سلام سلااااام بهمنی های عزیز
فردا همه ساعت ۱۰ دانشگاه باشین ... فردا واسه کلاس کارگاه اسم مینویسن و از این جور چیزا ...
البته یه حرفهایی هم درمورد درس از فیزیک ۱هم شنیده میشه !! باید رفت و دید ... پس : فردا دوشنبه ساعت ۱۰ خود ِ دانشگاه ...
حتما سعی کنین که به دوستاتون هم بگین ... مرسی ...
ای داده بی داد...........
اووووووووووووووووووووووووف!!!!
هیی !!!
واسه چی؟؟!!!
به نظر میاد خیلی خیلی از ته دل بود !!
به روی دیده تک پر جان....
بابا اختیار داری...من لایق این همه لطف ومحبت نیستم..
یو دلت پاکه...واسه همینم این ماییم که همیشه شرمندتیم عزیز!!!!!!!!
یو تاج سری!!!
یو گل پسری!!!
تک پر
تک پر
تک پر
.
.
.
.
.
هیی هیی هیی !!!
آفنر آلفرد !!
خیلی دلتون خوشه ها !!!!!!!
واقعا مشالا به این روحیه !!
دست شما درد نکنه ... بابت درک متقابلتون !!!
خفتگان نقش قالی ، دوش با من خلوتی کردند
رنگشان پرواز کرده با گذشت سالیان دور
و نگاه این یکیشان از نگاه آن دگر مهجور
با من و دردی کهن ، تجدید عهد صحبتی کردند
من به رنگ رفته شان ، وز تار و پود مرده شان بیمار
و نقوش در هم و افسرده شان ، غمبار
خیره ماندم سخت و لختی حیرتی کردم
دیدم ایشان هم ز حال و حیرت من حیرتی کردند
من نمی گفتم کجا یند آن همه بافنده ی رنجور
روز را با چند پاس از شب به خلط سینه ای
در مزبل افتاده بنام سکه ای مزدور
یا کجایند آن همه ریسنده و چوپان و گله ی خوش چرا
در دشت و در دامن
یا کجا گلها و ریحانهای رنگ افکن
من نمی رفتم به راه دور
به همین نزدیکها اندیشه می کردم
همین شش سال و اندی پیش
که پدرم آزاد از تشویش بر این خفتگان می هشت
گام خویش
یاد از او کردم که اینک سر کشیده زیر بال خک و خاموشی
پرده بسته بر حدیثش عنکبوت پیر و بی رحم فراموشی
لاجرم زی شهر بند رازهای تیره ی هستی
شطی از دشنام و نفرین را روان با قطره اشک عبرتی کردم
دیدم ایشان نیز
سوی ن گفتی نگاه عبرتی کردند
گفتم : ای گلها و ریحانهای رویات برمزار او
ای بی آزرمان زیبا رو
ای دهانهای مکنده ی هستی بی اعتبار او
رنگ و نیرنگ شما ایا کدامین رنگسازی را بکار اید
بیندش چشم و پسندد دل
چون به سیر مرغزاری ، بوده روزی گورزار ، اید ؟
خواندم این پیغام و خندیدم
و ، به دل ، ز انبوه پیغام آوران هم غیبتی کردم
خفتگان نقش قالی همنوا با من
می شنیدم کز خدا هم غیبتی کردند
با سپاس از زحمات مدیریت محترمه(پسته)...
خواهش میکنم...
یو لطف داریند..
و در مورد این(آلفرد شما هم ... !!!..) ،خدمتتون عارضم که:
من ورزشکار نیستم ولی ورزشکارارو خیلی دوس دارم...
به ادبیاتم علاقه مندم...
(عجب!!!!!!!!!!!!)
خواهشت میشه ...
قابلی نداشت ...
میشه یه بستنی ... مهمون شما ... روبه روی دانشگاه !!!!
هیی هیی هیی !!!
واقعا عججججب !!!!!!!!!!!
از دور دستی بر اتش دارین دیگه !!!!!!!!!!!
همینشم عالیه !
کجایند مردان را ه خدا
سلام بچه ها خیلی وقته نبودم ووقتی من نبودم طبیعیه که جنجالی بود ولی دمت گرم آلفرد وپسته آلفرد دمش گرم به خاطر اینکه همیشه اینجاست وپسته مرسی که با تعداد کم نظر دهنده ها با ز ادامه مدیریت
از این به بعد من هم پای ثابت وبلاگ هستم البت نه اینکه قبلا نبودم ولی می خواهم بیشتر با شم
زندگی به من آموخته داشتن چند تا دوست که بتونی دورادور با اونها با شی از هزاران دشمن برتره
واین که بدون جنجال البته تنها چیزی که من و وادار کرد دوباره بیشتر بیام استقامت آلفرد بود دوباره دمت گرم
کجایند ؟؟؟!!!
علیک سلام ... به به ... مستر تنها ... حال ِ شما ؟؟!!
خوبین ؟؟!!
مرسی مرسی ... ای بابا !!! چوب کاری میفرمایین !!
قابلی نداره ... میشه یه بستنی مهمون شما رو به رو ی دانشگاه !!!
قدمتون به روی دیده !!
تشریف بیارین ...
بلی ... دمشون جیز جیز !
بر آن درگه خواهم داد از این دل
مسلمانان مرا فریاد از این دل
دلی دارم دل ، از جان برگرفته
امید از کفر و ایمان برگرفته !!
----------- سلام
بعد از ایـــــــــــــن همه کم رنگی، ساعت 3بامداد 3شنبه
عزمی جزم کردم که 2باره رنگ بگیرم..
نه که "رنگی" شده باشم یه وقت یا رنگارنگااا..نه..می خوام پررنگ شم.
"دنیا جای دزدان بی شرفی ست که پرندگان را برای مردن از قفس آزاد می کنند"
!!!
امید از کفر و ایمان برگرفته !!!!!!!
امیدوارم !! نمدونم !!
علیک سلام ... دوست جون مردمک !!
به جون ِ عباس آقا عمرا !!
خوبی ؟؟!!
اخه فداش ... باید الان خواب باشی !!!
اخه سحر خیز باش تا کامروا باشی !!! بلدمااا !!!!!!!!!
دنیا جای دزدان بی شرفی ست که پرندگان را برای مردن از قفس آزاد می کنند!!!!
عالی بود !! این همون جمله های ۳ نصفه شبی یی یه ها !!!
(میدونم جملم از لحاظ دستوری مشکل داره ... دوست دارم !!... مگه نه مردمک ؟؟!!)
اِ اِ اِ...چرا کسی درو وا نمی کنه ؟؟؟
یعنی به یه " آمدیم،نبودید"قناعت کنم و برگردم!!
نوچ.. بست می شینم همینجا تا صابخونه ش بیاد!
تا دو روزم زادوتوشه دارم تو بقچه م !!!
....
دو روز بیشتر طول بکشه .. ناچار دست به نردبون می شم و خودم کرکره رو میزنم
بالاها .. !!!!
هیس !! ساکت !!
بزار ببینم کیه ؟؟!!
اِ اِ اِ اِ مردکمه !! در و باز کنیم ؟؟؟!!!نمیدونم !!
اخه !! تو رو جون ِ عباس آقا در زدی اخه ؟؟؟؟!!
هیی هیی هیی ... آفرین به این پشتکار !!!!
عمرا !!!
این کرکره قفلاش از اون محکماس !!!!!!
شرمنده ی اخلاق ورزشیت... میدونی که به خاطر بابام بود ... دیگه پیش اومد !!
آهنگ نیستی از یاس و آمین!!
واقعا واقعا عالیه !!!!!!!!
نیستی حالم خرابه تو رو با یکی دیگه دیدم
داغون شدم مردم ولی باز تو رو بخشیدم
نیستی دلشوره دارم میبینم تو رو تو چشماش
این تقدیر بی رحمه با قلبم عشق من برو نذار تنهاش
نیستی حال من خرابه نیستی دستام سرد سرد
چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد
نیستیو هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه
من مردم و دستهای تو قاتل منه
رفتی از این آغوش چه راحت و باز منم تنها و خاموش چراغم
چه بی اعتنا رفتی هه نفهمیدم حس من واست یه تفریحه
تو که میدونستی وجود تو ترک درداست
تو که میدونستی نبود تو مرگ فرداست
ولی آروم آروم زیر بارون داغون قدم میزنم
و تو شادی با اون یارو سرا پا گوش بودم وقتی که تو داشتی
حرفی حالا که بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی؟
باشه، منم میذارم رگ این گردن که رفتم و دیگه پیشت برنمیگردم
ولی روزی رو میبینم که یارت سیره
از تو با یکی دیگه از کنارت میره
به هر دستی که بدی میگیری از همون دست
این نفرین من نیست بازی زمونست
اون میخواد که دل تو با حرفهاش خواب شه
صبر کن بذار یه کمی یخ هاش آب شه
وقتی میفهمی چه کسی پشت روبنده
که به احساست بزنه یه مشت کوبنده
نیستی حال من خراب
نیستی دستام سرد سرد چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد
نیستی و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه
من مردم و دستهای تو قاتل منه
چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم
کاش لاقل بودی میدادی یه خط جوابم
تو که هی میگفتی تا ته خط باهم هستی
چرا رفتی و با درد دست و پاهام رو بستی؟ چرا؟ هاه؟
بخدا تا به من حرفی نزنی نمیرم تو چرا واقعا رفتی؟
لااقل یه چیزی بگو، بگو دوستت نداشتم
بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم
یعنی قصدت از اول این بود که با من نمونی؟ حرف بزن
تو که اینقدر نامرد نبودی چی میگم اون دیگه نیست پیشم
چشم تو این امتحان هم بیست میشم
ولی چرا از سنگه قلبها در این شهر تاریک
اسیر کابوسم تو یلداترین شب تاریخ
کابوسی که نفس رو تو سینه حبس میکنه و میبینم یکی دیگه تنت رو لمس میکنه
داره تنم میلرزه واسه ادامهٔ خوابم حتی قلم میترسه
ختم کلام رفتی از این آغوش چه راحت و باز منم تنها و خاموش چراغم
امشب حالم ناجور داغونه !!!!!!!
کلا از صبح پنچرم ...
امان ... امان از این دنیای بیخود ... چرت و بی معنی !!!!!
گاهی حسابی داغ میکنم !!
دلم میخواد به این دنیا بگم که ... هی ... با زندگیامون چیکار داری ؟؟؟!!!!!پاتو بکش بیرون از زندگیامون !!!
بابا لامسب چی میخوای دیگه !!!
لعنت به این دنیا !! همیشه یه جور !! یه سیستم !! انگار زندگی برنامه ریزی شده واسمون!!!
ای واااااااااااااااااااااااااااااااااای !!!
... !!!
سلامممممم بهمنیای بی معرفت(جز تنها 41!)
خوبین خوشین؟
یه موقع یه سراغی از من نگیرینا؟! بازم به معرفت تنها41 :)
رسما داشتم فراموشتون می کردم اگه تنها41 یادم ننداخته بود، هیی!
می گما!! الان اومدم اینجا دیدم نوشته چهارشنبه نوزده اسفند!!! وای نمی دونم چرا اینجا سال شمسی زودتر می گذره!! اصن باوررررررم نمیشه اسفندم دوسومش گذشت! بابا یکی جلوی این زمانو بگیره عین فرفره داره می ره!
علیک سلام فرشته ی بامعرفت ( : دی)
شرمندت شدیم ابجی :دی ... دست ایشون درد نکنه ...
این یه مورد رو موافقم ... شدید !!!
لامسب هر وقت فکر میکنی میبینی که عین بنز این زمان میره !!! یعنی خفن در حد مرگ !!!!!
تا بجنبی دیر شده دیگه !!!
خودمونیم بستنی جلوی دانشگاه هم خیلی می چسبه ها والا ما نه متا هل شدیم که بستنی بدین نه سالگرد تولدم پس واسه چی
فکر می کنم سالگرد تولدتونه می خواین بستنی بدین پس مبارکه دست دست ......... به روی چشم حتما مام از قدیم گفتن مفت باشه کوفت باشه
iran17.mihanblog.com
یه سایت خوب در زمینه مهندسی صنایع
واقعا تو این آب و هوا عجیب میچسبه !!!
من بیخود بکنم دم عیدی تولدم باشه !! اونم این همه بی موقع !!
ایشالا خرداد ماه از خجالتتون در میام :دی !!
البته با بستنی !!
گفتی حالت داغونه دیروز داشتم فکر می کردم همه آدمها چهار نفر
لذت دنیا - هوس شیطانی -خدا - وخودت
یه نوع مبارزه وجود داره تا اونها تو رو از آن خودشون بکنند پس بهتره راه درست را انتخاب کنیم
عجب جمله ای !!!
مختصر مفید !!!!!!
اره ... راست میگی ... زندگی توی همینا خلاصه میشه ...
واقعا !! همه باید سعی کنیم که راه درست رو انتخاب کنیم :دی !!
عجیب رفتم تو فکر !!
دیروز هر جا خوریدی روییدآیینه ها تراکم کردند...
امروز در جستوی سوسوی فانوسی
حتی آه ها در سینه ها خویش را گم کردند...
ببین !!!
نیپون کوکو جون !! اخه قربونش من تو روخونی هم مشکل دارم ... این همه شما ۳تا (مردمک و خودت و کرشمه ) ... اهان !! این همه شما ۳تا خساست به خرج ندین !!
بابا یه ذره با من روخونی کار کنین !!
ببین چه نافرم ضایع میشم !!!!دلت بسوزه دیگه بهم !!
سوخت ؟؟!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
(اخ جون گولش زدم !!)
من فقط عاشق اینم،حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمی تونم
من فقط عاشق اینم،بگی از همه بیزاری!!
دو سه روز پیدام نشه وو ببینم چه حالی داری
من فقط عاشق اینم،عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
من فقط عاشق اینم،روزایی که با تو تنهام
کارو بار زندگیمو بذارم برای فردام
من فقط عاشق اینم،وقتی از همه کلافم
بشینم یه گوشه ی دنج موهای تورو ببافم
عاشق اون لحظه ام که پشت پنجره بشینم
حواست به من نباشه دزدکی تورو ببینم
من فقط عاشق اینم،عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
((سیاوش قمیشی))
من فقط عاشق اینم،عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم !!
این قمیشی هم نادونه ها !!!!
واسه چی اخه ؟؟!!
شیرین جان ده !!
سلام
راجع به اون نظرم درباره روز مهندسین
قابل توجه اونایی که بهم تیکه مینداختن
همونطور که استاد پری ماورا گفت ما مهندسین بالقوه هستیم
این اواخرم خانم غائب لو گفتن
به جون گواردیولا
راست میگم
باورتون نمیشه از نیپون کو کو و مردمک بپرسین
علیک سلام !!!
بلی !! مخصوص اونایی که تیکه بارونشون کرده بودن !!!
اما خب .. مهندس جان ... تا بالفعل شدنش کلی راه داریم هنوزز !!!
چشم ... بله ... بله ... بلی که میپرسیم !!!
اینم واسه خاطر روی گل شما !!! :دی
آلفرد نمیدونم بهت چی بگم
میخوام فریاد بزنم
که جلوی معرفتت کم آوردم
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ
...تم(جای خالی روخودت پر کن)
یو به من لطف داری
اتفاقا سورنا برای منم همون سورناست
اما من، سورنا نیستم
که اگه بودم ...
خب داد بزنین !!
اصلا من و بچه ها رو به کل ندید بگیرین !!!!!
تور و خدا !!!
که اگه بودم ...
اگه سورنا بودی چی ؟؟!!
کله ی همه پخ پخ ؟؟؟!!!!!!!
عشق با غرور زیباست
ولی اگه عشقو به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی
اون دیگه عشق نیست صدقه ست
بله !!!
مرسی !!!
امشب در سر شوری دارم...
امشب در دل نوری دارم....
باز امشب در اوج آسمانم....
باشد رازی با ستارگانم....
.
.
.
.
با صدای شکیلا که عالیه !!!!!!!!!!!!
غنچه از خواب پرید و گلی تازه به دنیا امد، خار خندید و به گل گفت : سلام وجوابی
نشنید خار رنجید ولی هیچ نگفت... ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود ، دستی بی رحمی آمد نزدیک، گل سراسیمه ز وحشت افسرد.. لیک آن خار در آن دست خزید وگل از مرگ رهید ..صبح فردا که رسید خار با شبنمی از خواب پرید گل صمیمانه به او گفت : سلام
اخی !!
سلام قربونت برم ... سلام ...
مرسی از این که به من ِ خار سلامی میکنی !!
یک روز کارمند پستی که به نامههایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی میکرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامهای به خدا !
با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:
خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی میگذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.
این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج میکردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کردهام، اما بدون آن پول چیزی نمیتوانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن ...
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود: نامهای به خدا !
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :
خدای عزیزم، چگونه میتوانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشتهاند!!...
تو کیی خرزو خان ؟؟؟!!!
اشناست !! نمیدونم اینجا خوندم یا جای دیگه !!!
اما اگه هم شما خوندین ۲باره بخونین !!
می ارزه !!!
دست شما بی بلا ... !
" تقصیر کیست ؟!
قصه به اینجا رسیده است "
اینجایی که نه مثل شاهنامه آخر خوشی دارد..نه امید به پاییزی که وقت
جوجه شماری باشد!
اینجا یک ایست گاه است !
وایی ... پر پر بانو !!
چه قدر عالی ... خیلی خیلی زیاد !!!!!!!
اینجا یک ایست گاه است !
اره ..و
مرسی ... راستی چه طوری ؟؟!! خوبی؟؟!
: دی !!
راستی ... هر گونه برداشت اشتباه یا حس این که به کسی یا چیزی ... ممنوع است !!
هییی!!
:دی
:دی !!
: دی !!!
سلام
به نیپون کوکوی عزیز تسلیت میگم
و امیدوارم هر چی خاک سر مزار ایشونه ؛بقای عمر خودشون و خانواده محترمشون باشه
:( :( :(
علیک سلام ...
مرسی ...
من که حسابی شرمندش شدم ... حتی یه پست هم نتونستم واسه دوست جونم که رفیق فابریکمه بزنم ...
از همین جا ازش معذرت خواهی میکنم ... ایشالا که منو ببخشه ...
مینی جونم منم تسلیت میگم ... ایشالا غم اخرت باشه دوشتم ...
عذر شب بیداری های قشنگم هنوز هم ، همین مهتاب تابان بالای سر
است ..
عذر قشنگی شب های تمام عالمم اما ، آفتاب تابان بالای سر است !!
...؟؟؟!!!
میگم مردمک میشه ؟؟!!!
میشه یه خواهشی ازت بکنم ؟؟؟!!
میشه این دفعه رو زیر سیبیلی ردش کنی؟؟؟!
میشه تقلب بهم برسونی ؟؟!!
جون ِ عباس آقا بجنب !!!!!!!!!!!!
چی شده پسته؟!!
والا جونم واست بگه که ...
من یه چند روز خیلی کیفم سنگین بود ... همه جا هم با خودم حملش میکرم (عین کارگراا ) و این ور و اونور میبردمش !!!!
تا این که ۵شنبه شب دیدم پشتم یه ذره درد فکوله !!
بلی ... شب خوابیدم و صبح که چشمام و باز کردم دیدم ... ای دا ِ بی داد !!
نمی تونم حتی از جام بلند شدم !!! با کلی سلام و صلوات منو بلند کردن که دیدن بلی ... رگهای مبارک پشتم کشیده شدن در حد ِ مرگ !!! ظهرشم حواسم نبود که پشتم درد میکنه و کلی ملاحظه میکردم یه دفعه این طبقه ی کمدم جاخالی داد و من مثل بنز افتادم توش !!!
دادی زدم که آقا جون خدا بیامرزم تو قبر رفت رو ویبره !!!! بعدشم که شد انچه شد !!
به قول خواهرم شبیه سوسک بر عکس شده بودم ... مثلا اگه به مبل یا صندلی تکیه میدادم بلند شدم با خدا بود ... یکی باید کمکم میکرد تا پاشم ...
دوشنبه هم پری و سارا تو کلاس اصول دید سرم و نمیتونستم خم کنم رو به پایین ... گردنم به شدت درد میگرفت !!
بلی ... تازه الان بعد از ۱ هفته حالم جفت و جور شده !!!!
بلی ... اینم اتفاق هفته ی قبل که آفت زده بودم بود !!!
حالا فرشته خوبه یه ۳تا کلمه سوال پرسیدی این همه حرف زدم !!
فکر کن اگه دو جمله بود چی میشد !!!
یک شعر بسیار زیبا از هوشنگ ابتهاج
ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری با اشاره به همان روابط عاشقانهاش با گالیا سرود:
دیریست گالیا!
در گوش من فسانه ی دلدادگی مخوان!
دیگر ز من ترانه ی شوریدگی مخواه!
دیرست گالیا! به ره افتاد کاروان
عشق من و تو؟ این هم حکایتی است
اما در این زمانه که درمانده هر کسی
از بهر نان شب
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست
شاد و شکفته در شب جشن تولدت
تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک
امشب هزار دختر همسال تو ولی
خوابیده اند گرسنه و لخت روی خاک
زیباست رقص و ناز سرانگشت های تو
بر پرده های ساز
اما هزار دختر بافنده این زمان
با چرک و خون زخم سرانگشت هایشان
جان می کنند در قفس تنگ کارگاه
از بهر دستمزد حقیری که بیش از آن
پرتاب می کنی تو به دامان یک گدا
وین فرش هفت رنگ که پامال رقص توست
از خون و زندگانی انسان گرفته رنگ
در تار و پود هر خط و خالش، هزار رنج
در آب و رنگ هر گل و برگش، هزار ننگ
اینجا به خاک خفته هزار آرزوی پاک
اینجا به باد رفته هزار آتش جوان
دست هزار کودک شیرین بی گناه
چشم هزار دختر بیمار ناتوان …
دیریست گالیا!
هنگام بوسه و غزل عاشقانه نیست
هر چیز رنگ آتش و خون دارد این زمان
هنگامه ی رهایی لبها و دست هاست
عصیان زندگی است
در روی من مخند!
شیرینی نگاه تو بر من حرام باد!
بر من حرام باد از این پس شراب و عشق!
بر من حرام باد تپشهای قلب شاد!
یاران من به بند،
در دخمه های تیره و غمناک باغشاه
در عزلت تب آور تبعیدگاه خارک
در هر کنار و گوشه ی این دوزخ سیاه
زودست گالیا!
در من فسانه ی دلدادگی مخوان!
اکنون ز من ترانه ی شوریدگی مخواه!
زودست گالیا! نرسیدست کاروان …
روزی که بازوان بلورین صبحدم
برداشت تیغ و پرده ی تاریک شب شکافت،
روزی که آفتاب
از هر دریچه تافت،
روزی که گونه و لب یاران همنبرد
رنگ نشاط و خنده ی گمگشته بازیافت،
من نیز باز خواهم گردید آن زمان
سوی ترانهها و غزلها و بوسه ها
سوی بهارهای دل انگیز گل فشان
سوی تو،
عشق من ….
اخی !!
مرسی مستر ...
راستی اخرش چی شد ؟؟؟!!
بهش رسید یا این هم بلی !!!!!؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
مخصوص شعر دوستای کلاسمون ...
چقد زیاد زیاد حالم گرفته میشه وقتی ۱۹ اسفند به بعد.....
ما ز یاران ...
نذارید خود غلط باشد آنچه می پنداشتیم!!
میدونم ... میدونم !!!
مرسی از این که با هام همدردی میکنی !!
اره !!هـــــِـی !!!!
بلی !!!!
۱۰۰ البته !!!!!!!!!!!
خوش بگذره آخرین سه شنبه ی ۸۸
با امید ، انرژی ، انگیزه و هزار تا آرزوی خوش واسه آغاز 89
مرسی پرپر بانو خانم !!!
ای بابا !!
خداییش من اصلا به سال ِ جدید چشم امیدی ندارم !!
چشم چیه یه ذره امیدم ندارم !!!!
اما ایشالا واسه همه سال ِ خوبی باشه !!!
؟؟؟؟؟ )-:
...
:دی
یک پسر با یه نگاه از یه دختر خوشش میاد و عشق از طرف اون شروع میشه...
تا جایی که زندگیش و پای عشقش می ذاره
اما دختره باور نمی کنه...
چون چیزهایی دیده و شنیده...
تا دختره بیاد و پسره رو باور کنه پسره دلسردو خسته میشه...
میره با یکی دیگه...
بعد که دختره تازه تونسته پسره رو باور کنه میره طرفش...
اما پسره رو با یکی دیگه می بینه...
اینجاست که میگه حدسم درست بود.
ولی غافل از اینکه...
اینجاست که میگن صبر داشته باش برادرم !!!
ای بابا !!!
عجب پایان دار های تلخ رو میزارین ؟؟!!
یه چیز ی که اخرش شاد باشه بزراین !!!
با تشکر ... نیم رخ !(ای جان که چه قدر برنامه اش رو دوست داشتم !!)
پیشاپیش سال جدیدو به همه بهمنیا تبریک عرض میکنم...
امیدوارم سال خوبو خوشیو همراه با موفقیت داشته باشید...
خیر پیش...
هیی هیی هیی !!
مرسی ممنون ... سال نو شما هم متبرک و مبارک !!
خانم احمدی تسلیت میگم...آخرین غمتون باشه...
شرمنده،من تازه متوجه شدم...
خانوم احمدی: مرسی ممنون ... دشمنتون شرمنده ..
پسته خانوم : دست شما درد نکنه ...
ایشالا غم اخرشون باشه ...
چه جالب من این داستانو(یک پسر با یه نگاه از یه دختر خوشش میاد و عشق از طرف اون شروع میشه...)قبلا یه جایی خونده بودم.....
خیلی داستان طولانیو باحالیه که اینجا خلاصش کردن...
به نظر من ما آدما واسه این که از حقیقت فرار کنیم همیشه سعی میکنیم گناهای خودمونو پای دیگرون بنویسیم....غافل ازین که اگه یه کم منصف باشیم میبینیم که مشکل از خودمونم هس...مشکل این داستانم اینه که این دختره اشتباهای خودشو با اشتباهای پسره با هم مخلوط میکنه وو یه جا همه ی اشتباهارو به حساب پسره میذازه....
مخلوط ؟؟!!!
پس از اختلاط چه می شود ؟؟!!
... الفرد توی یه رابطه همیشه نمیشه گفت که مشکل از یه طرفه !!
اون دختره اشتباه کرد اما خب دل ِ پسره هم اتوبان نواب بوده دیگه !!!!
مرسی از این که تایید میکنین !!
راستی چهارشنبه سوریتونم پس از پیش مبارک ....
شرمنده دیگه!!
الان یادم افتاد!!(۴ روز delay داشتم!!!!)
امیدوارم تو آتیش بازیو قاشق زنی!!! بهتون حسابی خوش گذشته باشه!!!!!!!!!
بلی ... خیلی خیلی مبارک باشه ایشالا !!
منم با ۱۳ روز تاخیر !!!
(دستم طلا ! روی همه کم شد !!~!)
بلی ... خوش گدشت !! مخصوصا اجلا ماجیلایی که از جیبمون رفت !!!
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
ای تدبیر کننده روز و شب
ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر
حال ما (بهمنیها) را به بهترین حال دگرگون کن
سلامت
سعادت
سیادت
سُرور
سَروری
سبزی
و سَرزندگی
هفت سین سفره ی زندگیتان باد
این هم ماهی عید واسه سفره هفت سین SIEمون:
><(((>
><(((>
><(((>
با آرزوی
12 ماه شادی،
52 هفته پیروزی،
365 روز سلامتی،
8760 ساعت عشق،
525600 دقیقه برکت،
3153000 ثانیه دوستی.
سال نو مبارک
وااای ... چه قدر تبریک !!
دست شما درد نکنه !!
ایشالا که شما دو تا هم سال خوبی رو داشته باشین ...
:دی
نرم نرمک می رسد اینک بهار،
خوش بحال روزگار،
خوش بحال چشمه ها و دشت ها،
خوش بحال دانه ها و سبزه ها،
خوش بحال غنچه های نیمه باز ...
خوش به حال ِ بهمنی ها ...
چه گده خوش به حالشون شده !!!!
پس حتما خوش به حالشون !!!
پیام نوروز این است:
دوست داشته باشید و زندگی کنید. زمان همیشه از ان شما نیست...
مرسی ممنون ...
البته پیام که زیاده !!
این یه دونشه !!!!!!!!!
واقعا !!! چرا ادما فکر میکنن که همیشه فرصتی هست ؟؟!!
(بی ربط بود ... تو یه فیلمی عزرائیل میگفت !!)
نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست...
فعلا که بهارمون سفید پوش بود !! بدتر از زمستون بود !!
آلبرت انیشتین، زکریای رازی، اسحاق نیوتن، پروفسور حسابی، آقای مادوتا، خانم مادوتا و سایر دانشمندان، سال خوشی را برای بهمنیون آرزومندیم!
هاهاها
هیی هیی هیی !!!
خیلی خودتون رو تحویل گرفتینا !!!
البته شتر در خواب بیند پنبه دانه و این که : دی !!
امیدواریم عید با بوسه هایش ، بهار با گلهایش و سال نو با امیدهایش برشما ای عزیز ترین فرد SIE ، مبارک باشد.
مشکوک میزنین ؟؟!!!
واسه هم پپسی میترکونین ؟؟!!!
بلی ... ما هم به ایشون تبریک میگیم ... ایشالا سالی پر از پول داشته باشن !!
الهی آمین...
تک پر جان من بیشتر ....تم!!
یو سروری....
بلییییییییییی !!
شما هم که هی واسه هم پپسی بترکونین !!
دوست دارین یه ذره با هم دعوا کنین ؟؟!!
سلام
اینم آخرین نظر من تو سال ۸۸
عید واقعی از آن کسی است که آخر سالش را جشن بگیرد نه اول سال را
سال نو رو به همه تبریک میگم
امیدوارم سال خوبی برای خودتون و خانواده های محترمتون باشه
:)
علیک سلام ...
به به .. به به ... اینم اولین تاییید نظر شما تو سال جدید ...
بلی ... خب اول سال و جشن میگیریم تا ... تا اخرش الکی خوش باشیم :دی ... یه قول نیپون کوکو حیف که اجیلا زود تموم میشن !!!
مرسی ... سال نو شمام مبارک ... ایشالا سال خوبی هم برای شما و خونوادهتون و بردیا باشه ...
البته اگه هنوز تو شوک نباشه و خواب منو هر شب نبینه !!!
:دی
راستی چه جالب ...
سلام
اینم آخرین نظر من تو سال ۸۸ و sie
جه دعایی کنمت بهتر از این ؟
خنده ات از ته دل
کریه ات از سر شوق
روزکارت همه شاد
سفره ات رنکارنک
و تنی سالم و شاد که بخندی همه عمر
سال نو تون مبارک )-:
با بهترین ارزوها )-:
علیک سلام ...
به به .. به به ... اینم اولین تاییید نظر شما تو سال جدید ...
واقعا چه دعایی بهتر از این ؟؟!!
مرسی ...
اهان ... این اخرین نظر تو sie یعنی چی ؟؟!!!
شفاف سازی کن لطفا !!
اما خب سرتو هم بپا دیگه !!!!!!!!
مرسی ... سال نوت مبارک ... ایشالا سال خوبی واست باشه ...
:دی
راستی چه جالب !!!
با خوش صدا ترین و دلکش ترین آرزوها ،
نوروز مبارک .
چه قدر شیک !!!
مرسی ... اصلا نمیدونی که !! من یه علاقه ی خاصی به این دارم (هیی هیی هیی ... یکی از تیکه های خودته !! یاد اوری میکنیم جیگرم !!)
مرسی ... عید و سال نوت هم مبارک پرپر خانـــِم !!
حالا امسال در پرسپکتیوی طویل دیده می شود ..
رسیدیم به نقطه ای که فاصله ی ۸۸ و ۸۹ کمتر از ساعتی ست..
و امسال تا دقایقی دیگر پارسال خواهد بود !
خوش آب و رنگ باد تمام فصل هامان
والا من که ذهنم کار نمیکنه کل یوم ...
تقلب از : نپیون کوکو
بوی بهار دویده در استخوانمان
بوی صبحی باران خورده
بهار میریزد در رگانمان
خوش آب و رنگ باد تمام فصل هامان !!!
چنان اخت گرفته ایم طبیعت و من! ، من و طبیعت!
و چنان در دلدادگی به آسمانش پاک باخته ام!
که توبه ی ناسازگاری های گاه گاهش را یکجا استغفار زد و برف 1 فروردین را
برای من تحفه داد...
می خواست بدانم یادش هست هنوز که بهمن من تا امروز کش آمده ،در جلدی قرمز
!!
*
روزهای پیش رویمان همه به سپیدی برف
من که نفهمیدم ... اما مثل این که نیپون کوکو کاملا دوزاریش افتاد !!
تقلبم نمیده که !!
در هر حال تو مگه قرار نیست بری مشهد ؟؟!!!
راستی سوغاتی نره !! ت ِ شرت یادت نره !!!
هیی هیی هیی !!
اینجا نشانه های بودن...تنها صدای بغض سکوت است!!
ممنون آلفرد.
ممنون سورنا!!!
امیدوارم۸۹بهترین ها رو براتون به ارمغان بیاره.
میگه خودم اینجا دیگه ... (الان پیشمه !!)
برای این که دلت نشکنه مرسی ...
بلی دستشون درد نکنه ...
ایشالا سال خوبی واست باشه !!
(تازه به من میگه معتاد !! همه ی س ها رو همش ش تایپ میکنم !!)
ببین گفتما !!!
همین الان بخون !!
نگی نگفتیا !!!
سلام
پسته جونم دشمنت شرمنده...این حرفا چیه؟؟؟
خوشحالم که دارمت!
امیدوارم سال پررنگی داشته باشی.
روشو کردم اون ور تا جواب اینو بدم ...
نه بابا ... من شرمندت شدم .. دوست به این بی معرفتی کی دیده اخه ؟؟!!
اما بازم شرمنده ...
مرسی ممنون ... منم خیلی خوشبختم که دوستایی مثل شما ها دارم ...
مرسی ... ایشالا سال خوبی واست باشه !!
سلام
سال نو همه ی بهمنی ها مبارک
آخ که چقدر دلم واسه همتون تنگ شده
به امید دیدار
:)
علیک سلام ...
مرسی ممنون ...
سال نو شمام مبارک ...
والا منم دلم خیلی واسه همه تنگ شده ...
این نیپون کوکو هم همین طور ... همش میگه دلم لک زده واسه بهمنی ها !!!
خب !!
به امید دیدار ...
وعده ی ما دانشگاه ... ۲شنبه ... حل تمرین آمار !!
البته اگه بیایم !!
نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند . . .
باران عشق همیشه می بارد اما در نوروز قطره های باران طلایی رنگند
از خدا می خواهم که همیشه زیر این باران خیس شوید . . .
عیدتون مبارک سال خوبی داشته باشید.
به به ... آفتاب از کدوم طرف در اومده ؟؟!!
مرسی از لاین که اومدی ... خیلی دلم واستون لک زده ...
و یادمان هست
و یادمان میماند که قلب هایمان جای حضور دوستانمان هستند (تقلب از نیپون کوکو !)
مرسی عید و سال نوت مبارک ...