the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

گلچین مهندسانه

...

......

........

..........

............

..............

................

..............

............

..........

.......

...

مطالب این پست:

هفت نفر از خطرناک ترین افراد در سازمان شما

برنامه ریزی شغلی

وقتی کسی شما را بخواهد ...

مدیریت زمان

مدیریت زمان 2

...

......

........

..........

............

..............

................

..............

............

..........

.......

...

هفت نفر از خطرناک ترین افراد در سازمان شما

بیشتر مردم از همقطاران جاه طلب خود در هراسند.کسانی که برای جبران ضعف و کمبود های خود در رسیدن به مقاماتی که می خواهند و در نحوه رسیدن به آن ها شدیدا تلاش می کنند. واقعا اگر این افراد جاه طلب، به همان اندازه که خود فکر می کنند با استعداد باشند، می توانند با ارزش ترین هم پیمانان شما باشند. شما می توانید ارابه خود را در مسیر ستاره آنان قرار دهید، و آنان را تا مقصد دنبال کنید. و از آن بهتر می توانید به رقابت و هم چشمی با نقاط مثبت و محاسن آن ها بپردازید، و از آن ها جلو بزنید.

 
افراد واقعا خطرناک در تشکیلات شما هرگز جاه طلبی خود را بروز نمی دهند. آن ها دارای دستور جلسه محرمانه ای هستند، که عناوین آن بر شما، و یا شاید بر خودشان هم پوشیده است. دستوری که اولین و اولویت دارترین مساله اش « بقای نفس» است. آنها چون چربی شیر نیستند که با زدن شیر در بالا جمع شوند، آن ها به شدت سعی می کنند مطرح نشوند. این گونه آدم ها را در هر تشکیلاتی می توان دید، که ذیلا به 7 گونه خطرناک آنها اشاره شده است:

1- آدمی که می گوید، « هر کاری بخواهید برایتان انجام می دهم»
او قول هایی می دهد که فکر می کند شما خواهان شنیدن آن ها هستید، ولی هرگز نمی تواند آن ها را عملی کند او می گوید که می تواند شما را با یک مشتری خوب مرتبط کند، و در حالی که شما خود را برای برخورد را با یک مشتری فرضی آماده می کنید، او برای عدم توفیق خود در تحقق بخشیدن به قولی که داده عذر و بهانه تراشی می کند. هرگز نمی توان راهی یافت که حتی برای یک بار هم به چنگ این گونه آدم ها نیافتیم، ولی اگر دفعات بعدی در دام این ها بیفتیم هیچ عذری نخواهیم داشت.

2- آدمی که مدعی است همه چیز می داند. این گونه آدم ها، به زعم خود، دایره المعارف متحرکی هستند، که هر چیزی را، لااقل یک بار دیده، شنیده یا تجربه کرده اند. هیچ چیزی برای آن ها تازگی ندارد. این جور آدم ها به عنوان « کعب الاخبار» سازمان خود شهرت دارند. ولی باید حواستان را جمع کنید که می توانند شما را گول بزنند. آن ها مغز یک کامپیوتر سریع، اعتماد به نفس یک قهرمان، و حس ششم یک مار را دارند. تنها عبارتی که نمی توان در قاموس آن ها یافت عبارتند از ، « به کمک نیاز دارم» ، « اشتباه کردم» و « نمی دانم». آن ها دارای یک سری نظریات کلی و قالبی (کلیشه ای ) اند، و اگر از آن ها مشاوره ای بخواهید، به سوابق و نمونه هایی استشهاد می کنند که احیانا به گمراهی تان منجر می شوند.

3- رییس « همیشه موافق»
او برای هر پیشنهادی یک کلمه امید بخش و دلگرم کننده دارد، زیرا نمی خواهد خلاقیت و قوه آفرینندگی را در افراد خاموش سازد. عبارات مورد علاقه او عبارتند از، «موافقم»، «بگذار آن را بپرورانیم» و متاسفانه این پایان کار است. موافقت او هر پیشنهادی را در بر می گیرد، لذا یک چنین موافقتی عملا بی معنا است. اگر گوش به حرف او کنید که می گوید،  « بارک الله، همینطور ادامه بده» وقت خود را به هدر داده اید، و چیزی نخواهد گذشت که بایگانی شما پر از پروژه های ناقصی خواهد شد، که اگر بتواند آن ها را به یاد بیاورد، شمایی تیره و تار از آنها خواهد داشت.

4-محرم راز و یار دمساز
او در هر کاری فضولی می کند، خیلی حرف می زند، و کار همیشگی اش بدگویی، یاوه سرایی و پرگویی است. وقتی به شما می گوید، « می توانم سر نگهدار باشم» قطعات بدانید که نمی تواند. او برای هر بخش از اطلاعاتی که از شما بیرون می کشد، گویی مجبور است بخش از اسرار دیگران را افشا کند. اگر او علاقمند به بازگو کردن اعترافات و اسرار دیگران درنزد شماست، درباره شما و اسرار شما به دیگران چه خواهد گفت؟

5-آدم های صرفا اداری
روسا معمولا این آدم ها را دوست دارند. آن ها تا دیر وقت کار می کنند، روی هر مساله جزیی سر و صدا راه می اندازند، و برای خود استانداردهای بالایی را در نظر می گیرند. البته مسایل را برای خود آسان می گیرند: تنها روی مسائل جزیی و بی اهمیت حساسند. آن ها در هر دقیقه از زور چه گیره های کاغذ ( کلیپس) را بشمرند، و چه به حساب و کتاب بپردازند، خر خود را می دانند و کار ندارند که اصلا حرکتی دارند یا به جایی می رسند یا نه. آن ها در بوروکراسی پیشرفت می کنند، و غالبا رییس شما می شوند. مواظب اینها باشید.

6-آدم های بی استعداد ذاتی
این گونه آدم ها به درد هیچ کاری نمی خورند.آن ها از راه انداختن و استفاده از دستگاه فتوکپی و یا ماشین قهوه عاجزند ( و نوعا از شما کمک می خواهند. ) لذا به طریق اولی نمی توانند کار کردن با کامپیوتر را یاد بگیرند ( و سیستم شما را کندتر می کنند. ) آ نها از عهده کنار آمدن با یک مشتری و ارباب رجوع معمولی بر نمی آیند ( و آن ها را معمولا به شما حواله می دهند). آنان برای هر « چیز مطمئنی» در دسترس اند، و در غیر آنصورت غایب.

7- آدم های بی استعداد مقطعی
بزرگترین استعداد اینها در استخدام شدن و کار گرفتن است.دومین استعداد شگرف اینان هدف گیری نقاط کور شما با چرب زبانی اش است. آن ها را به ندرت می توان شناخت، مگر اینکه خیلی دیر شده باشد.


از مهندس من

...

......

........

..........

............

..............

................

..............

............

..........

.......

...

برنامه ریزی شغلی

وقتی درمورد برنامه ریزی شغلی فکر می کنید، چه چیز به ذهنتان می رسد؟ افراد زیادی نمی دانند که برنامه ریزی شغلی چه مفهومی دارد. ما برنامه ریزی شغلی را اینطور معنی می کنیم: "هدفی که در یک زمینه یا شغل خاص فرد آرزوی رسیدن به آن را دارد و برای دست یافتن به آن برنامه و طرح فکر شده ای دارد."

 
چرا باید هدف شغلی داشته باشیم؟
هدف شغلی به شما کمک می کند تمرکز داشته باشید و تصمیم بگیرید که در زندگی چه میخواهید بکنید. این هدف شما را هدایت می کند، به شما انگیزه می دهد، و به شما کمک می کند به آنچه که می خواهید برسید. هدف شغلی می تواند یک شغل خاص باشد—مثلاً کارمند یا معلم—یا می تواند زمینه خاصی باشد که دوست دارید در آن فعالیت کرده و کار کنید مثلاً آموزش یا حمل و نقل.
هدف شغلی به شما کمک میکند استعدادها و توانایی های خود را کشف کنید و به مهارت هایی در خودتان پی ببرید که فکرش را هم نمی کردید. در هر شغلی که انتخاب می کنید، امکانات مختلفی وجود دارد. هدف شغلی در راه رسیدن به چیزی که از زندگی می خواهید شما را راهنمایی و هدایت می کند.
وقتی یک شغل را انتخاب کردید، باید خیلی خوب درمورد قدم هایی که می توانید در مسیر رسیدن به هدفتان بردارید، فکر کنید.
آینده غیرقابل پیش بینی است. اما با این وجود باز هم میتوانید در زندگی کاری خود هدف داشته باشید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید.


انتظارات/نومیدی ها
در کنار هر هدفی، یک نتیجه مطلوب پیش بینی میشود. ما این را توقع یا انتظار مینامیم. انتظارات ما به ما انگیزه می دهد. وقتی بفهمیم هدفمان چیست، احساس لذت و رضایت می کنیم.
همه ما انتظارات و نومیدی هایی داریم. در روند فکر کردن درمورد اهدافمان، باید برای ناامید شدن و شکست خوردن هم آماده شویم.
برنامه ریزی شغلی یک برنامه ریزی برای هدف است که در آن ما برای رسیدن به اهداف خاص کاری برنامه ریزی می کنیم. اما تنها برنامه ریزی شغلی که شما به آن نیاز دارید، برنامه ریزی است که به درد شما و نیازهایتان بخورد.
در برنامه ریزی شغلی ما به دنبال اطلاعات هستیم و به وسیله آن اطلاعات، هدف سازی می کنیم و بعد قدم ها و مراحل لازم برای رسیدن به آن هدف را طرح ریزی میکنیم.
دنیایی که در آن زندگی می کنیم، به طرق مختلف کار می کند. هرچقدر بیشتر درمورد عملکرد آن بدانیم، بهتر می توانیم به اهدافمان برسیم.
برای ایجاد حس رقابت باید تا می توانیم قابل انعطاف باشیم و تا می توانیم مهارت هایمان را توسعه دهیم. اینها از جمله کارهایی است که می توانید انجام دهید: به مدرسه بروید، در سمینارها یا کارگاه های آموزشی شرکت کنید، مجلات و روزنامه های روز را مطالعه کنید، و با افرادیکه در این زمینه اطلاعات دارند صحبت کنید.
وقتی درمورد آموزش یا مهارت حرف می زنیم، منظور فقط چیزهایی مثل سازماندهی یا مدیریت زمان نیست، گرچه اینها نیز خود مسائل بسیار مهمی هستند. اما کنترل استرس، حل مشکل، خطر کردن، و غلبه بر دفع الوقت، به همان اندازه برای رسیدن به هدف مهم هستند.
چرا برنامه ریزی شغلی اهمیت دارد؟
فرض کنیم شما یک زمینه کاری را انتخاب می کنید. برنامه ریزی این نیست که فقط در یک برهه از زمان برای آن کار طرح ریزی کنید، این یک روند مداوم است؛ درواقع، می توانید آنرا یک روند دائم العمر بدانید. ما همیشه در حال رشد و یادگیری هستیم و به این طریق، علایق و نیازهای ما نیز تغییر می کنند. برنامه ریزی شغلی فقط برنامه ریختن برای به دست آوردن شغل دلخواهتان نیست، اینکار به شما کمک می کند در طول زندگی و در مسیر این آموختن ها، تغییر و تعدیل های لازم در زندگیتان را ایجاد کنید.
در برنامه ریزی شغلی شما همه مراحل لازم برای رسیدن به اهدافتان را پیشبینی کرده و محاسبه می کنید. در این روند، همیشه در حال انتخاب کردن هستید. وقتی چیزی را به چیز دیگری ترجیح می دهید و آنرا جایگزین می کنید، به آن ارزش و بهای فرصت گفته می شود. افرادیکه زندگی شغلی موفقی دارند می دانند بازی کار را چطور باید بازی کنند. همانطو که می بینید، برنامه ریزی شلی چیزی فراتر از این است که فقط به فرصت های شغلی مختلف نگاهی بیندازید و سخت کار کنید.


روند برنامه ریزی شغلی را می توان به 6 مرحله تقسیم کرد:


1. ارزیابی خود
2. کشف شغل خود
3. هدف یابی
4. آمادگی شغلی
5. عرضه کردن خود به بازار
6. مدیریت شغلی


برنامه ریزی شغلی یک روند است و همیشه به صورت چرخه ای در حال حرکت است. وقتی می خواهید در زندگی شغلی خود تغییر ایجاد کنید، این روند ممکن است بارها و بارها تکرار شود.
در برنامه ریزی شغلی، باید سعی کنید افرادی را پیدا کنید که می توانند مربی و مرشد شما باشند و به شما در این مسیر کمک کنند. برنامه ریزی شغلی، هیچ تفاوتی با هدف یابی ها و برنامه ریزی های دیگر ندارد. تفاوت آن در این است که شما به طور ویژه روی جدا کردن هدف کار و شغل خود از سایر اهدافتان کار می کنید.
دلیل اینکه اکثر افراد قادر به رسیدن به آرزوها و آمال خود و تبدیل کردن آن به واقعیت نیستند، این است که این آرزوها و آمال را به هدف خود در زندگی تبدیل نمی کنند. هدف، آرزویی است که فرجه و ضرب العجل دارد.
دلایل مختلفی وجود دارد که مردم نمی توانند برای خود هدف سازی کنند. بزرگترین این دلایل این است که آنها نمی فهمند که روند هدف یابی یک مهارت است. همه ما در زندگی خود هدف هایی برای خودمان تعیین و به آن دست پیدا کرده ایم. اما اکثر این اهداف آنقدر بزرگ نبوده اند که زندگی ما را تغییر دهند.
افراد موفق برای خود هدف تعیین می کنند؛ برنامه ریزی می کنند، نقشه می کشند و آنرا دنبال می کنند. تعیین هدف روندی است که نیاز به مهارت دارد. ما هدف های ساده و کوتاه مدت را در ذهنمان ایجاد می کنیم اما اهداف بزرگ و طولانی مدت را باید بنویسیم، ارزیابی کنیم و هر چند وقت یکبار کنترل کنیم. هرچه رسیدن به هدف زمان بیشتری ببرد، با مشکلات، تغییرات و خستگی های بیشتری روبه رو خواهید بود.
هدف یابی به همان اندازه که یک علم است، نوعی هنر است. هرچه بیشتر این روند را بفهمید و مهارت های بیشتری کسب کنید، تغییراتی که در راه رسیدن به آن هدف ایجاد میکنید، بهتر خواهند بود. با دنبال کردن هدفتان میتوانید در خود عزت و اعتماد به نفس ایجاد کنید.
دنبال کردن هدف شما را رشد می دهد و وقتی هدفتان را تعریف می کنید، دیگر آن هدف است که شما را تعریف می کند.
در طول زندگی اتفاقات و پیشامدهای غیر منتظره زیادی برای ما اتفاق می افتد، به همین دلیل وقتی هدفی را برای خود انتخاب می کنیم، باید درک کنیم که ممکن است موانع زیادی در راه رسیدن به آن هدف در مسیرمان قرار گیرد.
موانعی که در راه رسیدن به هدف جلو فرد سبز می شود، معمولاً باعث می شود فرد آن هدف را کنار بگذارد و از آن دست بکشد.
خیلی از افراد فکر می کنند که با نوشتن هدف هایشان روی کاغذ، قابلیت انعطاف خود را از دست بدهند. اهداف سخت و محکم نیستند که وقتی نوشته شوند دیگر نتوان آنها را تغییر داد. هیچ کس نمی داند در آینده چه پیش می آید. چیزی که امروز برنامه می ریزید ممکن است در آینده به کلی تغییر کند.
اما هدفی که خوب روی آن فکر شده باشد می تواند خیلی از موانع و مشکلات ممکن را پیش بینی کند. موانعی که سر راه شما قرار می گیرند، باعث می شود افراد دست از آن هدف بکشند. مثل این می ماند که به سمت یک دیوار شروع به دویدن کنید و یکباره مسیرتان را تغییر داده و از آن دور شوید.
تصور کنید که می خواهید از یک کارمند به مقام مدیر ترفیع پیدا کنید. قبل از اینکه هیچ کاری انجام دهید، از خودتان بپرسید، چرا می خواهم به چنین هدفی برسم؟ ممکن است بگویید، می خواهم به این هدف برسم چون دوست دارم مقام بالاتری پیدا کنم یا می خواهم حقوقم بیشتر شود یا اینکه من فکر می کنم می توانم رهبر خوبی باشم و این به من کمک می کند به هدف بلند مدت خود که دست یافتن به مقام مدیرکل شرکت است برسم.
حالا از خودتان بپرسید، چرا این مسئله اینقدر برای من اهمیت دارد؟ ممکن است بگویید، برای من مهم است چون می خواهم از نردبان ترقی تا اندازه ای که استعدادها و توانایی هایم اجازه می دهد، بالا بروم. بعد از خودتان بپرسید، این چرا برایم مهم است، و ممکن است جواب دهید که چون می خواهم به خودم و دیگران ثابت کنم که قدرت به دست آوردن چیزی که میخواهم را دارم.
باز دوباره از خودتان بپرسید که این چرا برایتان مهم است؟ و این سوال را تا جایی که می توانید ادامه دهید. با این کار شما سعی دارید به دلیل اصلی اینکه چرا می خواهید فلان کار را انجام دهید برسید. اینکار به شما کمک می کند اهداف و قصد خودتان را روشن کنید. به شما کمک میکند انگیزه های خود را بشناسید و تشخیص دهید و بفهمید که واقعاً چه می خواهید. با اینکار می فهمید که راه های دیگری هم برای رسیدن به هدفتان وجود دارد.
گاهی وقت ها آسان است که بگوییم، "من این را می خواهم" درحالیکه ممکن است چیز دیگری را بخواهید. اینکار به شما کمک میکند از تلاش بیهوده در راه رسیدن به هدفی که واقعاً خواست قلبیتان نیست جلوگیری کنید. همچنین به شما کمک می کند انگیزه اصلی خود را بشناسید و بفهمید که واقعاً چه میخواهید.
به طور خلاصه باید بگوییم که خیلی از افراد از کار و شغلی که دارند راضی نیستند. برنامه ریزی شغلی به شما کمک می کند قدرت و توانایی های بالقوه تان را به ماکسیمم برسانید و از کارتان رضایت کامل پیدا کنید.
داشتن یک برنامه کاری شما را روی کارتان متمرکز می کند و به شما انگیزه می دهد. به شما کمک میکند مشکلات و موانعی که سر راهتان ممکن است قرار گیرد را از قبل پیشبینی کنید و ناتوانی ها و ضعف هایتان را بشناسید و در راه بهبود آنها بکوشید.
برنامه ریزی شغلی به شما اعتماد به نفس لازم برای متعهد شدن به کارتان را در شما ایجاد می کند و آن موقع است که شما توانایی تصمیم گیری می دهد و شما را در راه رسیدن به اهدافتان یاری می کند.

از مهندس من

...

......

........

..........

............

..............

................

..............

............

..........

.......

...


وقتی کسی شما را بخواهد ...

وقتی کسی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.

اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.

یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.

برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.

هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.

او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.

اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.

هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.

اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.

مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.

همه مردها بد نیستند.

نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.

بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.

هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

این مطالب را برای بقیه خانم ها و صد البته آقایون هم مطرح کنید.

بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را هم آماده می کنید.

می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید.

 مهندس آینده - گلابی امروز

...

......

........

..........

............

..............

................

..............

............

..........

.......

...

مدیریت زمان


چکیده: یکی از اصول مهم مدیریت زمان اصل 20 - 80 است، یعنی از %20 زمان برای انجام %80 کارهایت استفاده کن. موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به تشخیص کارهای مهم است. در این مقاله قصد داریم تا تعدادی از راهکارهای مدیریت زمان را به شما معرفی کنیم.

از نظر مدیریت زمان کارها به چند دسته تقسیم می‌‌شوند:

۱- کارهای مهم و فوری: این کارها خود به خود انجام می‌‌گیرد.
۲- کارهای مهم و غیر فوری: این دسته کارهایی هستند که افراد موفق و ناموفق را از هم جدا می‌‌کنند و معمولا افراد ناموفق آن را به تعویق می‌‌اندازند.
۳- کارهای فوری و غیر مهم: این کارها در جهت اهداف انسان نیستند اما انجام می‌‌شود.
۴- کارهای کم اهمیت و غیر ضروری: بعضی افراد به خاطر ناتوانی در انجام کارهای مهم و فوری ( گاهی برای تفنن و گاهی برای فرار از تمرکز حواس ) خود را به این کارها سرگرم می‌‌کنند.

موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به انتخاب بین کارهای مهم و غیر مهم است، پس برای موفقیت تحصیلی:

۱- از کارهای غیر مهم صرف نظر کنید.
۲- کارها را اولویت بندی کنید.
۳- راهزنان وقت را بشناسید.
۴- راههای ایجاد وقت را یاد بگیرید.

راهزنان وقت:

۱- صحبتهای کم اهمیت
۲- میهمانان ناخوانده
۳- مطالعه مطالب کم اهمیت و غیرضروری
۴- روشهای غیر صحیح و عادات نادرست مطالعه
۵- تلفنهای مزاحم و غیر ضروری
۶- نداشتن انضباط کاری
۷- سستی و بی ارادگی در تصمیم گیری
۸- دوباره کاری
۹- ناتوانی " نه " گفتن به خواسته های نابجا
۱۰ - نداشتن تمرکز حواس
۱۱- عادت امروز و فردا کردن
۱۲- ترس از شکست

راههای ایجاد وقت:

۱- زنده کردن وقت مرده ( مثل زمانهایی که در انتظار هستیم، زمانی که در اتوبوس می‌‌گذرد و ... )
2- انجام کارها به طور همزمان
3- تنظیم کردن وقت خواب
4- کنترل بیشتر روی وقت تفریح
5- نه گفتن به درخواست های غیر مهم
6- عقب انداختن کارهای غیر مهم

منبع:
کتاب مدیریت زمان، آقای عبدالحمید سروش (ناشر مولف)

تنظیم : مهندس Boo کوچولو

...

......

........

..........

............

..............

................

..............

............

..........

.......

...


مدیریت زمان 2

امروزه "مدیریت زمان" در علم مدیریت از جایگاه ویژه ای برخوردار است، زیرا با تأسی از راهکارهای "مدیریت زمان" می توان بازدهی سازمان ها را افزایش داد و با بهره گیری مناسب از "زمان" از اتلاف وقت و هزینه های سنگین در سازمان ها پیشگیری نمود. از این رو، مدیریت زمان علم کنترل زمان و استفاده صحیح از آن نیز نامیده می شود. مدیریت زمان بر راهکارهای متعددی استوار است که از این میان می توان به برخی از روش های کنترل زمان و بهره گیری مطلوب از آن اشاره نمود:

 1- از هزینه کردن برای صرفه جویی در وقت دریغ نکنید، زیرا بسیاری از کارها را می توانید به کسانی بسپارید که کار را سریع تر و بهتر از شما انجام می دهند.

 2- به مدیریت زمان به عنوان مجموعه ای از مهارت و ابزارها نگاه کنید که از آنها برای ساختن یک سازمان کارآمد می توان استفاده نمود.

3- هر قدر در انجام امور ساده، منظم تر و مقرراتی تر باشید، می توانید در انجام امور مهم، طبیعی تر و آزادانه تر عمل نمائید.

4- دانش خود را مستمراً ارتقاء دهید تا به عنوان مدیری شایسته، دیگران را هدایت کنید. از خود پنداشت مثبت داشته باشید و تصور کنید که همه اطرافیانتان به شما به عنوان یک نمونه عالی "مدیریت زمان" نگاه می کنند.

 5- خودتان را به صورت یک متخصص در زمینه مدیریت زمان مجسم کنید. خود را به عنوان فردی منظم، کارآمد و مؤثر تصور کنید و آن قدربه این تجسم از خود ادامه دهید تا تحقق یابد.

 6- طوری مدیریت کنید که گویی به تمام جنبه های "مدیریت زمان" مسلط هستید.

 7- برای این که در کسب عادت های "مدیریت زمان" پیشرفت کنید از شخص دیگری که فوق العاده منظم و مرتب است تقلید نمائید.

 8- برای پرورش عادت های مثبت در زمینه "مدیریت زمان"، با قدرت دست به کار شوید و تا زمانی که عادت مورد نظر کاملاً در شما شکل نگرفته است حتی از اشتباهات کوچک خود نیز چشم پوشی نکنید.

 9- مدیریت زمان، شما را نه تنها سخت کوش تر می کند، بلکه با استفاده از آن هوشیارتر نیز عمل می نمایید.

 10- مدیریت زمان به شما انرژی می بخشد و شور و شوق و رویکرد ذهنی مثبت در شما ایجاد می نماید.

 11- از دهه نود به بعد، "زمان" از لحاظ اقتصادی هم ارزش پول تلقی می شود از این رو همواره در پی راهکار هایی باشید که زمان انجام کارها را کاهش دهد.

 12- مدام در جستجوی راه های بهتر، سریع تر و مؤثرتر برای رسیدن به نتایج مورد نظر خود در کوتاهترین زمان باشید.

 13- مدام در پی یافتن راه هایی باشید که عملکرد شما را کاملاً متحول کند، به صورتی که فعالیت هایتان با اهداف بلند مدت هماهنگی بیشتری پیدا کند.

 14- تردید و دودلی یکی از عوامل مهم اتلاف وقت است. به یاد داشته باشید در 80 درصد کارها باید در همان هنگامی که ایده به ذهن تان می رسد، درمورد اجرا یا عدم اجرای آن قاطعانه تصمیم گیری کنید.

 15- خود را ملزم کنید که وقت شناس باشید از این رو، هرگز دیگران را منتظر نگذارید.

تنظیم : مهندس Boo کوچولو



...

......

........

..........

............

..............

................

..............

............

..........

.......

...

با تشکرات فراوان از این عزیزان

نظرات 1 + ارسال نظر
گلابی سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:29 ق.ظ

اگر تا بحال در باره گوز و چس مطلب علمی نخواندید, این مطلب رو حتما بخونید:

منبع گوز :
- هوای بلعیده شده هنگام خوردن و نوشیدن
- گاز جذب شده از خون توسط دیواره روده
- گاز حاصل از واکنشهای شیمیایی روده
- گاز تولیدی در اثر فعالیتهای باکتریهای روده

ساختار گوز
ساختار دقیق گوز در افراد مختلف و در اوقات مختلف بر مبنای غذای فرد متفاوت است. قسمت اعظم هوای بلعیده شده اکسیژن است که قبل از رسیدن به روده جذب بدن می شود و فقط نیتروژن باقی می ماند. بقیه هم شامل دی اکسید کربن، هیدروژن و متان است. هر چه باد بیشتر در روده نگه داشته شود، میزان نیتروژن آن بیشتر می شود چون بقیه امکان جذب دوباره به بدن را دارند. در ضمن افراد عصبی و عجول اکسیژن بیشتری در روده دارند و گوزوتر هستن

بوی گوز
بوی حاصل از گوز بیشتر به خاطر ترکیبات گوگردی مثل سولفید هیدروژن است. غذاهایی چون کلم، تخم مرغ و گوشت بوزا هستند. لوبیا بطور اخص بوی شدید ندارد ولی حجم گاز را خیلی زیاد می کند.

صدای گوز
صدای گوز حاصل ارتعاشات دهانه مقعد هنگام خروج گاز است. نوع و شدت صدا بستگی به شتاب گاز و تنگی ماهیچه اسفنکتر مقعد دارد.

چرا چُس گرم و کم صدا است در حالیکه گوز پرصدا و کم بو است؟
گوز بیشتر حاصل بلعیدن هواست و حجیم است. برای همین هم صدای بیشتری دارد در حالیکه چس حاصل فعالیتهای باکتریهای روده است که گازهای گوگردی تولید می کنند و در اثر این واکنشها حرارت هم ایجاد می شود ولی این گازها کم حجم ترهستند و به همین دلیل کم صداترند.

یک فرد عادی در روز چقدر می گوزد؟
به طور متوسط، هر فرد روزانه نیم لیتر گوز تولید می کند و 14 مرتبه در روز می گوزد.

آیا ممکن است کسی اصلا نگوزد؟
خیر! همه می گوزند. حتی مرده ها تا چند ساعت پس از مرگ ممکن است بگوزند (بخاطر گازهای جمع شده در روده قبل از مرگ).

آیا مردها بیشتر از زنها می گوزند؟
خیر! تفاوت در میزان گوز بستگی به جنسیت ندارد و بیشتر مربوط به عادات غذاخوردن و بلعیدن هوا و ژنتیک است. اما مردها آزادانه‌تر از زنها می گوزند و زنها در این مورد بخاطر قواعد اجتماعی بیشتر خودداری و مخفی کاری می کنند.

احتمال گوزیدن در چه وقت از روز بیشتر است؟
صبح اول وقت بعد از بیداری.

چرا حبوبات گاز تولید می کنند؟
حبوبات حاوی چند نوع قند هستند که برای انسان قابل هضم نیست و وقتی این قندها به روده می رسد، باکتریهای روده جشن می گیرند و حسابی گاز تولید می کنند. بقیه غذاهای گاز ساز عبارتند از: فلفل دلمه ای، کلم سنگ، کلم پیچ، شیر، نان، تخم مرغ، آبجو، و کشمش.

چه کارهای دیگری باعث تولید گاز می شود؟
بلعیدن تند غذا و آب (درمان: جویدن با دهان بسته و آرام غذا خوردن)، آدامس جویدن، سیگار، لیسک و آب نبات، نوشابه های گازدار، صعود در هواپیما (بخاطر افت فشار) و عصبی بودن.

آیا نگه داشتن گوز ضرر دارد؟
در این مورد نظرات متفاوت است. قدیمی ها معتقد بودند که ضرر دارد. کلادیوس، امپراطور روم، به خاطر حفظ سلامت عمومی، گوزیدن در جشنهای دربار را آزاد کرده بود. اما دکترهای امروزی می گویند که خودداری ضرری ندارد. فقط فشار گاز ممکن است باعث دل درد شود. بعضی دکترها هم اعتقاد دارند که خودداری مداوم در دراز مدت باعث گشادی و ورم مزمن دیواره روده می شود.

تا چه مدت می شود گوز نداد؟
گوز به محض اینکه فرصت پیدا کند و ماهیچه تان را شل کنید فرار می کند. حتی اگر تمام روز هم خودتان را کنترل کنید، بعد از خواب رها می شود. باور ندارید یک شب در پروازهای بین قاره ای در هواپیما نخوابید و به دقت گوش کنید ببینید چه می شنوید.

آیا همه در خواب می گوزند؟
خیر! اکثر مردم از کودکی یاد می گیرند که در خواب دریچه (اسفنکتر) مقعد را کنترل کنند و به همین خاطر هم صبحها بعد از بیداری می گوزند ولی اکثر کسانی که در طول روز خودداری می کنند، در خواب ناخودآگاه می گوزند. حتما متوجه شده اید که گاهی اوقات اگر خودتان را کنترل کنید گوز برطرف می شود. این موقتی است چون باد به قسمتهای داخلی روده مهاجرت می کند و جذب نمی شود بلکه بعدا با قدرت بیشتری هجوم می آورد.

بهترین راه برای رد گم کردن گوز چیست؟
یک شرکت آمریکایی به نام fartypants هست که گوزقنداق می فروشد: چیزی شبیه به نوار بهداشتی که در داخل شلوار قرار می گیرد و بوی چس و کمی از صدای آن را به خود جذب می کند. ولی اگر از این چیزها ندارید، از روشهای سنتی استفاده کنید. مثلا اگر در جمع هستید خیلی طبیعی رفتار کنید، انگار نه انگار چیزی شده و اگر صدایش بلند بود با سرعت برگردید و با تعجب به نفر بغل دستی یا پشت سری خودتان نگاه کنید.

آیا واقعا گوز با کبریت شعله ور می شود؟
بله! باور ندارید امتحان کنید. فقط مواظب باشید که کار خطرناکی است. بنا به آمار، یک چهارم کسانی که این کار را کرده اند کونشان را سوزانده اند چون شعله به سمت مقعد پس می زند. در ضمن امکان آتش گرفتن لباس و چیزهای دیگر دور و بر هم هست. همانطور که قبلا ذکر شد، گوز حاوی گازهای متان و هیدروژن است که هر دو گاز شدیدا اشتعال پذیر هستند. رنگ شعله حاصله آبی (متان) یا زرد (هیدروژن) است.

آیا تا بحال کسی از راه گوزیدن امرار معاش کرده است؟
بله! معروفترین گوزوی جهان یک فرانسوی است بنام لوپتومین که در اوایل قرن 20 نمایش اجرا می کرد. این آقای هنرمند می توانست با مقعد آب هورت بکشد. در نمایشها لوپتومین در یک ظرف آب می نشست و تمام آبها را از مقعد بالا می کشید و بعد مثل شلنگ آتش نشانی با قدرت بیرون می پاشید. کار دیگرش این بود که هوا را از مقعد به درون می کشید و بعد به صورت موزیکال بیرون می داد و یا صدای پرنده ها و حیوانات دیگر را در می آورد.

چند نکته دیگر
بوی چس حیوانات گوشتخوار مثل سگ و گربه خیلی بد است
سگها از بوی چس آدم خوششان می آید و برای همین دنبال سر آدمهایی که چسیده اند راه می افتند تا لذت ببرند
قهرمان گوز در میان حیوانات موریانه است (بخاطر رژیم چوب) و به گفته دانشمندان به خاطر بالا بودن تعداد این حشرات، گوز موریانه ها یکی از عوامل تاثیرگذار بر گرم شدن جو زمین است
گاز متان حاصل ازگوز و آروغ گاوها و گوسفندان (و سایر نشخوارکنندگان) هم از عوامل گرمازا و آلوده کننده جو زمین است. برای همین دانشمندان ژنتیک نیوزیلند مشغول یافتن راهی برای تولید گاو و گوسفندهایی هستند که متان تولید نکنند. گوز نشخوار کنندگان بی بو است ولی نسبت به انسان بسیار پر صداتر و طولانی تر است
اگر در یک محیط کوچک و سربسته (مثل آسانسور یا زیر لحاف) زیاد بچسید، ممکن است دچار سرگیجه شوید (بخاطر کمبود اکسیژن و بالا بودن میزان گازهایی مثل متان و دی اکسید کربن) ولی مطمئن باشید خفه نخواهید شد.
(به نظرم مطلب رو تایید نکن چون کلا بچه ها باهاش حال نمی کنن اما تو دلم مونده بود این مطلب رو واسه یکی بسندم واسه همین این جا فرستادم تا دور همی بخندیم)

نه بابا مطلب کاملا علمیی بود دستت درد نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد