the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

ج ۵

من

نظرات 110 + ارسال نظر
علی سنتوری دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:30 ب.ظ

پسر هوس باز آهنگ شعرتون شنیده نمی شه!

جسارت دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:24 ب.ظ

خب پسر هوس باز بهتره اسمت رو عوض کنی و بزاری پسر پاک !!!
نگفتی کی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من تا نفهمم ولت نمی کنم .

-m-.-.-.-.-.-.-k- دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:32 ب.ظ


همیشه فاصله تلخه،ولی امید باقی هست
نگو آسون خداحافظ،تحمل کن یه راهی هست
یه راهی که تو اون شاید پنا ه تازه ای باشه
فقط باور کن امشب میشه بی خورشید فردا شه.......

همیشه فاصله تلخه،ولی امید باقی هست
اره امید باقیست اما به شرط این که خیلی زود ناامیدی جاشو نگیره!!!!

پسر هوس باز سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:32 ق.ظ

همینقدر که من شما و علی سنتوری رو میشناسم کافیه!

شرمنده منظور؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نکنه فکر کردین جسارت منم؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!
اگه اینطوریه باید بگم که سخت در اشتباهین!!!!

tanha41 سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:22 ق.ظ

قدیمها می گفتند ادم شدن چه اسان انسان شدن چه مشکل اما حالا می گویند ادم شدن چه اسان انسان شدن محال است انسانیت برترین ارزوی من است

پسته سه‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:43 ب.ظ

خیلی بده که ادم از دست ادم هایی ناراحت باشه که فکر کنه ....اما .....!!!!!
اما خب همیشه این طوری نیست که من مشکل داشته باشم به قول اون ضرب المثله کوه به کوه نمیرسه اما ادم به ادم میرسه!!!!!!
اهان امروز یه رهاورد دیگه ای هم واسم داشت که اینو بهترین دوستام واسم اثبات کردن اونم اینه که من یه بهمنی نیستم!!!!!!!!!
مرسی از این که منو به طور کامل روشن کردین!!!!

OPERA چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ

چرامردم نمی دانند که لادن اتفاقی نیست؟چرامردم نمی دانند که در چشمان دم جنبانک امروز برق ابهای شط دیروز است؟
چرا مردم نمی دانند که در گلهای ناممکن هواسرد است؟من دراین تاریکی امتداد تربازوهایم رازیر بارانی می بینم که دعاهای نخستین بشرراترکرد
من در این تاریکی.............................

من در این تاریکی ....
میتونم جمله ات رو تموم کنم؟؟!!!! با اجازه
و من در این در این تاریکی مانده ام بی کس و تنها .... تنهای تنها

حجم سبز چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:14 ب.ظ

من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم حرفی از جنس زمان نشنیدم هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود
کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد
هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت
من به اندازه ی یک ابر دلم می گیرد ........................
چیزهایی هم هست لحظه هایی پر اوج .....
باید امشب بروم به سمتی که درختان هماسی پیداست رو به ان وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند...............
باید امشب بروم.

واژه که همواره مرا می خواند باید امشب بروم !!!!!!!!!!!!!!
دمت گرم عالی بود

ابجی چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:33 ب.ظ

تنها از هرفاتتون خوشم اومد.شما پسرای کلاس ام مثل برادرای ما هستین اما یه کم بی جنبه تر.از هر چیز کوجیکی کوه نسازین.هر کس یه نظر شخصی راجع به ادمها داره پس اول اینکه بهتون بر نخوره شما که نمی تونید بعضی از واقعیت ها رو راجع به برخی پسرها انکار کنید.تهدیدم راه خوبی نیست شما باید اول اون دوستتون رو نصیحت کنید که هم اسم خوبی نذاشته بود هم به قول شما واستون زوده .
پس نباید زود قضاوت کرد.قبول دارین داداش تنها؟
راستی خوب نوشتم ابجی تا خیال شماها راحت شه که برچسب منفی نزنین ؟
یادمه یه دوستی قبل از اینکه وارد پیام نور شم می گفت مواظب رفتارت باش که پسرها همیشه بر عکس تو فکر می کنن.البته نمی خوام شمام ناراحت شین ولی حق بدین.

پسته چهارشنبه 15 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:29 ب.ظ

این و نوشتم واسه کسی که خودش فقط میدونه که کیه

۱. اگه یه ۷تیر به من بدن من شما رو نمی کشم چون ادمی رک باشه خیلی بهتر از ادمی هستش که اب زیر کاهه پس به جای این که ادم هایی رو که با من روراست هستن رو بکشم اول سر اون اب زیر کاهی ها رو میدم به باد.
۲.منم دوست ندارم که کسی از من دلگیر شه اگه ناراحتی پیش اومده شرمنده .
۳.راست میگین خیلی ها دیگه مثل قبل نیستن منم دلم واسه اون ادما تنگ شده.
۴.و این که من هیچ چیزی رو از این جا حذف نمیکنم این بلاگ مال من نیست تا بخوام توش تغییرات بدم اینجا فقط یه امانت هستش تو دست من.
۵.منظورتون رو از این که اسم انتخاب نکنیم هم نفهمیدم. اگه ممکنه توضیح بدین.
۶. ایشالا که سوءتفاهم ها هم بر طرف شده باشه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد