboord fagaht doonestam bitoo del par par shoodo goomshodo mord.

چه قدر قشنگ!!!

آلفرد پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:08 ب.ظ

نمی خواهم بمیرم، با که باید گفت؟
کجا باید صدا سر داد؟
در زیر کدامین آسمان،
روی کدامین کوه؟
که در ذرات هستی ره برد توفان این اندوه
که از افلاک عالم بگذرد پژواک این فریاد!
کجا باید صدا سر داد؟

فضا خاموش و در گاه قضا دور است
زمین کر، آسمان کور است
نمی خواهم بمیرم، با که باید گفت؟

اگرزشت و اگر زیبا
اگر دون و اگر والا
من این دنیای فانی را
هزاران بار از آن دنیای باقی دوست تر دارم.

فریدون مشیری

بابا زورت که نکردن که زود باش بیا بمیر الان وقت مردنه ... کاراتو بکن بعد :D:D:D:
اما خب شتریه که جلو در خونه ی همه میخوابه دیگه!!!

آلفرد پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 ب.ظ

پسثه متنت خیلی جالب بود، آدمو به فک وا میداره

اره ... مرسی
من که در حال فکر کردن و تصمیم گرفتنم ... باید تغییر رویه داد!!!

مهندس کپک (kapak) پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:52 ب.ظ

سال 1230
مرد: دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمی شم...
زن: آقا حالا یه غلطی کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده...
مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش...
-- بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه

سال 1280
مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی. تو غلط می کنی. تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها! شکر خورد. دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده...
مرد( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدونه درد می کشمت...
-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه

سال1330
مرد: چی؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بوکونی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کونم...
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ...
مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم. یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کونی...
-- بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه

سال1380
مرد: کجا؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مث جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من... تو رو... می کشم...
زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا).
مرد: من... اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه... نه... نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره...

سال1400
دختر: چی؟ چی گفتی مرتیکه ی ****؟ دارم بهت می گم ماشین بی ماشین. همین که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشینم می خوام. میخوای بری بیرون پیاده برو...
باباه:جیکش در نمی یاد...
زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی. باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه...
-- بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه

خیلی خیلی بامزه بود ...مثل همیشه
پر از خنده!!!

آلفرد جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:49 ب.ظ

age yekio didi ke vaghti dari rad mishi barmigardeo negat mikone bed0on barash mohemi age yekio didi ke vaghti dari miofti barmigardeo ba ajale miad be samtet bed0on barash azizi age yekio didi ke vaghti dari mikhandi barmigarde negat mikone bed0on vasash ghashangi age yekio didi ke vaghti dari gerye mikoni miad bahat ashk mirize bed0on d0ostet dare va age ye vaght yekio didi ke vaghti dari ba yeki dige harf mizani tarket mikone bed0on
asheghete

آلفرد جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:51 ب.ظ

هر وقت دلم برات تنگ میشه میرم و پشت ابرا میشینم و گریه میکنم پس هر وقت دیدی که بارون می یاد بدون که من دلم برات تنگ شده اگه می دونستی که چقدر دوست دارم هیچ گاه برای امدنت.باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من!!

آلفرد جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:51 ب.ظ

): جملات رمانتیک ویژه پیچوندن : - آرزوی من خوشبختی توست، با من باشی یا نباشی فرقی نمیکنه!! - خودم هم نمی دونم چیکار میخوام بکنم.نمیخوام تو به آتیش من بسوزی!!! - تو هم خوشگلی،هم باهوشی،هم زرنگی.. .آدمهایی خیلی بهتر از من گیرت میاد!! - ما مدلهای ذهنیمون با هم فرق میکنه!! هیچ پروسیجری برای تلفیق این دو مدل نداریم!! - تاکید مداوم بر برخی جملات شریعتی:"اگر عشق دوام یابد،به ابتذال میکشد .

بله!!!!!!!!!!!!!!!!
حیف جملات عالی دکتر که اینجا ها به کارش میبرن!!!

آلفرد جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:52 ب.ظ

من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت، در تهاجم با زمان، آتش زدم، کشتم.
من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم.
یک کلام، در جزوه هایم، هیچ ننوشتم.
من ز مقصد ها پی مقصود ها ی پوچ افتادم.
تا تمام خوب ها رفتند و خوبی ماند در یادم.
من به عشق منتظر بودن، همه صبر و قرارم رفت،
بهارم رفت...
عشقم مرد...
یارم رفت...



آلفرد جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:57 ب.ظ

وای وای .......
عجب مسئولی داش این کارگاه ۱!!!!!!!!!!!!!!!!

فوق العاده بود!!!!!!!!!!!با اون قیافش (دید روش خط انداخته بودن)

خدا آخر عاقبت همه بهمنیا رو بخیر کنه!!!!!!!!!!!!!!!!

اینم از برکات دانشگاه پیام نوره ها!!!!!!!۱(که ما رو با این جور آدما همنشین میکنه تا در هنگام برخورد با اراذل و اوباش کم نیاریم)

خدایی راست میگی !!!
جای قمه ها رو روی سرش دیدی؟؟؟؟!!!
والا ببین استادای پیام نور کیان ....

[ بدون نام ] شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 ق.ظ

Daneshmandan Dar Morede Bimarie LOVE goftan : LOVE yek no marizist ke mikrobe an az rahe cheshm varede ghalb mishavad , maraze LOVE in roozha shabahate ziyadi be ADAMS darad , aval shirin , bad doost dashtani , sepas tekrari o khastekonande va dar akhar DOR ANDAKHTANI

واقعا !!!!
عجب دانشمندان عاقل و دانایی بودن!!!

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:09 ب.ظ

در ثنای دانشگاه آزاد:
سپاس و ستایش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید در به دری ، هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایه ضرر ، پس در هر سالی دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب...... از جیب و جان که بر آید ...... کز عهده خرجش به در آید

هیی هیی هیی !!
چه بامزه !!!

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:11 ب.ظ

نباشد مهم ورزش بانوان
که گفته است فردوسی این را عیان:
" ز نیرو بود مرد را راستی "
که او را نگویند چون ماستی!!
ز نیرو بود راستی " مرد " را
نه زن های کم زور دلسرد را!
کِشد گرچه زن، غصه و درد را
ولی هست نیرو فقط مرد را!
بیارد به زن، مشکلاتش فشار
نیاید ورا لیک نیرو به کار


اِ اِ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:13 ب.ظ

شاهدon نیست!....کــــــــه مویی و میانی دارد؟؟

بنــــــــــــده ی طلعت آن باش کـــــــــه on ی دارد!



شاهد on نیست!.... کــــــــــــه pm بفرستد مارا؟

یــــــــــــا کـــــــــــــه از ID بنده نشــــــانی دارد؟



شاهد off است و ز مــــــــو یا ز میانش چه ثمـــر

چون که بی webcam خــــــــــــود روی نهانی دارد!



ای خوش آن دوست که با میل و مسنجـر همه شب

خوشتر از باد صبـــــــــــــا ، نامــــــــــــه رسانی دارد



خرّم آنکس کــــه بــــــــــــــه دور از نظـــــــــر کاربران

بهــــر چت کردن خـــــــــــود دنج مکـــــــــــانی دارد!


آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:16 ب.ظ

سال 2200 پسره از مامانش میپرسه مامان من چه جوری به دنیا اومدم. مامانش جواب میده از اینترنت دانلودت کردم

هیی هیی هیی!!!!!!

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:18 ب.ظ

هرگز متنفر نشو حتی از اون کسی که دوستش داشتی ولی حالا نداری 2) بسیار بخند حتی برای کسی که در بغلش گریه کردی 3) همیشه لبخند بزن حتی به کسی که ازش متنفری 4) نگران نباش حتی اگر دیدی دست رفیقت تو دست دیگریه5) ازدیگران کم انتظار داشته باش 6) ساده زندگی کن7) دوست خوبی داشته باش چون تنها دوسته که برات میمونه

چند تا شون خیلی فاز دادن:
ازدیگران کم انتظار داشته باش : چون وقتی کارت به کارشون بیوفته غالبا جا خالی میدن!!!
دوست خوبی داشته باش چون تنها دوسته که برات میمونه : خفن موافقم !!! اما دوست خوبه که میمونه !!

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:19 ب.ظ

عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری ... دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم خنجری ... من سخاوت دیده ام دل را به هرکس می دهم ... شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده ام

بابا مگه دلت رو از روی زمین پیدا کردی!!!
اما به نظر من هر کسی لیاقت نداره که دل بهش بدی!!!!

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:21 ب.ظ

تبلیغ جدید ایرانسل: . 3کیلو نون خشک بیار یک خط ایرانسل ببر

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:23 ب.ظ

گفتم نرو پرپر میشم گفتی: میخوام رها باشم گفتم: آخه عاشق شدم گفتی:میخوام تنها باشم گفتم: دلم گفتی: بسوز گفتی: یه عمری باز هنوز گفتم: پس عمرم چی میشه گفتی: هدر شد شب و روز گفتم: آخه داغون میشم گفتی: به من خوش میگذره گفتم: بیا چشمام تویی گفتی: آخر کی میخره گفتم: منو جنس میبینی گفتی: آره بی قیمتی گفتم: یه روز کسی بودم با من نکن بی حرمتی گفتم: صدام میمیره باز گفتی: با درد بسوز بساز گفتم : حالا که پیر شدم گفتی: که از تو سیر شدم گفتم: تمنا میکنم

آلفرد شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:37 ب.ظ

سلامممممممممممممممممممممممممممممم به همه ی بهمنیای گل!!!!!
(جواب سلام واجبه هاااااااا)

خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منم الان خیلی خوبم ...(خودمم دلیلشو نمیدونم)

بهمنیا ...........بهمنیا ..............(آره با شماهام)

پیشاپیش نوروز ۸۸ و۸۹ و۹۰و۹۱و...................و چارشنبه سوریو ۱۳بدرو (۱۲ فروردینم روش) تولدمو تولدتونو تولدشونو تو سال جدید به همه بهمنیا و خانواده های گرامیشون تبریک میگم،
(یه وقت فک نکنین که ۶ ماهه به دنیا اومدما!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)
آخه خواستم اولین کسی باشم که این مناسبتارو به بهمنیا تبریک میگه!!!!!!!!!

امیدوارم سال جدید واسه هممون سال سرشار از خوبی ها و خوشی ها باشه.
با آرزوی بهترین آرزو ها واسه بهترین ها(بهمنیا)

سلام سلام ۱۰۰۰ تا سلام!!!
عید شما هم مبارک همه ی اونایی که شما هم گفتی مبارک!!!
حالا تولدت تو فروردینه؟؟!!اگه اره که هم مبارکه هم این که باید شیرینی بدی !!!!
مرسی ممنونیم :
من از طرف همه ی بهمنی ها میگم ایشالا شما هم سال خوبی داشته باشین :D:D:D:

[ بدون نام ] شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:39 ب.ظ

میلاتونو چک کنید همه...

خانوم ها یا اقایون؟؟!؟!!

[ بدون نام ] شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:41 ب.ظ

دوباره بهار میاد و بازهمون حرف همیشه
اکه دل خوشی نباشه هیچ کجا بهار نمیشه
روزای آخر اسفند همه جا صحبت عید
خوش به حال اون دلی که پیش گلها رو سفید...
جدا خوش به حال اون دلی که پیش گلها رو سفیده....
امیدوارم همه پیش گلای زندگیشون رو سفید باشن ما که نشدیم.

ما که رو سفید نشدیم شایدم شدیم و خودمون خبر نداریم !!!
در هر حال اعتماد به نفس داشته باش!!!

SANOBAR یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:31 ب.ظ

ولادت آخرین خورشید رسالت حضرت محمد(ص)وششمین ستاره ولایت بر شما بهمنیهای عزیز مبارکباد...

مرسی عزیزم

بو علی سینا یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:07 ب.ظ

از شما دیگه انتظار نداشتم شما با قیافه ی استاد چی کار دارید نه وجدانی ان همه که به قیافه اش دقت کردید به حرفاش توجه داشتین به خاطر همین به دانشگاه ما میگن پیام نور و به دانشگاه زنجان میگن سراسری و عزیز من الفرد جان تو این زمونه اراذل و اوباش تغییر قیافه دادند بعضی از بچه ژیگولها خیلی اراذلتر هستند و در اخر از روی قیافه قضاوت نکنید

اره خدایی به حرفهاش کلی توجه کردم کلی هم نت برداری کردم!!!
خدایی قیافه ی استاد رو که میدیدم دست و پام یخ میزد و قافیه رو میباختم !!!
اره راست میگی اما من تا حالا ندیدم که توی دانشگاه زنجان یه استاد این شکلی داشته باشن !!!
این به خاطر این حرف ها نیست که به ما میگن پیام نور این به خاطر استاد ها ی باحالشونه!!!
اما خب اره اراذل رو توی هر قیافه ای میشه دید !!!
دیگه شرمنده دیگه!!!!!!!!
نمی خواستم بهمنی ها رو ناراحت کنم اگه این جوری شد شرمنده!!!

بوعلی سینا یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:12 ب.ظ

سلام به کلیه دانشجو ها به ویژه بهمنیها شب چهار شنبه و عید نوروز را پیشاپیش تبریک می گم و از خداوند منان اروزی سلامتی و شادکامی شما را در تمام مراحل زندگی خواهانم

مرسی ۴شنبه سوری و عید شما هم مبارک.
ایشالا که تو هم سال خوبی رو همراه با نمرات ۲۰ داشته باشی!!

۰۰:۰۰ یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:53 ب.ظ

سلام. تو این روزهای شادی فرشته کوچیک ۵ ساله ای هستش که با یه بیماری سخت دست به گریبونه. فرشته کوچیکی که شاید بزرگترین گناهش زیر چشمی نگاه کردن تو بازی قایم باشک باشه. نمی دونم حکمت بعضی از اتفاق ها چیه ولی حتما حکمتی داره.
چندی پیش تو نظری نوشتم که (وای بر دنیا وقتی مادری می گرید.. وای بر دنیا وقتی پدری نمی خوابد.. وای بر دنیا وقتی دل انسانی می گیرد.. وای بر دنیا که همیشه کم داشت. همیشه کم داشت) منظورم همین قضیه بود
التماس ۲آی شدیدی ازتون دارم... فراموش نکنید که اگه فراموش کنید دور از انسانیته
..............................................................................
قیافه که چیزی رو نشون نمی ده مهم باطن افراده یه خورده جا خوردم!!!!!!!!!!!!!!!!!

ای بابا !!!
تو رو خدا منو دیگه تحقیر نکنین دیگه !!!
مردم از خجالت ... شرمنده!!!

همای مستان دوشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:28 ب.ظ

ای شاه بی خیال مست

با توام آیا با منه مسکین حواست هست
روزگاری دامنت میگیرد آه این فقیران تهی دست

تا کنون آیا کنار کودکانت نیمه شب آشفته خفتستی
نه نه تو بی غم و مستی

تا کنون حتی برای تکه نانی پیش فرزندان خود شرمنده بودستی
نه نه تو بی غم و مستی

کجا پای تو تا زانو به گل بودست
کجا چشمانت از بار گناهانت خجل بودست
صدای ناله ی دهقان پیری را که می گرید شنیدستی
نه نه تو بی غم و مستی

همای مستان دوشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:30 ب.ظ


این چه رازیست،که هر بار بهار با عزای دل ما می آید

چرا ؟؟؟!!!!
بابا با بهار که ادم باید تازه بشه پس چرا عزا!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:46 ب.ظ

حالا که نیستی میفهمیم چقدر مهمی تو...
خوش گذشت دیگه...ایشالا قسمت خودت ...نه به این زودیا ها به موقش..

نه بابا این حرف ها چیه ... مهم کدومه
اره خیلی عالی بود ... مرسی ایشالا قسمت همه ی بهمنی ها بشه !!!

[ بدون نام ] دوشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:36 ب.ظ

کجاییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همین جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
بابا شرمنده از وقتی برگشتم سرم خیلی شلوغ پلوغ شده ... واسه همین هم نتونستم بیام یه سری بزنم!!

mar2mak سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:10 ب.ظ

چه کم از بهار داریم ما که زانوی غم بغل گرفته ایم و نشسته ایم
چشم به راه عصای عیسی؟ در حالی که بزرگترین معجزه ی دنیا هستیم خودمان...
به روز شدم....

مردمک خیلی منو تحت تاثیر قرار داد دقیقا توی همین حال و هوا بودم و زانوی غم بغل کرده بودم ... راست میگی چرا چشم به راه عصای عیسی ؟؟!! نمیدونم
اما اینو میدونم که تو راست میگی!!!!

s.s سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 06:53 ب.ظ

مخصوص نرگس جون

سلام جیگر .خوبی؟

طبق معمول هر چی بهت sms می زنم بهت ارسال نمی شه !

خواستم چهار شنبه سوریو بهت تبریک بگم و بگم مواظب باش امشبو جلو آتیش نری آخه میگن جیگر زود می سوزه!

سلام عزیزم !!
مرسی ممنون دستت درد نکنه ... اره بابا پدر این ایرانسل بسوزه انشاالله!!!
مرسی ۴ شنبه سوری تو هم مبارک باشه !!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:16 ق.ظ

پسته چرا دیگه خبری ازت نیس؟
با مارو بی خبر نذار . این وبلاگ بدون یو هیچه ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پس کی میای؟

سلااااااااااااااااااام من اومدم ...
بابا شرمنده چند بار توضیح دادم !!
نه بابا این جوریا هم نیست ... شما بهمنی ها نظر لطفتونه !!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:29 ب.ظ

نه ،خوشبختانه تولدم تو ماه فروردین نیس که بخوام شیرینی بدم و متاسفانه تولدم تو ماه فروردین نیس که شماها بهم کادو تولد بدین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خب مطمئنا من که کادو نمیدادم ولی مطمئنا مجبورت میکردم که شیرینی بدی!!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:34 ب.ظ

بهمنیا ببخشید،خب دیگه چرا میزنید!!!!!!!!!!!!!!!
من از بهمنیا به خاطر ابراز علاقه ی نامناسبم نسبت به مسئول کارگاه ۱ ،شدیدن عذر میخوام و ..................

اینو دیگه باید بهمنی ها بگن ... اما خب بهمنی ها همشون مهربونن!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:36 ب.ظ

منم با یو کاملا موافقم که هر کسی لایق این نیس که بهش دل بست.

همین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

چه جلب !!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:37 ب.ظ

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:38 ب.ظ

دختره از پسره پرسید من خوشگلم؟گفت نه .گفت دوستم داری؟گفت نوچ؟گفت اگه بمیرم برام گریه میکنی؟ گفت اصلا؟دختره چشماش پر از اشک شد. هیچی نگفت:پسره بغلش کرد گفت:تو خوشگل نیستی زیبا ترین هستی.تورودوست ندارم چون عاشقتم. اگه تو بمیری برات گریه نمیکنم چون من هم می میرم

ای بابا ... صحنه های غیر اخلاقی رو حذف کنین دیگه !!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:39 ب.ظ

خیلی سخته که بغض داشته باشی ، اما نخوای کسی بفهمه ... خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ... خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری ... خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن ، جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای ... خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد بفهمی دوست نداره ... خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی ، اما اون بگه : دیگه نمی خوامت

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:40 ب.ظ

به سراغت نیامدم چون روح باران زده شیدای روزهای آشنایی گرفتار تگرگی بی پایان شد و اینگونه سیلا‌ب عشق در مسیر طغیان آمال و آرزوهایم تبدیل به سرابی شد

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:59 ب.ظ

پسته ،میشه به من یه هفته مرخصی بدی ؟؟؟؟؟؟؟

خواستم هم اجازه بگیرم همم به همه اطلاع داده باشم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
میدونم تو این یه هفته ای دلتون واسه آلفرد تنگ میشه ها،ولی چاره چیه!!

آخه ما عین بعضیا(....) بی وفا نیستیم ، که یهو بی خبر بذاریمو بریمو...........
((اصلا منظورم یو نیستیا ،یه موقع فک نکنی یورو میگما،به هیچ وجه من الوجوه با یو نیستما!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!))

خواهشت میشه ... اجازه ی مال ها هم دست شماست !!
ایشالا اردبیل و استارا و سرعین تشریف میبرین دیگه؟؟!!!
منم ایشالا رفتنیم ... البته همه ی ما رفتنی هستیم حالا یکی زود تر یکی دیر تر !!!
خوش بگذره!!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:10 ب.ظ

وای .............................................
نمره های فیزیکم اومد ، اینم افتادم.
خب ،من از دانشگاه پیام گور تشکر میکنم که باعث شد با روحیه ی بالا پا تو وادی تعطیلات نوروزی بذارم و با خوشحالی مضاعف یه هفته برم مرخصی!!!!!!!

همین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نه!!!!!!!!!!!!

پسته چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:07 ب.ظ

بچه ها یه سری به نظر : نظم و انضباط فردی بزنید ببینید که بهمنی ها کولاک کردن !!!

تا کور شود هر انکه نتواند بهمنی ها را ببیند ...

اسپایدرمرد- spidermard چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:10 ب.ظ

خرگوش به آدم‌برفی یک جا کلیدی پشمالو هدیه داد..

فردای آن روز حیوانات جنگل، خرگوش را بخاطر نداشتن دم مسخره می‌کردند!

خیلی متن هایی که میزنی قشنگن .. ادم رو خیلی تکون میدن و به خودش میارن !!!
خیلی وقته که ادمیت از ادم ها دل بریده و فاصله گرفته!!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:31 ب.ظ

اـ اـ اـ مطمئنا یو خیلی زرنگی ..........................................................

مطمئنا تا کادو تولدمو بهم ندین ،از شیرینی اینا خبری نیستا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
هر کسم هر چقدری که پول میده ،آش میخوره((یعنی هر چی کادو بهتر ،شیرینیم بیشتر ))
نتیجه ی اخلاقی : ۱-کادو با شیرینی رابطه ی مستقیم داره
۲ـمطمئنا یو دوس ندارین کسیو که به دستان پر مهرتون واسه کادو گرفتن از یو چشم براهه رو نا امید کنید.
۳ـهمه بهمنیا پول میدن و آش میخورن(اگه آش نخواین من اصلا ناراحت نمیشما،خدایی جدی میگم)

اولا این که یه حس قوی بهم میگه حواسمو جمع کنم : چون:
به احتمال نودو شصت درصد اُس(اسکل)شدم!!!!
دوما این که مطمئنا باید مجانی باشه !!!!
سوما نمیدونم چراها اما من همیشه همه رو ناامید میکنم!!!! (مخصوصا توی روزای تولدشون) هیی هیی هیی هیی!!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:32 ب.ظ

آخه پسته من زیاد بارم نیس که بدونم کجاهاشو باید سانسور کنم ،اگه مطلبیم صحنه داش ،یو خودت به عنوان یه فیلتر عمل کن.به هر حال یو مختاری(منم آلفردم،هههه)
همین!!!!!!!!!!!

چشم !!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:32 ب.ظ

مرسی . منم امیدوارم به همه بهمنیا اللخصوص پسته تعطیلات خوش بگذره.
تو این ۱۰ـ۲۰ روز کتاب متابا تعطیله دیگه ایشالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
(واسه ما که کل ۳۶۵روز سال تعطیله)
نه سرعین نمیریم،میریم ساری.
پسته نکنه خودتون سرعین مشرف میشین؟؟؟؟؟؟(آخه کافر همه را ..........،بنا به ضرب المثل فوق ،این حدسو زدم)
*( آی شلوخ)
از اینکه اجازه دادی برم مرخصی ،مرسی.
به یو ام خوش بگذره!!!!!!!!!!و سوغاتیه آلفردم یادت نره!!!!!!!!!!!!!!!!
ساری سوغاتی نداره ها،اگه داش خدایی میاووردم!
من سوغاتی میخوام.
............................................
*(شلوغ به زبان ترکی =شلوخ)

مرسی ممنونم ...همیشه بهمنی ها به من لطف داشتن و دارن !!!
والا من نمیدونم که تعطیل هست یا نه !!!
والا نه ما سرعین نمیریم ... میریم ....بماند دیگه :D:D:D:D !!!!
اونجایی که منم میرم سوغاتی نداره!!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:33 ب.ظ

چقدرعجیبه که تا مریض نشی کسی برات گل نمی یاره تا گریه نکنی کسی نوازشت نمی کنه تا فریاد نکشی کسی به طرفت برنمی گرده تا قصد رفتن نکنی کسی به دیدنت نمی یاد و تا وقتی نمیری کسی تورو نمی بخشه

موافقم!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:35 ب.ظ

کولاک کردن بهمنیا که چیز جدیدی نیس،بهمنیا همیشه کولاک میکنن.

همین!!!!!!!!!!!!!!

همین!!!!!

آلفرد چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:52 ب.ظ

پسته خواهش میکنم ازت ،اگه کسیو که تو نظم و انظباط....نظر داده رو میشناسی ،به من معرفی کن خواهشا.......

میخوام یکم باهاش صحبت کنم(ازون صحبتا ها)(البته در حدی نیس که لایق صحبت کردن باشه ها،ولی خودت میدونی دیگه ،ما بهمنیا متواضعیم و هوای زیر دستامونم داریم)

البته من خودم حدس میزنم کی از این غلطا میکنه ها (همون که خیلی نایسه، زر میزنه اضافه،...... میخوره تو کاسه،نیناش ناشم بلده!!!!؟؟؟؟؟)ولی میخوام مطمئن شم.
فقط منتظر یه بهانه ام تا برم باهاش گپ بزنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ببین الفرد در شان بهمنی ها نیست که با این جور ادم ها دهن به دهن کنن !!!
بزار هر چی دوست دارن بگن ...
مهم اینه که اونا میدونن که نظراتشون واسه بهمنی ها پشیزی ارزش نداره !!!
به نظر من ماها باید بی خیال شیم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد