the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

the Students of Industrial Engineering

مهندسی صنایع

قورباغه را قورت بده(قسمت۴)

خب اینم اخرین قسمت مطالب قورباغه را قورت بده ایشالا که به دردتون خورده باشه

به قانون تشخیص ضرورت عمل کنید

تمرکز در معنای اصلی و درست کلمه تواناییِ دقت و توجه ذهن روی یک موضوع واحد است

کُمار                                                          

قانون تشخیص ضرورت می‌گوید: ‹‹ هیچ‌وقت برای انجام همه‌ی کارها وقت کافی وجود ندارد ولی همیشه برای انجام مهم‌ترین کارها وقت کافی هست. ››

به بیان دیگر، شما هرگز نمی‌توانید تمام قورباغه‌ها و بچه‌قورباغه‌های داخل برکه را بخورید، اما همیشه می‌توانید بزرگترین و زشت‌ترین آنها را بخورید و همین کار حداقل در حال حاضر کفایت می‌کند.

هنگامی که وقت رو به اتمام است و انجام ندادن یک کار یا پروژه‌ی مهم عواقب بسیار بدی خواهد داشت، معمولاً همیشه وقت کافی برای انجام دادن آن کار را پیدا می‌کنید، آن هم اغلب درست در دقایق آخر ( به یاد داشته باشید که در فوتبال باید تا دقیقه‌ی 90 بجنگید تا پیروز شوید ). مثلاً زودتر سر کار می‌روید، دیر از سر کار بر‌می‌گردید و خودتان را مجبور می‌کنید که به جای روبرو شدن با عواقب بدی که در اثر انجام ندادن کار در مدت زمان معین گریبانگیر شما خواهد شد کار را به اتمام برسانید.

قانون: هرگز برای انجام تمام کارهای لازم وقت کافی وجود ندارد

 این یک واقعیت است که امروزه هر فرد به طور متوسط از 110 تا 130 درصد وقت توانایی خود کار برای انجام دادن دارد و حجم کارها و وظایف مرتباً در حال افزایش است. همه‌ی ما مطالب زیادی داریم که باید بخوانیم یکی از تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که مدیران برای مطالب و پروژه‌هایی که مطالعه‌ی آنها در خانه یا محل کار به تعویق افتاده است به‌طور متوسط به 300 تا 400 ساعت وقت نیاز دارند.

این بدان معناست که شما هرگز نمی‌توانید عقب‌افتادگی‌ها را جبران کنید و باید این فکر را از ذهن خود بیرون کنید. تنها چیزی که می‌توانید به آن امیدوار باشید این است که به کارهای اصلی برسید و سایر کارها باید فعلاً در لیست انتظار بمانند.

خیلی از مردم می‌گویند که وقتی مجبور هستند کاری را تا مدت زمان معینی به اتمام برسانند همیشه کارایی بیشتری پیدا می‌کنند. متأسفانه سال‌ها تحقیق نشان می‌دهد که این هم به ندرت کارساز است.

افرادی که به دلیل تنبلی و تأخیر در انجام کار برای اتمام کارهایشان مهلت تعیین می‌کنند اغلب دچار استرس بیشتر می‌شوند، بیشتر مرتکب اشتباه می‌شوند و مجبور به دوباره‌کاری بیشتری می‌شوند. در اغلب موارد هنگامی که افراد سعی می‌کنند کاری را در مهلت سفت و سختی که خودشان مشخص کرده‌اند به اتمام برسانند باعث خوب انجام ندادن کار و بالا رفتن هزینه‌ها می‌شود که در مدت طولانی این مسئله منجر به زیان‌های شدید مالی خواهد شد. گاهی اوقات هنگامی که افراد سعی می‌کنند کاری را در دقایق آخر به اتمام برسانند به دلیل عجله در کار مجبور به دوباره کاری می‌شوند و در نتیجه کار در مدت زمانی بسیار طولانی‌تر به اتمام می‌رسد.

برای آنکه بتوانید روی مهم‌ترین کارهایتان تمرکز کنید و آنها را طبق برنامه به اتمام برسانید سه سؤال وجود دارد که می‌توانید مرتباً از خود بپرسید. سؤال اول این است: ‹‹ مهم‌ترین و باارزش‌ترین کارهای من کدامند؟ ››

به بیان دیگر، بزرگ‌ترین قورباغه‌هایی که باید بخورید تا مهم‌ترین نقش را در پیشبرد اهداف سازمانتان داشته باشید کدامند؟ این یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که باید از خود بپرسید و به آن پاسخ بدهید. مهم‌ترین و باارزش‌ترین کارهایی که باید بکنید کدامند؟ این سؤال را ابتدا از خودتان بپرسید. سپس از رئیس‌تان، همکارانتان و زیردستانتان نیز همین سؤال را بپرسید. قبل از شروع به کار باید توجهتان را روی فعالیت‌های کاری‌تان متمرکز کنید و از پشت ذره‌بین ذهن‌تان مهم‌ترین فعالیت‌های کاری خود را به‌طور شفاف و روشن ببینید.

دومین سؤالی که باید مرتب از خود بپرسید این است: ‹‹ چه کاری است که اگر من و فقط من خوب انجام بدهم تفاوت چشمگیری در زندگی و شغلم خواهد داشت؟ ››

ین پرسش متعلق به پیتر دِراکِر استاد بزرگ مدیریت است. این یکی از بهترین سؤال‌ها برای دست‌یابی به کارایی فردی است. چه کاری است که شما و فقط شما می‌توانید آن را انجام دهید و اگر خوب انجام دهید تفاوت چشمگیر یا تحول اساسی در زندکی یا کارتان ایجاد می‌شود.

این کاری است که فقط شما می‌توانید انجام دهید. اگر شما انجام ندهید هیچ‌کس دیگری آن را انجام نخواهد داد، اما اگر شما آن را انجام بدهید، و خوب انجام بدهید در زندگی و کارتان تحول اساسی ایجاد می‌کند. این چه کاری است؟ چه قورباغه‌ای است که شما باید آنرا بخورید!؟

هر ساعت از روز می‌توانید این سؤال را از خودتان بپرسید و مطمئن باشید که برای آن پاسخ روشن و صریحی وجود دارد. وظیفه‌ی شما این است که این پاسخ روشن و صریح را پیدا کنید و سپس قبل از اقدام به هر کار دیگری این کار را شروع کنید.

سومین سؤالی که می‌توانید از خودتان بپرسید این است: ‹‹ بهترین استفاده‌ای که می‌توانم در حال حاضر از وقتم بکنم چیست؟ ››

به بیان دیگر، ‹‹ بزرگترین قورباغه‌ی من در حال حاضر کدام است؟ ››

این پرسش، کلید اصلی مدیریت زمان، غلبه بر تنبلی و تبدیل شدن به فردی بسیار فعال و سازنده است. در هر ساعتی از روز که این سؤال را از خود بپرسید و همیشه مشغول به کاری شوید که در پاسخ به این سؤال معلوم می‌شود، حال این کار هر چه می‌خواهد باشد.

کاهای مهم را اول انجام دهید و کارهایی را که در اولویت نیستند اصلاً انجام ندهید. همانطور که گوته می‌گوید: ‹‹ کارهایی که از همه مهم‌تر هستند نباید قربانی کارهای غیرضروری شوند. ›› هرچه پاسخ‌های شما به این پرسش‌ها دقیق‌تر و روشن‌تر باشد، آسان‌تر خواهید توانست کارهایتان را اولویت‌بندی کنید، بر تنبلی پیروز شوید و کاری را که انجام آن بهترین استفاده از وقت است آغاز کنید.

قورباغه را قورت بده!!!!

قوی‌ترین ابزار ذهنی شما برای رسیدن به موفقیت توانایی شما در اولویت‌بندیِ درستِ کارهایتان است. هر روز چند دقیقه‌ای در جایی که کسی مزاحمتان نشود راحت بنشینید و بدون استرس و نگرانی فقط به کارهایی که باید انجام بدهید فکر کنید.

تقریباً هر بار در سکوت و تنهایی به ایده‌های جالبی می‌رسید که وقتی این ایده‌ها را به کار بگیرید به میزان زیادی در کار خود صرفه‌جویی خواهید کرد. با این کار، اغلب پیشرفت‌ها و موفقیت‌هایی را تجربه خواهید کرد که مسیر زندگی و شغل شما را به کلی دگرگون میکند.

قورباغه را قورت بده(قسمت ۳)

روی اهداف اصلی تمرکز کنید                 

وقتی همه نیروهای جسمی وذهنی متمرکزشوندتوانایی فردبرای حل مشکلات به طور حیرت‌ انگیزی چندبرابر می‌شود.

 نرمن وینسنت پیل

«چرا به من حقوق می‌دهند؟ ›› این یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که باید در تمام مدتی که به کاری مشغول هستید مرتباً از خودتان بپرسید.

واقعیت این است که بیشتر مردم کاملاً مطمئن نیستند که چرا به آنها حقوقمی‌دهند،اما اگر برای شما کاملاً روشن نباشد که چرا به شما حقوق می‌دهند و برای دستیابی به چه نتایجی شما را استخدام کرده‌اند به سختی خواهید توانست کار خود را به بهترین نحوانجام دهید، حقوق خود را بالا ببرید و سریع‌تر ارتقاء پیدا کنید.

ساده‌ترین پاسخ به این پرسش این است که شما را برای رسیدن به اهداف به‌خصوصی استخدام کرده‌اند. دستمزد یا حقوق عبارت است از مبلغی که برای کمیت و کیفیتی معین از کاری پرداخت می‌شود که در ترکیب با کارهای دیگران محصول یا خدمتی را به وجودمی‌آورد که مشتری‌ها حاضرند به خاطر آن پول بدهند.

در هر کاری اهداف اصلی مورد نظر را به‌ندرت می‌توان در بیش از پنج تا هفت زمینه دسته‌بندی کرد.این اهداف همانهایی هستند که شما باید برای انجام مسئولیت‌های خود وداشتن حداکثر مشارکت با سازمان خود به آنها دست پیدا کنید.

اهداف اصلی مورد نظر شبیه به کارکردهای حیاتی بدن هستند مانند کارکردهایی که به وسیله میزان فشار خون، سرعت ضربان قلب، آهنگ تنفس و میزان فعالیت امواج مغزی نشان داده می‌شود.فقدان هر یک از این فعالیت‌های حیاتی منجر به مرگ ارگانیسم خواهد شدبه همین طریق، عدم موفقیت ما در دستیابی به هریک از اهداف اصلی مورد نظر نیز منجربه این خواهد شد که شغل‌تان را از دست بدهید.

به عنوان مثال، اهداف اصلی در مدیریت عبارتند از:برنامه ریزی، سازماندهی، گرفتنپرسنل، تفویض اختیار، نظارت، ارزیابی و گزارش گیری.اینها زمینه‌هایی هستند که یک مدیر باید در آنها به نتایجی دست یابد تا بتواند در کار خود به موفقیت برسد.

باید برای کاری که انجام می‌دهید دانش و مهارت‌های اساسی را داشته ‌باشید. این ضروریات مرتباً در حال تغییر هستند.در وهله نخست باید توانایی‌ها و مهارت -‌های اساسی که این امکان را فراهم می‌کند تا کارتان را انجام بدهید به‌دست آورید. اما اهداف اصلی مورد نظر همواره در کار شما نقش بنیادی را ایفا می‌کند وتعیین کننده‌ی موفقیت یا شکست شما در کارتان هستند

اگر می‌خواهید در کارتان موفق باشید باید در حوزه‌ی اهداف اصلی کار توانا باشید،حوزه‌ای که مسئولیت کامل آن با شماست.اگر شما در این حوزه فعال نباشید،هیچ کس دیگری در آن فعالیت نخواهد کرد.حوزه اهداف اصلی حوزه فعالیت‌هایی است که شما آن را تحت کنترل دارید، حوزه‌ای که از یک طرف برون دادِ کار شماست و از طرف دیگر درون دادِ کار دیگران است و موجب همکاری بین شما و دیگران می‌شود.

نقطه شروع داشتن عملکرد بالا برای شما این است که ابتدا اهداف اصلی کارتان رامشخص کنید.با رئیس‌تان در این مورد صحبت کنید و فهرستی ازبرون‌داد‌های حوزه کاری‌تان تهیه کنید و مطمئن شوید که افرادی که از نظر شغلی مافوق شما، هم‌تراز شما،و نیز پایین‌تر از شما هستند بااین فهرست موافقند.

به عنوان مثال، برای یک فروشنده پیدا کردن مشتری جدید از اهداف اصلی محسوب می‌شود.موفقیت در این کار بخش اساسی تمامی فرآیند فروش است .تمام کردن یک فروش هماز هدف‌های اصلی این شغل محسوب می‌شود. به انجام رسیدن یک فروش موجب می‌شود تازحمات بسیاری افراد دیگر که در تولید و ارائه‌ی محصول یا خدماتِ عرضه شده سهیم بوده‌اند به نتیجه برسد

برای صاحب یک شرکت یا مدیرعامل آن موفق شدن در گرفتن وام بانکی از اهداف اصلی محسوب می‌شود.استخدام کردن افراد شایسته و محول کردن درست کارها به آنان نیز ازاهداف اصلی این کار است. برای یک منشی یا مسئول پذیرش، تایپ کردن یک نامه و یا پاسخ دادن به تلفن‌ها و وصل کردن سریع و درست آنها به شخص موردنظر از اهداف اصلی این شغل به شمار می‌آید. توانایی افراد در انجام سریع و بسیار خوب این وظایف اصلی تعیین کننده‌ی میزان حقوق و امکان پیشرفت آنها در کارشان است.

پس از آنکه اهداف اصلی کارتان را مشخص کردید، قدم بعدی نمره دادن، از یک تا ده،به نحوه ‌ی فعالیت ‌های خود در رسیدن به هر کدام از این اهداف است. در کدام زمینه قوی ‌تر و در کدام زمینه ضعیف تر هستید؟ در مورد کدام یک از اهداف نتایج عالی بدست آورده‌اید و در مورد کدام یک عملکرد ضعیفی داشته‌اید؟

در این مورد قانونی وجود دارد:هدفی که در آن ضعیف‌ترین عملکرد را داشته ‌-ایدهمان جایی است که شما باید سایر توانائی‌ها و مهارت‌های خود را به‌کار گیرید.

منظور این است که حتی اگر برای مثال در رسیدن به شش هدف از هفت هدف اصلی کارتان بتوانید عملکرد عالی داشته باشید، عدم توانایی و یا نداشتن مهارت کافی جهت دست‌یابی به هفتمین هدف، شما را از موفقیت باز می‌دارد و میزان موفقیت شما را در استفاده ازتوانایی‌ها و مهارت‌ها در سایر زمینه‌ها و اهداف اصلی‌تان محدود می‌کند.ضعف شما دریک زمینه می‌تواند مانع کارایی و اثربخشی شما و عامل اصلی برخوردها، اختلاف‌نظرها ونهایتاً شکست شما در کار بشود.

برای مثال یکی از اهداف اصلی یک مدیر تفویض اختیار است. توانایی انجام این کاربرای یک مدیر بسیار مهم است زیرا این کار او را قادر می‌کند تا مدیریت کند و بتوانداز طریق به‌کار گرفتن توانایی‌های دیگران به اهداف سازمان برسد.مدیری که نتواند به‌خوبی کارها را به دیگران بسپارد، قادر نخواهد بود از سایر مهارت‌ها وتوانایی‌های خود حداکثر استفاده را بکند. عدم توانایی در محول کردن درست کارها به افرادِ ذی‌صلاح به تنهایی می‌تواند باعث شکست یک مدیر در کارش باشد.

یکی از علت‌های اصلی تنبلی و تأخیر در انجام کار این است که مردم از انجام کارهاو فعالیت‌هایی که در گذشته در آن حوزه‌ها عملکرد ضعیف داشته‌اند خودداری می‌کننداکثر مردم به جای تعیین هدف و برنامه‌ریزی برای بهبود و پیشرفت در زمینه‌ای که درآن ضعف دارند آن زمینه را به‌طور کلی کنار می‌گذارند. این کار فقط وضع را بدتر می‌کند.

به‌عکس، هر چه توانایی شما در زمینه‌ای که در آن ضعف دارید بیشتر شود، انگیزه‌ی شمابرای انجام آن کار بیشتر می‌شود، کمتر تنبلی به سراغ شما می‌آید و بیشترمصمم می‌شوید تا آن کار را تمام کنید و یا در آن زمینه به مهارت بالاتری دست پیدا کنید.

حقیقت این است که هر کسی نقاط قوت و ضعف دارد.از توجیه کردن و دفاع از نقاط ضعف‌تان دست بردارید.به جای این کار آنها را دقیقاً مشخص کنید.هدف خود را تعیین کنید و برای آنکه در هر یک از زمینه‌هایی که در آن ضعیف هستید بهترین باشید برنامه‌ریزی کنید.فکر کنید! شاید برای آنکه در کارتان بهترین باشید فقط به یک مهارت دیگر نیاز داشته باشید.

یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی که همیشه باید از خودتان بپرسید و به آن جواب بدهید این است: ‹‹ چه مهارتی است که اگر من در آن عالی باشم بیشترین تأثیر مثبت را روی کار یا شغل من می‌گذارد؟ ››از این به بعد برای پیشرفت در کارتان از این پرسش استفاده کنید و پاسخ‌اش را از خودتان بخواهید.احتمالاً جوابش را از قبل می‌دانید.

از رئیس‌تان، همکارانتان، دوستان‌تان و اعضای خانواده‌تان نیز این سؤال را بپرسید .پاسخ پرسش را پیدا کنید و سپس برای پیدا کردن مهارت و عملکرد عالی در آن زمینه دست به کار شوید.

چیزی که مایه‌ی خوشحالی است این است که تمامی مهارت‌های کاری قابل یادگیری است وقتی فرد دیگری در یکی از مهارت‌های اصلی عملکردِ عالی دارد معنی‌اش این است که شما هم اگر بخواهید می‌توانید در آن زمینه عالی باشید

یکی از سریع‌ترین و بهترین راه‌ها برای از بین بردن تنبلی و انجام سریع‌تر کاراین است که در حوزه‌های اصلی کارتان عملکرد عالی داشته باشید.این مهم‌ترین کاری است که می‌توانید در زندگی حرفه‌ای خود انجام دهید

قورباغه را قورت بده!!!!!!!

اهداف اصلی کارتان را مشخص کنید. هدفهایی که رسیدن به آنها نشان‌دهنده‌ی آن است که کارتان را به بهترین نحو انجام می‌دهید مشخص کرده و آنها را روی کاغذ بیاورید. سپس به هر کدام از آنها با توجه به نحوة عملکرد خود در آن زمینه از یک تا ده نمره بدهید، و آنگاه توانایی یا مهارتی را که اگر به خوبی از پس آن برآیید بیشترین تأثیر را روی کارتان دارد تعیین کنید.

فهرست اهداف اصلی را به رئیس خود نشان بدهید و نظر او را بخواهید. ازاظهارنظرهای صادقانه استقبال کنید.شما فقط در صورتی در کارتان عملکرد بهتری خواهیدداشت که بتوانید از نظرات سازنده دیگران استفاده کنید.در مورد فهرستی که تهیه کرده‌اید با کارکنان و همکاران خود مشورت کنید.

عادت کنید که از این به بعد مرتباً اهداف اصلی کارتان را تجزیه و تحلیل کنیدهرگز از بهبود کار دست برندارید. همین تصمیم به‌تنهایی می‌تواند زندگی‌تان را متحول کند.

قورباغه را قورت بده(قسمت ۲ )

پیامد کارها را در نظر داشته باشید

میزان بزرگی و موفقیت هر فرد بستگی به این دارد که تا چه حد می‌تواند همه نیروهای خود را در یک کانال واحد بریزد.

اُریسون سووِت ماردِن

نشانه تفکر برتر یک انسان این است که بتواند در مورد پیامدهای انجام دادن یا انجام ندادن یک کار پیش‌بینی درستی داشته باشد. این که یک کار یا فعالیت تا چه اندازه برای شما یا برای شرکت شما اهمیت دارد بستگی به پیامدها‌ی بالقوه آن کار دارد. اگر بتوانید بر این اساس اهمیت هر کاری را ارزیابی کنید می‌توانید تعیین کنید که قورباغه بعدی شما کدام است.

دکتر ادوارد بانفیلد از دانشگاه‌ هاروارد پس از پنجاه سال پژوهش به این نتیجه رسید که داشتن ‹‹ دید بلند مدت ›› مؤثر‌‌‌‌‌ترین عامل پیشرفت‌‌های اجتماعی و اقتصادی آمریکاست. دید بلند مدت داشتن در کار تبدیل به عاملی شده است که از تمامی عوامل دیگر مانند تجربه، تحصیل، نژاد، هوش و روابط در تعیین میزان موفقیت شما در زندگی نقش مهم‌تری دارد.

رویکرد شما نسبت به زمان، یا ‹‹ افق زمانی ›› شما، تأثیر چشمگیری بر رفتار‌ها و انتخاب‌های شما دارد. کسانی که دورنمای درازمدتی از زندگی و حرفه خود دارند همیشه می‌توانند در مورد وقت و فعالیت‌‌‌‌‌هایشان بهتر از کسانی که کمتر در مورد آینده خود  فکر می‌کنند تصمیم‌گیری کنند.

قانون: تفکر دراز مدت تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت را بهبود می‌بخشد

افراد موفق در مورد آینده خود جهت‌گیری روشنی دارند. آنها درباره پنج، ده و بیست سال آینده فکر می‌کنند و انتخاب‌ها و رفتار‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود را در زمان حال مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند تا با آینده‌ای که در درازمدت خواهان آن هستند هماهنگ باشد

در کارتان داشتن تصو یری روشن از آنچه در درازمدت برای شما دارد تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت شما را در مورد اینکه چه کارها یی در اولویت قرار دارند بسیار آسان‌تر می‌کند.

طبق تعریف، کارهای مهم و ضروری به طور بالقوه نتایج بلند‌مدت دارند و کارهای غیر مهم و غیر ضروری تأ ثیرات بلند‌مدت بسیار نا‌چیزی دارند و یا هیچ نتیجه‌ای ( تأ ثیری) ندارند. پیش از شروع هر کاری از خودتان بپرسید: ‹‹ انجام دادن یا ندادن این کارچه تأ ثیرات بلند‌مدتی برزندگی من خواهدداشت؟ ››

قانون: آینده‌نگری فعالیت‌ها و کارهای فعلی ما را تحت تأ ثیر قرار می‌دهد و در اغلب مواقع تعیین کننده فعالیت‌های کنونی ماست

هر چه اهداف آینده شما روشن‌تر باشد، تأ ثیر بیشتری روی کارهایی که در زمان حال مشغول انجام آنها هستید خواهد گذاشت. با داشتن دید بلند‌مدت و آینده‌نگری بسیار بهتر می‌توانید کارهای فعلی‌تان را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که آیا این کارها با آنچه که هدف نهایی شماست و می‌خواهید در نهایت به آن برسید مطابقت دارد یا خیر.

افراد موفق کسانی هستند که آماده‌اند تا لذت‌های کوتاه‌مدت را به تعو یق بیاندازند و با کار و تلاش نتایج بسیار ارزشمندی را در آینده به دست آورند. به عکس، افراد نا‌موفق بیشتر به خوشی‌ها و لذت‌های کوتاه‌مدت و آنی فکر می‌کنند و به آینده خود بسیار کم توجه‌اند.

دنیس وتیلی، سخنران معروف، می‌گوید: ‹‹ انسانهای ناموفق به کارهایی می‌پردازند که رفع کننده تنش‌ها و ناراحتی‌هاست، در صورتی که انسانهای موفق به کارهایی می‌پردازند که آنها را به هدف‌ها‌یشان می‌رساند. ›› به عنوان مثال، زود سر‌کار رفتن، مطالعه مرتب در زمینه‌ای که به حرفه شما مربوط می‌شود. شرکت در کلاس‌هایی که مهارت شما را بالا می‌برد و تمرکز روی فعالیت‌هایی که در حرفه شما ارزش بالایی دارند همگی تأثیرات بسزایی در زندگی شما خواهد داشت. از طرف دیگر، در آخرین لحظه سر‌کار رفتن، نوشیدن چای و قهوه، روزنامه خواندن و خوش و بش کردن و گپ زدن با همکاران هر چند در کوتاه‌مدت سرگرم کننده و لذت‌بخش است اما در درازمدت نهایتاً به عدم پیشرفت، دست‌ نیافتن به اهداف و در جا زدن می‌انجامد.

اگر عمل یا فعالیتی بالقوه پیامد‌های مثبت فراوانی دارد آن را در اولویت بالا قرار دهید و بلا‌فاصله شروع به انجام آن کنید. همچنین اگر کاری بالقوه پیامد‌های منفی زیادی دارد انجام ندادن آن نیز باید در اولویت بالا قرار بگیرد. قورباغه شما هر چه که باشد باید عزمتان را جزم کنید و قبل از هر کاری آن را قورت بدهید.

نگیزه باید علتی داشته باشد. وقتی فعالیت یا رفتاری را به وضوح برای خود تعریف کردید، هر چقدر تأثیرات مثبتی که آن کار می‌تواند روی زندگی شما بگذارد بطور بالقوه بیشتر باشد، شما هم انگیزه بیشتری برای غلبه بر تنبلی و انجام سریع آن کار خواهید داشت. اگر به‌طور مداوم کارهایی را که می‌تواند تغییر عمده‌ای در زندگی شما یا در جایی که در آن کار می‌کنید ایجاد کند شروع کنید و به اتمام برسانید تمرکز خود را حفظ کرده و پیشرفت خواهید کرد.

زمان به هر حال خواهد گذشت. تنها پرسشی که وجود دارد این است که شما از وقتتان استفاده می‌کنید و قرار است در پایان هفته‌ها و ماه‌هایی که می‌گذرند به کجا برسید. و اینکه به کجا می‌رسید عمدتاً بستگی به میزان توجهی دارد که به عواقب احتمالی اعمال خود در کوتاه مدت می‌کنید.

فکر کردن مداوم به پیامدهای بالقوه انتخاب‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهایتان یکی از بهترین راه‌هایی است که بوسیله آن می‌توانید اولویت های حقیقی خود را در کار و زندگی تعیین کنید.

قورباغه را قورت بده!!!!!

به ‌طور منظم لیست کارها، فعالیت ‌ها و پروژه ‌های خود را مرور کنید. مرتباً از خودتان بپرسید: ‹‹ کدام پروژه یا فعالیت است که اگر آن را به بهترین نحو و با یک روش زمان بندی شده به انجام برسانم بیشترین تأثیر مثبت را بر زندگی من خواهد گذاشت؟»

آنچه را که می‌تواند بیشترین کمک را به شما بکند، هر چه که باشد، به عنوان هدف خود در نظر بگیرید، برای دستیابی به آن برنامه‌ریزی کنید و بلافاصله روی برنامه خود شروع به کار کنید. این کلمات فوق‌العاده گوته را به خاطر بسپارید: ‹‹ اگر کار را شروع کنیدذهن شما گرم می‌ شود و اگر ادامه دهید کار به انجام می‌رسد. ››

روش الف ب پ ت ث را مدام به کار بگیرید

نخستین قانونِ موفقیت، تمرکز است. یعنی همه نیروهای خود را روی یک نقطه متمرکز کنید، مستقیماً به سراغ همان نقطه بروید و به چپ و راست منحرف نشوید.

ویلیام ماتئوس

قبل از شروع کارها هر چقدر فکر بیشتری روی برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی کارها بگذارید، کارهای مهم‌تری خواهید کرد و زمانی که کاری را شروع کردید سریع‌تر آن را به پایان خواهید رساند. هر چقدر کاری برای شما مهم‌تر و با ارزش‌تر باشد برای غلبه بر تنبلی و به‌کارشدن انگیزه بیشتری خواهید داشت.

روش الف ب پ ت ث یک تکنیک قوی برای اولویت بندی است که می‌توانید هر روز از آن استفاده کنید. این تکنیک آنقدر ساده و مؤثر است که استفاده از آن به خودی خود می‌تواند شما را به یکی از کارآمدترین و مؤثرترین افراد در حوزه کاری‌‌تان تبدیل کند.

کارآیی این تکنیک در سادگی آن نهفته است. روش آن به این ترتیب است: برای شروع کار باید لیستی از تمام کارهایی که باید در روز آینده انجام دهید تهیه کنید. روی کاغذ فکر کنید.

آنگاه قبل از آنکه شروع به کار کنید، کنار هر یک از مواردی که در لیست خود نوشته‌اید یکی از حروف الف، ب، پ، ت، یا ث را بنویسید.

حرف الف برای کاری است که بسیار مهم باشد، کاری که باید حتماً انجام دهید وگرنه با عواقب جدی مواجه خواهید شد. موردی که با حرف الف مشخص شده است می‌تواند ملاقات با یک مشتری خیلی مهم یا تمام کردن گزارشی باشد که رئیس‌تان برای یک جلسه هیأت مدیره که قرار است بزودی برگزار شود به آن نیاز دارد. این موارد قورباغه‌های زندگی شما هستند.

اگر بیش از یک مورد از نوع الف دارید آنها را با گذاشتن علامت الف-1، الف-2، الف-3، و ... اولویت بندی کنید. کار الف-1 بزرگترین و زشت‌ترین قورباغه شماست.

موارد نوع ب هم کارهایی هستند که باید انجام داد اما عواقب آنها زیاد شدید نیست. این موارد بچه‌قورباغه‌های زندگی شما هستند. این بدان معنی است که اگر این کارها را انجام ندهید ناراحتی یا مشکلی ایجاد می‌شود اما تأثیر آن به هیچ وجه به شدت تأثیر موارد الف نیست. جواب دادن به یک نامه کم اهمیت یا چک کردن ئی‌میل‌ها می‌تواند جزء موارد ب باشد.

قاعده این است که هرگز نباید به موارد ب بپردازید وقتی که هنوز یکی از موارد الف باقی مانده است. یک بچه‌قورباغه نباید حواس شما را پرت کند وقتی که یک قورباغه بزرگ منتظر است که قورتش بدهید.

وارد پ آنهایی هستند که انجام دادنشان خوب است اما انجام ندادنشان عواقبی در پی ندارد. تلفن زدن به یک دوست، نوشیدن چای یا نهار خوردن با یک همکار یا انجام دادن یک کار شخصی در ساعات کاری می‌تواند جزء موارد پ باشد. این قبیل موارد هیچ تأثیری روی زندگی شغلی شما ندارد.

موارد ت کارهایی هستند که می‌توانید به شخص دیگری محول کنید.قاعده این است که باید هر کاری را که کس دیگری می‌تواند انجام دهد به وی واگذار کنید تا وقت بیشتری برای انجام موارد الف که فقط خودتان می‌توانید انجام دهید پیدا کنید.

موارد ث آنهایی هستند که می‌توانید آنها را بکلی حذف کنید بدون آنکه واقعاً تغییری ایجاد شود. این موارد می‌توانند کارهایی باشند که زمانی اهمیت داشته‌اند اما دیگر به شما مربوط نمی‌شوند یا برای شما مناسب نیستند. این کارها را اغلب از روی عادت یا چون از آنها خوشتان می‌آید انجام می‌دهید. پس از آنکه روش الف ب پ ت ث را روی لیست خود پیاده کردید کاملاً حاضر و آماده خواهید بود تا کارهای مهم‌تر را سریع‌تر انجام دهید.

مهم‌ترین چیز برای اینکه روش الف ب پ ت ث کار کند این است که خود را موظف کنید تا بلافصله برای انجام مورد الف-1 دست به‌کار شوید و تا زمانی که به اتمام برسد به کار ادامه دهید. از نیروی اراده خود بهره بگیرید تا مهم‌ترین کاری را که می‌توانید انجام دهید. از نیروی اراده خود بهره بگیرید تا مهم‌ترین کاری را که می‌توانید انجام دهید شروع کنید و به آن ادامه دهید. قورباغه را کاملاً قورت بدهید و تا زمانی که کار تکمیل نشده است از آن دست نکشید.

توانایی حلاجی کردن و تجزیه و تحلیل لیست کارها و مشخص کردن کار الف-1 سکوی پرشی است که شما را به بالا‌ترین سطوح موفقیت، اعتماد به نفس، عزت نفس و سربلندی پرتاب می‌کند.

وقتی این عادت را در خود بپرورانید که روی کار الف-1، یعنی مهم‌ترین کار خود، متمرکز شوید ( و قورباغه خود را قورت بدهید ) آنوقت خواهید دید که می‌توانید بیشتر از هر دو یا سه نفر از اطرافیان خود کارایی داشته باشید.

قورباغه را قورت بده!!!!!!

همین الآن لیست کارهای خود را مرور کنید و در کنار هر یک از موارد آن الف، ب، پ، ت یا ث بگذارید، کار ‹‹ الف-1 ›› خود را انتخاب کنید و بلافاصله روی آن شروع به کار کنید، خود را موظف کنید که تا این کار را به اتمام نرسانده‌اید دست به کار دیگری نزنید.

در طول یک ماه آینده، قبل از شروع به کار، این روش الف ب پ ت ث را هر روز و در مورد هر لیستی که از کارها یا پروژه‌های خود تهیه می‌کنید به‌ کار بگیرید. پس از یک ماه عادتِ شروع و ادامه کارهایی را که بالاترین اولویت را برای شما دارند پیدا کرده‌اید و آینده شما تضمین شده است.